
اهواز- وبسايت بروال-محمد حزبائی زاده- درختان بیعار کنار جاده اهواز به شوش از گرمای تابستان جانی تازه گرفته اند. نشانه های زندگی و سرسبزی این درختان بی ثمر و جان سخت با سپری کردن یک دوره سرمای سوزان، از پایین ترین شاخهها شروع میشود و آرام آرام به کاکلشان میرسد. حالا از شوش به سمت شمال غرب میرویم تا ساعاتی را در جاری آب کرخه بگذرانیم. نهری کم نظیرکه جریان آب سرد و زلالش در میان انبوه درختان بید به آن جلوهای اسرار آمیز بخشیده است.
یاد لحظههای ناب
هنوز لحظههای ناب آرامش و سکون، خش خش رقص برگ درختان در باد و موسیقی آوازهای کشدار دهها پرنده بیشه، جانم را شیرین میکند. میخواستم خاطرات سفر سال گذشته ام را تکرار کنم. پارسال با خود و دوستان عهد کردم هر چند وقت یک بار به اینجا سفر کنیم و از بودن در این مکان رویایی لذت ببریم اما نمیدانم چرا وقتی از خنکای آب فاصله میگیریم اسیر گرما میشویم. اسارت اما یک سال بیشتر دوام نیاورد و باز هم عزم سفر کردم و حالا خودم را در قلب بیشهای گویی باقی مانده از قلب تاریخ میبینم.
چیزی شده؟
درختان این بیشه اما انگار از چیزی رنج میبرند. فاصله گرفتن از بستر رود آنان را به خشکی آشنا کرده و بر خلاف درختان بیعار طول مسیر، شاخههای پایین شان خشکیده است. کاکل بیدهای گرمسیری کرخه سبز است و در وزش باد به رقص در میآیند اما ریشهها دچار مشکل شده اند.
این نقطه از رود کرخه را اولین بار به پیشنهاد یکی از دوستان شوشیام انتخاب کردم و بعد به مرور زمان با آن مانوس شدم و اخت گرفتم. درست است که مسیرم 20 یا 30 کیلومتر دورتر می شود اما وارد دنیای دیگری میشوم. این نقطه هنوز تا حدودی بکر و دست نخورده است. از زبالههای انسانی چندان خبری نیست و سکوت و آرامشش هم از همه دیگر بیشتر است. درست است که خطر جانوران، به خصوص وقتی هوا رو به تاریکی میرود بیشتر میشود، اما همه اینها به آن آرامش و بی خبری تاریخی میارزد.
همان جا اما کمی دورتر
همان جای همیشگی، زیرکپهای از درختان در هم و به فاصله چند متری آب جاگیر میشویم. برای فرار از گرما به آب میزنیم و سایه کم جان و نه چندان خنک درختان پناهگاه ما میشود وقتی که از آب سرد خسته میشویم. و این داستان تا آخرین لحظهها تکرار و تکرار میشود. اولین خاطرهای که میخواستم دوباره زنده شود جان گرفتن رنگ لباسها در خیسی آب است. آب اینجا چنان زلال و شفاف است که حس میکنی لباسهایت در اولین تماس رنگشان نو میشوند ورنگشان به اوج شفافیت میرسد. تنوع رنگ ریگهای کف آب، بازی ماهیان کوچک، نی و لویی کنار آب همه و همه بر زیبایی این قطعه بهشتی میافزاید. این بار اما چیزی انگار عوض شده. کسی شاید جایی از این اثر را دست کاری کرده است. عمق آب کمتر و جریانش کم جانتر شده است. گویی سردی آب دیگر خیلی حریف هرم آفتاب نیست.
رام کردن موجود سرکش
با جست و جوی کلمه "کرخه" در اینترنت در همه مطالبی که پیش رویم آمد علیرغم تفاوت نگاه و اختلاف زاویه دید نویسندگان، وجه اشتراک همه آنها این عبارت و توصیف است" کرخه همیشه سیلابی است و آماده طغیان". اتفاقا شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران در تیزر تبلیغاتی افتتاح سد کرخه در سال78 برای تایید این نکته از تصاویر آرشیوی آخرین سیل در منطقه به شکلی تند و برهنه استفاده کرده بود. گویی مهار سیل و "رام کردن کرخه سرکش" هدف اصلی سد کرخه بود. و وضع و حال رود اما حکایت از این دارد که در کار رام کردن زیاده روی شده است.
طولانی ، کم جان
باز در همان سایتها در باره خصوصیات این رود میخوانیم" کرخه به طول 900 کیلومتر بعد از کارون و دز پر آب ترین رودخانه ایران است. کرخه از مناطق میانی و جنوب غربی رشته کوههای زاگرس در نواحی غرب و شمال غرب سرچشمه میگیرد و پس از طی مسافتی طولانی در مرز مشترک میان ایران و عراق به هور العظیم می ریزد. در کرخه آب رودهای سیمره، کشکان، قره سو، گاماسیاب و چرداول به هم میرسند. در جلگه خوزستان هم پس از گذشتن از دشت شوش، حمیدیه، دشت آزادگان و مشروب کردن این مناطق در تالاب بزرگ آرام میگیرد.
نامهای آبی
دوره پر آبی این رود، حتی نام مناطق این مسیر را با خود همراه میکرد. روستایی نام "طگطاگه" میگیرد چون صدای تق تق جریان آب کرخه در منطقه، خواب از چشم ساکنانش میرباید. امروزاما طگطاگه روستایی متروک شده و ساکنانش با آن وداع کرده اند نه برای سر و صدای جریان آب رود بلکه در آن آبی جاری نیست. "بردیه"(لویی) روستایی در مسیر کرخه که دیروز سرسبز از آب بود ونامش را از نام گیاهی میگیرد که در آن به وفور یافت میشد. و امروز بردیه از ساکنانش خالی است و به خارزاری بدل گشته.
پس از 40 سال
در سایت وزارت نیرو در باره تاریخچه مطالعات ساخت سد کرخه میخوانیم که این مطالعات از سال 1335 هجری شمسی برابربا 1956 میلادی توسط یک شرکت آمریکایی آغاز شد. این مهم و فازهای بعدی آن در سالهای بعد توسط یک شرکت انگلیسی، ایتالیایی و... ادامه یافت.
پس از انقلاب نیروی تازه نفس جهاد سازندگی داستان را پی گرفت و سرانجام سال 1367 این ماموریت به شرکت مهاب قدس سپرده شد. و این یک با همکاری یک شرکت چینی کار را به سرانجام رساند. هدف از ساخت این سد نیز آبیاری اراضی شمال غرب دشت خوزستان، تامین آب جهت آبیاری اراضی پایین دست، دشتهای پایین پل دادان، ارایض(عریض)، دوسالق و باغه، دشتهای حمیدیه، قدس، دشت آزادگان، دشت عباس، فکه و عین خوش عنوان شده است. تولید برق و کنترل سیلابها نیز از اهداف مهم ساخت این سد عنوان میشود.
پایان روزهای خوش
از افتتاح سد کرخه چیزی نگذشت که نشانههای بحرانی شدن اوضاع رودخانه خود را نشان داد. کاهش دبی و سرعت آب ، جریان آن را کم جان و بی رمق کرد. گسترش دست بازیهای بشری به طبیعت، آلوده سازی آبها بر اثر توسعه شهرها و... همه و همه جان و کیان این نهر را تهدید میکنند.
برای نمونه به نتایج پژوهش دو تن از پژوهشگران دانشگاه رازی کرمانشاه در باره این تهدیدهای زیست محیطی کرخه اشاره میکنم. این دو با انجام آزمایشهای متعدد بر سرعت جریان آب کرخه در فصل های مختلف و نقاط مختلف، قدرت خود پالایی آن را آزموده اند. نتیجه این که کاهش جریان آب کرخه که در نتیجه ساخت سد کرخه روی داده قدرت خود پالایی این رودخانه در پایین دست را به شدت کاهش داده و این یعنی تسلیم شدن کرخه در برابر عوامل آلوده کننده انسانی است.
برخلاف جریان
اخبار منتشر شده در خبرگزاریها از زبان مقامات رسمی درباره محدویت کشت در فصل تابستان امسال نشانه ای است؛ تبدیل شدن شی به ضد است و این یعنی "از قضا سرکنگبین صفرا فزود "
معاون حفاظت و بهرهبرداری از منابع آب سازمان آب و برق خوزستان از کشاورزان و مصرف کنندگان آب خواست به منظور حفظ ذخائر استراتژیک آب در سدهای استان به خصوص برای کشتهای تابستانه صرفهجویی کنند.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز به نقل از فتحالله دهکردی در حاشیه نشست هماندیشی صدور پروانههای بهرهبرداری و ارائه تجارب در زمینه بهرهبرداری از شبکههای آبیاری کشور در دزفول با بیان این مطلب افزود: میزان آورد رودخانه کرخه حدود 20 درصد سالهای نرمال است و در حوزه کرخه نگرانی شدیدی در خصوص محدودیت منابع آبی وجود دارد.
دهکردیبا اشاره به خشکسالیهای مکرر چند سال اخیر تأکید کرد: علیرغم پیشبینی بارندگی نرمال در پائیز سال جاری، در حوزه دز و به خصوص کرخه، بارندگیهای چندانی صورت نگرفت و امیدواریم با بارشهای ماه جاری و بارش نزولات جوی در چند ماه باقی مانده از فصل بارندگی، این نگرانیها برطرف شود.
جبران نه فقط فشار
البته ماههای بعد خبر از هیچ گشایشی ندادو سازمانهایی دولتی با اعمال محدودیت بر کشاورزان متوسل شدند. که این با واکنش کشاورزان رو به رو شد. رییس هیئت مدیره مجمع ملی تشکلهای کشاورزی:محدودیت کشت تابستانه با دادن تسهیلات به کشاورزان جبران شود. مسعود اسدی خواستار اتخاذ تدابیر واعطای تسهیلات و مشوقهایی برای کشاورزان در ازای محدودیت و یا ممنوعیت کشت تابستانه آنها شد.
اسدی تصریح کرد: در سال آبی 87-86 با وقوع خشکسالی نظام صنفی کشاورزی وارد عمل شد و کشاورزان با محدودیت کشت این دوران را هر چند به سختی اما پشت سر گذاشتند، آن موقع کشاورزان تازه نفس بودند اما اکنون به ویژه در حوزه کرخه با بحران مواجهیم و کشاورزان هم با فقر و مشکلات مالی متعدد دست و پنجه نرم میکنند.
وی یادآور شد: اگر ممنوعیت کشت بدون لحاظ کردن شرایط مالی و تأمین تسهیلات برای کشاورزان اجرا شود، قطعاً تبعات اجتماعی مانند مهاجرت، اعتراض، تاثیر بر امنیت و... را شاهد خواهیم بود.
سمفونی کرخه
آفتاب آرام آرام عرض آسمان را طی کرده و میرود تا در جنوب غرب دید ما پنهان شود. در میان شاخ و برگ درختان دهها پرنده مشغول آواز خواندن هستند. هر کدام جدا؛ فاخته، بلبل خرما و... میخوانند اما این صداهای پراکنده در یک نقطه به هم میرسند. همه انگار خود را برای نواختن نتهای یک سمفونی آماده میکنند. این بار این پرندگان گویی میخواهند بار این کار را از دوش شرکت توسعه منابع آب و مجید انتظامی بردارند. مردی که سمفونی کارون را ساخت و رهبری کرد. هرچند خبر اجرای آن با واکنش تند کشاورزان خوزستان مواجه شد و به کنایه گفتند شرکت توسعه منابع آب، سمفونی مرگ کارون را باید بسازد. این پرندگان اما بی گمان نمیخواهند نوازنده سمفونی مرگ کرخه باشند. حتی درختانی که در مسیر برگشت دیدیم. انگار دعا میخوانند. دستهایشان را رو به آسمان گرفته اند؛ که نجات را در آن دیدهاند.