اما هشدارهای کلانتری به اینجا ختم نمیشود. او در گفتگویی جدید با مجله «نمایه تهران» (شماره دومـ مهر و آبان ۱۳۹۲) نه تنها به جزییات بیشتری از این چشمانداز هولناک اشاره کرده بلکه دلایل آن را نیز تا حد زیادی نشان داده است.
او به زبان ساده میگوید ایرانیان در دهههای اخیر بیش از حد از ذخایر آبهای زیرزمینی خود استفاده کرده و سهم نسلهای آینده را نیز برداشت کردهاند. این فشار فزاینده به طور عمده به مصرف کشاورزی رسیده است. به گفته کلانتری، کشاورزی در ایران تولیدی حقیر بوده که نتوانسته پاسخگوی نیازهای ما باشد، اما منابع حیاتی آب را تا حد ممکن بلعیده است. به گفته وزیر پیشین کشاورزی، از یک سو الگوی مصرف آب در ایران تغییر کرده و از سوی دیگر به دلیل عدم سرمایهگذاریهای لازم بهرهوری آب در کشور، به ویژه در بخش کشاورزی بسیاری پایین و تنها در حد ۳۶ درصد است. نیاز به تولید محصول بیشتر در بخش کشاورزی باعث شده تا چاههای عمیق و نیمه عمیق فراوان ته مانده آبهای زیرزمینی را بالا بکشند. از سوی دیگر سد سازی نیز حقآبه و جیره زیستی تالابهای ایران را قطع کرده است. این عوامل به اضافه خشکسالی و باران کم ایران را با بحرانی جدی رو به رو کرده است که حتا با بارش باران نیز به این زودیها برطرف نخواهد شد. بیلان منفی آب در ایران در حال حاضر یازده میلیارد مترمکعب است که مقابله با آن به یک برنامه ویژه و اضطراری نیاز دارد.
عیسی کلانتری از شهرهایی نام میبرد که به زعم او دیگر از نظر هیدرولوژیکی شهرهای مردهاند زیرا ذخایر آبی آنها به پایان رسیده، سفرههای آب زیرزمینی خشک شده و جای آن را خاک گرفته و حتا اگر باران نیز ببارد دیگر نمیتواند آن مخازن را پر کند. شهرهایی مانند نیشابور که زمانی سبزترین شهر خراسان بوده و یا همدان و شاهرود و رفسنجان در زمره شهرهایی هستند که تمام منابع آبی اطراف آنها به پایان رسیده است.
۳۰۰ هزار چاه ذخایر آب را میبلعند
آنچه عیسی کلانتری و دیگر دستاندرکاران منابع طبیعی از آن به عنوان یکی از دلایل اصلی نابودی ذخایر زیر زمینی آب نام میبرند افزایش باور نکردنی تعداد چاههای غیر مجاز است. آمار دقیقی از تعداد چاههای آب غیرمجاز در کل ایران در دست نیست. وزارت نیرو و نمایندگان مجلس از حدود ۱۱۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز در سرتاسر کشور خبر میدهد، این در حالی است که کارشناسانی مانند کلانتری این رقم را حدود ۳۰۰ هزار حلقه اعلام میکنند.
این چاهها در بسیاری از نقاط ایران آبی را که تالابها و دریاچههای را تغذیه میکرد مکیده و باعث خشکی آنها شدهاند. به عنوان مثال طبق آمار سازمان محیط زیست استان فارس، از مجموع ۱۲۰۰ حلقه چاهی که در اطراف دریاچه پریشان یا فامور وجود دارد، بیش از ۳۰۰ حلقه چاه آن غیرمجاز است و بیش از حد معمول از منابع زیر زمینی آب برداشت میکند. به گفته کارشناسان محیط زیست این چاهها جزو عوامل مستقیم خشک شدن دریاچه پریشان هستند.
گزارشهای دیگر حاکی از آن است که در خراسان نیز تنها بیش از دو هزار چاه غیرمجاز وجود دارد، چاههایی که از یک سو فعالیت کشاورزان به آن وابسته است و از سوی دیگر آینده فرزندان همین کشاورزان را به تباهی میکشاند.
ایران در زمینه مدیریت چاههای غیر مجاز تاکنون نتوانسته سیاست درستی اعمال کند و تصمیمی قاطع برای برخورد با آنها بگیرد. در سال ۱۳۸۹ طرحی در مجلس تصویب شد که مطابق آن وزارت نیرو مکلف میشد برای تمام چاههای غیرمجازی که تا پیش از سال ۱۳۸۵ حفر شده بودند مجوز صادر کند، به بیان دیگر بخش اعظم چاههای غیر مجاز در ایران میتوانستند مجاز و قانونی شوند. از آنجا که بسیاری از این چاهها در مناطقی قرار دارند که بیلان آب در آنها به شدت منفی است، دیوان عدالت اداری و سازمان بازرسی کل کشور با اجرای این مصوبه مخالفت کردهاند. اما در حالی که طرح ساماندهی چاههای غیرمجاز به دلیل مخالفتها متوقف مانده ، هیچ طرح دیگری برای ساماندهی این چاهها که جزو عوامل اصلی نابودی منابع آبهای زیرزمینی هستند در جریان نیست.