بروال الاهواز- سالها است همه آستین همت بالا زدهاند تا کمربند سبز اهواز، شهری که سال گذشته از سوی سازمان بهداشت جهانی عنوان آلودهترین شهر جهان را آن خود کرد، بسته شود، اما با گذشت بیش از 17 سال تنها 10درصد از این طرح حیاتی به بار نشسته است. بد نیست بدانید در همین مدت زمان، چند برابر این فضای ایجاد شده، باغهای درون کالبد شهر تکهتکه شد و از دل آن خانههای سیمانی و فولادی سر برآورد. باغهایی که نقش ریه را در کالبد بیمار این شهر بازی میکنند اما انگار کسی به فکر ریههای اهواز نیست. ریهها یکییکی نابود میشوند و همچنان همه در مقابل فریاد بلند نخلستانها سکوت اختیار کردهاند. نخلستان نمکی، نخلستانهای مسیر کوت عبدالله، زرگان، شیبان، گلستان و اکنون نوبت به نخلستانهای دیگر چنیبه رسیده است. «چنیبه» در جنوب اهواز را همه به نخلستانهایش میشناسند، اما ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ این نخلستانها حال و روزشان چندان خوب نیست. نخلها شبانه توسط کسانی سربریده میشوند و هر روز گوشهای از یک نخلستان تبدیل به خانه میشود.
برخورد با قاتلان درخت
ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﻣﺤﻴﻂﺯﻳﺴﺖ، طبق ﻣﺎﺩه ﻳﮏ ﻗﺎﻧﻮن تغییر کاربری اراضی، در محدوده شهرها ﺑﺮﺍﯼ ﻗﻄﻊ ﻫﺮ ﺩﺭﺧﺖ باید ﻣﺠﻮﺯﻫﺎﯼ ﻻﺯﻡ ﺍﺯ ﺳــﺎﺯﻣﺎﻥ ﭘﺎﺭﮎ ﻫﺎ ﻭ ﻓﻀﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﺷﻬﺮدارﯼ اخذ شود. ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ همین ﻗﺎﻧﻮﻥ، شهرداری هر شهر مسئول صدور این مجوزها است. ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺣﺘــﯽ دﺭ ﺣﺮﻳﻢهای ﺧﺼﻮﺻﯽ و ﺧﺎﻧﻪهای ﺷــﻬﺮﻭﻧﺪان ﻧﻴﺰ تسری یافته است. اما در چنیبه اهواز حکایت دیگری در جریان است. نخلهای تنومند و پرثمر نخلستانهای این منطقه بدون اخذ هیچ مجوزی و به شکل لجامگسیخته قلع و قمع میشوند تا به جایشان خانههایی ساخته و بر حجم حاشیه شهر افزوده شود. حاشیهای که هماکنون به عنوان یکی از بحرانیترین مناطق شهرنشینی کشور مطرح است.
ساختوساز ادامه دارد
براساس گزارشهای رسمی، ساختوساز غیرمجاز در شش هکتار از این نخلستانها واقع در منطقه 4 شهرداری اهواز رو به افزایش است به گونهای که تاکنون حدود یکسوم این نخلستان نابود شده است و برای پیشگیری از تخریب این ذخیره طبیعی، شهرداری اهواز باید قاطعانه وارد کار شود. افزایش نظارت و بازرسی گشتهای نظارتی در سطح این منطقه بهویژه منطقه چنیبه و کوی معینزاده اهواز میتواند موجب توقف ساختوساز غیرمجاز و عدم توسعه بیش از حد این پدیده مخرب شود. اما شواهد حاکی است که در این زمینه چارهاندیشی نشده است و حتی گمان میرود در برخی موارد تغافلی صورت میگیرد. چراکه چنین تخریب گستردهای نباید از چشم ماموران پنهان بماند اما مانده است. یکی از ساکنان آن منطقه میگوید: با وجود اطلاعرسانی مکرر مناطق هشتگانه شهرداری اهواز، متاسفانه شاهدگسترش خرید و فروش زمینهای کشاورزی برای ساختوساز هستیم. «هوشنگ فاضلی» میافزاید: برخی شهروندان با خرید زمینهای با کاربری کشاورزی، آن هم به صورت قولنامهای بدون مهر مشاوران املاک و حتی بدون استعلام از شهرداری و مراجعه به مراکز ذیصلاح، مشکلات بعدی را به جان میخرند که به نوبه خود مشکلاتی را برای شهر هم ایجاد میکند. این کار در عین حال باعث ترغیب سازندگان غیرمجاز جهت ادامه اقدامات غیرقانونی خود میشود.
کوتاهی ضابطین
براساس اسناد و مکاتبات موجود، به دنبال شکایت مالکان زمینهای زراعی مذکور در منطقه معروف به کوی معینزاده، دادگستری استان خواستار توقف ساختوساز در این زمینها شده و طی نامهنگاریهایی با شهرداران گذشته و اعضای شورای شهر بر غیرقانونی بودن این فعالیتها تاکید کرد و خواستار جلوگیری از آن شده است اما گویا ضابط قضایی در اجرای حکم کوتاهی میکند.
چنیبه در شهر
چنیبه زمین کمارتفاعی است که در سالهای نه چندان دور بر اثر طغیان رودخانه خروشان کارون زیر آب میرفت، به همین دلیل ساکنان محلی آن را چنیبه نامیدهاند؛ زمین کم ارتفاع آبگیر. اما گذر ایام برای این نقطه سرسبز و خرم سرنوشتی دیگر رقم زد. با بازید از منطقه به آسانی میتوان دریافت که بسیاری از این ساختوسازها مربوط به چند سال گذشته هستند و این موضوع این سوال را پیش میکشد که چرا تاکنون اقدامی توسط پلیس ساختمان، شهرداری، محیطزیست، ضابط قضایی و دیگر ارگانهای دخیل صورت نگرفته است؟ مدیرکل راه و شهرسازی خوزستان با تاکید بر اینکه چنیبه در محدوده شهر اهواز است، نه حاشیه، میگوید: این منطقه در محدوده شهر است و در طرح جامع شهری و تفصیلی شهرداری نیز وجود دارد. «نصرالله دهقان» ادامه میدهد: از این رو هرگونه ساختوساز باید با کنترل و نظارت شهرداری منطقه صورت گیرد.
وظیفه ماست
شهردار منطقه 4شهرداری اهواز با تاکید بر غیرمجاز بودن این ساختوسازها میگوید: منطقه چنیبه هماکنون جزو شهر است و ساختوساز در آن منطقه باید با مجوز شهرداری انجام شود و شهرداری طبق وظیفه ذاتی خود، از ساختوساز غیرمجاز جلوگیری میکند. «بابک محمدی»، اضافه میکند: این منطقه به تازگی به شهر ملحق شده است و هنوز کاربری آن تعریف نشده است ولی اگر قرار باشد ساختوسازی در آن صورت گیرد باید با مجوز شهرداری انجام شود. او به اعزام اکیپهای ویژه برای کنترل و جلوگیری از ساختوساز غیرمجاز در این منطقه و پیگیری موضوع از دستگاه قضایی برای گرفتن حکم تخریب اشاره میکند و میگوید: منتظر حکم دادستان برای تخریب این ساختوسازها هستیم. محمدی از همکاری نکردن نیروی انتظامی در جلوگیری از ساختوساز در این منطقه گله میکند و میگوید: نیروی انتظامی کمبود نیرو را دلیل همکاری نکردن با ما در جلوگیری از این اقدام میداند. این در حالی است که ساختوساز در این منطقه همچنان ادامه دارد و نکته جالب اینجاست که آنان در روز روشن به ساختوساز خود ادامه میدهند و انگار قرار نیست کسی جلو آنها را بگیرد.
وسوسه رسیدن به شهر
ساختوسازهای غیرمجاز علاوه بر اینکه باعث ایجاد سکونتگاههای غیررسمی در حاشیه شهرها میشوند، بافتی شترمرغی (نه روستایی و نه شهری) دارند که به نوبه خود دارای ناهنجاریهای فرهنگی و اجتماعی متعدد هستند که امر خدماترسانی را با مشکلات عدیدهای مواجه میکنند. تعداد زیادی از دلالان زمین و افراد سودجو با تصرف اراضی وسیع اطراف شهر و تفکیک آن به قطعات کوچک، زمینها را با قیمت ارزان در اختیار حاشیهنشینان قرار میدهند که عمدتا بعد از بسترسازیهای مناسب وقتی اولین گروهها در این مناطق اسکان یافتند طراحان موضوع و منفعتطلبان با همکاری عوامل ساختوسازهای غیرمجاز و بنگاههای معاملاتی اقدام به فروش سایر اراضی باقی مانده و ساختوسازهای غیرمجاز میکنند و در نهایت مناطقی به وجود میآید که فاقد امکانات شهری مناسب است چون بدون تبعیت از قوانین شهر و شهرسازی و با ساختاری ناموزون شکل یافتهاند.
در معرض خطر جدی قرار دادن جان مردم از دیگر آثار زیان بار و مهم ساختوسازهای غیرمجاز است. این ساختوسازها علاوه بر نداشتن استحکام لازم و عدم تطبیق با اصول مهندسی، خطر ریزش و مشکلات روانی، بهداشتی و زیستی را به همراه دارد. حاشیهنشینان شهری با جایگاه شهروند بودن فاصله زیادی دارند ولی میتوانند شهروندان آینده باشند حتی در روندی تدریجی. اما این به این معنا نیست که آنها در حال حاضر تهدیدی جدی نیستند. به راستی اگر قرار باشد برای چالشهای حاشیهنشینی برنامهای طراحی شود چه کسانی (یا نهادی) باید به سراغ چه نسخههایی بروند؟ نکته جالب توجه اینکه در این محله گروههای مختلفی به ساختوسازهای غیرمجاز مبادرت میکنند که انگیزههای کاملا متفاوتی دارند. عدهای به دنبال کسب منفعت هستند اما سایرین یا به فکر کاهش هزینههای خانوارهای جوانتر یا به فکر شکلدهی جامعهای فشرده و قومی عشیرهای هستند. بنابراین بیش از آنکه محیط این محلات زمینه نقد و بررسی باشد، اجتماع این محلات و گونههای همزیستی آنها زمینهساز مطالعه است.
هویت غریب
از گذشته تاکنون نخل نماد خوزستان و دیگر استانهای جنوبی بوده؛ نماد استقامت و پایداری و بخشندگی؛ نخل به عنوان درختی مقاوم در این نوع آب و هوا، تاثیر بسزایی در جلوگیری از آلودگی هوا از جمله پدیده ریزگردها دارد اما نخل هنوز همچون غریبهای در فضای سبز است. در واقع نخلها ریههای شهر هستند اما انگار کسی اهمیت ریه را نمیداند و اکنون خودخواهی و منفعتطلبی عدهای موجب نابودی نخلستان شده است. طرح انتقال آب و شوری آن، خشکسالی و حالا هم ساختوساز غیرمجاز بلای جان نخلها شده است. به جای توسعه و احیای نخلستانها و کاشت نخل در فضای سبز شهر، آنها را نابود میکنند. وجود برخی ضوابط دست و پاگیر حاکم بر شهرداریها، زیر پا گذاشتن قوانین موجود توسط برخی افراد ناآگاه، افزایش و تورم بیش از حد قیمت املاک در مراکز و محدوده شهرها، عدمتملک و اجرای کاربریهای تعریفشده در طرحهای مصوب در حداقل زمان، فاصله زمانی بین مطالعه طرحهای شهری تا تصویب آن، نبود برخورد مقتدرانه و مناسب با عوامل تفکیک و فروش ساختوسازهای غیرمجاز توسط دستگاههای ذیربط، نبود برنامهریزی اصولی توسط دستگاههای مسئول با توجه به رشد جمعیت و مشکلات اسکان، نبود مصوبات و تکیهگاه قانونی برای عوامل اجرایی در شهرداریها جهت برخورد با عوامل ساختوساز غیرمجاز و جلوگیری از روند رو به افزایش آن و... از جمله عوامل موثر بر توسعه ساختوسازهای غیرمجاز در پیرامون شهرها است.
پایان تلخ مادر خرما
در میان رفتنها و آمدنها گفتوگو با دهها آدم متفاوت این سوال در ذهن متبادر میشود که تخریبکنندگان چه کسانی هستند و از کدام پوشش امنیتی استفاده میکنند که اینچنین دست به تخریب محیط طبیعی میزنند اما بهرغم اینکه همه میگویند نه، این کار به پیش میرود؟ آیا سرنوشت نخلستانهای چنیبه صحنه امروز نخلستان نمکی، شکاره و... است؟