اهواز- بروال-فکر کنید دختر یا پسربچهای بخواهد برای مجید انتظامی نامهای بنویسد و اعتراض خود را نسبت به ساخت سمفونی کارون اعلام کند. مهم نیست این کودک در کجای مسیر این رود زندگی میکند. رودخانهای که طبیعت هزاران سال در کار آفرینشش بوده و آدمیان، میلیونها بشر هم هزاران سال در ساحلش زیستهاند. شهرها و روستاها علم کردند و باغ و بستانها آباد کردند. پلها برافراشتند تا میانشان فاصلهای نماند، تا دو سوی رود را به هم بدوزند. و این کودک ممکن است در چند متری پیوستن آب کارون به رودهای دیگر باشد یا در میان دشت و بیابان سوزان جلگه تا دیروز حاصلخیز خوزستان. یا ساکن خانهای سنگی در دل کوههای سربه فلک کشیده زاگرس.
اما این کودک نتواند بنویسد به هزاران دلیل، حجب و حیا، ابهت نام بزرگان هنر، تهران، پایتخت یا بی سوادی، کم سوادی و ترک تحصیل. من که سالها عریضه نویس "معیبد" و معیبدهای این دیار بودهام که از جور زمان وتطاول ایام گله و شکایت میکنند تا بلکه در بالاها کاری برایشان بکنند و لااقل حق ریشه زمینی که میکاشتند را به آنها بدهند. حالا چرا برای این دختر یا پسر ننویسم؟ چرا برای نخل کارخرمشهری یا ماهیگیر و نخلدار روستاهای "ام الغزلان"، "ام الحیار"، "دارخوین"، "المنیخ" و دهها روستای دیگر که زندگیشان به کارون بسته است و معنا پیدا میکند، ننویسم. مینویسم آقای مجید انتظامی نمیدانم تاکنون به این دیار سفر کردهاید یا نه؟ تصویر شما از اینجا همان تصویر زمان «صادق کرده» است که اتفاقا آقای بازیگر سینمای ایران، پدر بزرگوارت در آن نقش داشت؟ نمیدانم وقتی موسیقی فیلم دوئل را میساختی به این دیالوگ بازیگر فیلم که میگوید «در این زمین یا مین میکارند یا نیشکر» دقت کردهای؟ یا آن صحنه که وقتی گاو صندوق طلا منفجر میشود و پودر طلاها روی زمین را با لایهای از طلا میپوشاند. این یعنی این زمین طلاست و شما استاد من برای خشکاندن این سرزمین سمفونی میسازید؟ استاد، در مصاحبهتان گفتهاید من برای کارون سمفونی میسازم نه برای سدها. اگر این طور است بیایید این سمفونی را در اروند کنار، دارخوین، اهواز، خرمشهرو شوشتر اجرا کنید. پیش از اجرا هم برای نجات این رود دعا کنید. راستی شرکت سفارش دهنده سمفونی چقدر به شما پول داده است؟ اگر سمفونی شما برای حمایت از حیات کارون است، مردم ساکن ساحل این رود این مبلغ را برای حمایت از هنر مردمی جمع خواهند کرد.
آقای مجید انتظامی، سمفونی شما فقط برای چند دقیقه آن هم در یک تالار مجلل در تهران اجرا میشود اما آیا هیچ میدانی این سمفونی خبر از مرگ سمفونی یک زندگی میدهد که هزاران سال در این دیار با مشارکت همه اجزای طبیعت در حال اجراست؟ استادی چون شما مگر ممکن است نداند آب یعنی زندگی، مگر ممکن است کسی در مقام علمی و دانش شما باشد و نداند سد با آب، رودخانه و زندگی انسان ها چه میکند؟ فرمودهاید من برای سد سمفونی نساختهام، اگر چنین است چرا حالا؟ وقتی شرکت سفارش دهنده سمفونی علیرغم مخالفت همه کارشناسان و افکار عمومی و برخلاف مجرای طبیعت کار خودش را کرد و خرش را راند و اکنون برای تکمیل جشن پایان و پایکوبی آخرین، شما را به میدان کشیده و زبانم لال شرافت هنر را با پول خریده، چگونه انتظار دارید من ساکن "قصبه" و هزاران روستایی دیگر که هستی مان تهدید شده این سخن را باور کنیم؟ از شهیدانی یاد کردهای که در کارون جان دادند، که به تو انگیزه دادند تا این سمفونی را بسازی، من شهیدی را میشناسم که میراثش را کتابخانهای کرد که اکنون مردم دارخوین از آن بهره میبرند(شهيد حداد عادل). آنها برای آسایش و امنیت همین مردم جان دادند که امروز سفارش دهندگان سمفونی تهدید میکنند. باور کنید در تاریخ از شما و نوازندگان آن سمفونی به عنوان همکاران این جنایت علیه بشریت یاد خواهند کرد. سمفونی که شما به سفارش آنها ساختید جشن مرگ کارون است و بس.