درویشی، محمد رضا، 1373، مقدمه ای بر شناخت موسیقی نواخی ایران، دفتر نخست، مناطث جنوب(هرکزگان، بوشهر، خوزستان)، تهران: واحد موسیقی حوزه ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی
فهرست/ مقدمه
1. موسیقی هرمزگان
ساحل نشینان جنوب/ اهل هوا/ زار/ نوبان/ لِیوا/ بادهای دیگر/ آوازها و ترانه های مجالس شاد و عروسی/ مولودخوانی/ تعزیه/ شروه و چاووشی/ آوازهای کار/ پراکندگی آیین ها، موسیقی وسازها: الف) بنرعباس و حومه. ب) بندر لنگه و کنگ. ج) قشم. د)هرمز. ه)میناب و حومه.
2. موسیقی بوشهر
پیشینه ی تاریخی بوشهر/ موسیقی بوشهر/ 1. موسیقی مذهبی: بیت خوانی/ مناجات/ چاووشی/ عزای زنانه/ دم دم سحری/ 2. موسیقی غیرمذهبی: شروه/ بیدگونی (بیدگانی)/ جنگنامه (شاهنامه خوانی)/ مولودخوانی/ آوازها و ترانه های شاد/ یزله/ خیام خوانی/ آوازهای کار الف) آوازهای صید و دریا . ب) آوازهای وزن کردن گندم/ لالایی/ موسیقیِ سازی/ رقص/ اهل هوا/ سازها.
3. موسیقی خوزستان
پیشینه ی تاریخی خوزستان/ شوشتر و دزفول/ عرفان و تصوف/ موسیقی در شوشتر و دزفول/ موسیقی سنتی عرب/ کولیان/ زار/ صابئین مندایی/ منداییان کیستند؟
تصویرها
نمایه ها
در پایان هر فصل کتابنامه ی آن فصل به طور جداگانه آمده و کل کتاب شامل 168 صفحه است.
مقدمه
نویسنده در ابتدا، این کتاب را به بانو فوزیه مجد و محمدتقی مسعودیه دو تن از موسیقی دانان و پژوهشگران موسیقی نواحی در دوره ی معاصر، تقدیم کرده است.
موضوع این کتاب درباره ی پیوند موسیقی، انسان شناسی و فرهنگ (اتنوموزیکولوژی) است. محمدرضا درویشی در بخش مقدمه که آن را در آذرماه 1372 نوشته است به طور اجمالی سابقه ی بررسی موسیقی نواحی را در ایران ذکر می-کند و در ادامه مبحث گستردگی موسیقی نواحی ایران را مطرح کرده، همچنین چرایی تدوین این کتاب را بیان می کند.
از تقسیم بندی اولیه که برای فصل های کتاب صورت گرفته اینگونه برمی آید که مرزهای استان های امروزی مبنای معرفی قرار گرفته اند هرچند که این تقسیم بندی تنها به صورت ظاهری است، وگرنه پیوستگی و روند تغییر و تحول یک نوع موسیقی از هر یک از این استان ها به استان مجاور چنان است که با مرزهای جغرافیایی قابل تفکیک نیست.
در هر صورت همانگونه که در فهرست آمده هر فصل با معرفی جغرافیایی و پیشینه ی تاریخی استان مورد نظر شروع شده و با معرفی انواع موسیقی و آداب و رسومی که با آوای موسیقی همراه هستند ادامه می یابد. به منظور آشنایی مختصر با مباحث کتاب، از هر فصل نمونه های کوتاهی را ذکر می کنیم.
می پردازیم به ذکر مطالب نقل شده از متن کتاب:
اهل هوا:
«اهل هوا» بطور اعم به کسی گفته می شود که گرفتار یکی از بادها شده است و بادها تمام قوای مرموز و اثیری و جادویی را گویند که همه جا هستند و مسلّط بر تمام نوع بشر. هیچ کس و هیچ نیرویی را قدرت مقابله با آنها نیست و آدمیزاد در مقابلشان چنان عاجز و بیچاره است که راهی جز مماشات و قربانی دادن و تسلیم شدن ندارد.(ص 17)
نوبان:
«نوبان» هم نوعی باد است و گاه آن را «نوبی» گویند. بادی است مسلمان، و بنا به اعتقاد اهل هوا و «نوبی ها» (مبتلایان به نوبان) مقدس و اهل حساب (نوبان در میان اهل هوای خوزستان هم مسلمان دارد و هم غیرمسلمان). این باد در کرانه ها و جزیره های جنوب ایران بسیار رایج بوده و به جز ایران در سومالی، عدن و حبشه هم بسیار رایج است. (ص 25)
مولودخوانی:
«مولودخوانی» از جمله رسوم مذهبی بسیار معمول در منطقه ی هرمزگان است. مولودخوانی هم در اعیاد مذهبی، هم در مجالس عروسی و هم در عزا اجرا می شود. مولودخوانان معمولاً خوش صدایانی هستند که در نزد مردم از احترام و شهرت ویژه ای برخوردارند. (ص 33)
آوازهای کار:
در سفرهای دریایی و به انجام کارهای طاقت فرسای صید در دریا، آنچه آرامبخش خاطر ماهیگیران و جاشوان بوده و کارهای دشوار را برایشان قابل تحمل می ساخته، آوازهای کار بوده است. هر کار و فعالیتی که در لنج ها و جهازهای قدیم انجام می شد، آوازی ویژه داشت. (ص 37)
ه) میناب و حومه:
- منطقه ی میناب و بَشاگرد (بَشگرد) محلّ برخورد دو فرهنگ است. فرهنگ غربِ بلوچستان و فرهنگ شرقِ هرمزگان. این برخورد، پدیده ی فرهنگی ویژه ای را به وجود آورده است. محور دیگر این برخورد، ردیف سنتی موسیقی ایران (در قالب آوازهای تعزیه)، و نیز در حد محدودتری موسیقی رایج در جنوب استان فارس است. (ص 43)
پیشینه ی تاریخی بوشهر
«استان بوشهر که در جنوب غربی ایران و در کرانه ی خلیج فارس قرار دارد، از روزگاران کهن منطقه ای آباد بوده و یکی از مراکز مهم امپراطوری عیلام را تشکیل می داده است». (ص 51)
1. موسیقی مذهبی
نظر به اهمیت آیین های عزاداری در بوشهر و فراوانی، تنوع و اهمیّت آوازهای مربوط به آن، می توان ادعا کرد که بخش مهمّی از فرهنگ موسیقی بوشهر را آوازهای مربوط به عزاداری تشکیل می دهند. توالی ویژه و انضباط حاکم بر هر یک از آیین های عزاداری در بوشهر، چه به لحاظ شکل و چه محتوا، باعث شده که این بخش از موسیقی بوشهر را بتوان متشکّل ترین بخش موسیقی در این منطقه دانست. (ص 54)
چاووشی:
«چاووشی» را در هنگام بدرقه یا در زمان استقبال از زایران می خوانند. چاووشی همچنین در شب سوم محرم، شب عاشورا یا اربعین در میان نوحه ی «واحد»؛ در عروسی، کارهای ساختمانی و ... نیز خوانده می شود. (ص 65)
بیدگونی (بیدگانی):
«بیدگونی» در اصل یک شیوه ی آوازی است و نه نوع بخصوصی از موسیقی منطقه ی بوشهر. رودخانه ی «شور»، مرزی است میان «دشتستان» و «حیاداوود» و این دو منطقه از نظر فرهنگی تا حد زیادی با هم متفاوت اند. منطقه ی حیاداوود که در مجاورت «کهکیلویه» واقع شده است دارای فرهنگ لُرهای بختیاری است. (ص 75)
خیام خوانی:
«خیام خوانی» از جمله آوازهای شاد مراسم عروسی است. خیام خوانی توسط تکخوان (غیرحرفه ای) اجرا می شود و حاضران نیز شَپ (دست) می زنند. به هنگام خیام خوانی، دایره نیز نواخته می شود که گاه به جای دایره از تمبک یا دمّام استفاده می شود. (ص 83)
لالایی:
لالایی که در مناطق مختلف بوشهر به صورت های «لالا»، «لِی لِی» و ... تلفظ می شود، توسط مادران خوانده می شود. لالایی ها در ظاهر بسیار به هم شبیه اند اما با دقتی بیش تر معلوم می شود که لالایی های هر منطقه تا حدود زیادی از سبک و شیوه ی شروه خوانی در همان منطقه پیروی می کنند. (ص 93)
اهل هوا:
اطلاعات موجود از وضعیت «اهل هوا» در منطقه ی بوشهر محدود است. از مجموعه ی این اطلاعت می توان چنین فهمید که حداقل «زار»، «لِیوا» و «مشایخ» در این منطقه شایع بوده است. می توان گفت که در هر نقطه از کرانه های جنوب که سیاه پوستی زندگی می کرده است، بادها نیز حضور داشته اند. آگاهان منطقه از مامازارهایی صحبت می کنند که ممکن است برخی از آنها هنوز نیز حضور داشته باشند. (ص 97)
شوشتر و دزفول:
شوش و شوشتر و دزفول از جمله شهرهای باستانی خوزستان اند. آثار باقیمانده از تمدن های مختلف که قدمت برخی از آنها به چهار تا پنج هزار سال پیش می رسد، نشان دهنده ی حضور تمدن و فرهنگ کهن در این منطقه است. (ص 111)
موسیقی در شوشتر و دزفول:
شوشتر و دزفول از دیرباز پروراننده ی نوازندگان و خوانندگان بنامی بوده اند. «ملاصالحا» و «ملاحسنا» از شاعران قدیم شوشترند که اشعاری بسیاری از آهنگ ها و آوازهای این منطقه منسوب به آنهاست. نوازندگان زبردست تار نیز از جمله هنرمندانی بوده اند که در اشاعه و انتقال نغمه های بومی به خارج از حوزه ی فرهنگی خود، و نیز انتقال ردیف سنّتی موسیقی ایرانی به منطقه، کوشش ها کرده اند. (ص 114)
موسیقی سنتی عرب:
به طور کلی عرب های خوزستان از دیرباز به شعر و سخن سرایی علاقه ی شدید داشتند و با وجود دیگر هنرها، شهر در میان آنان اهمیّت بیش تری داشت. و این میراثی است که از اعراب دوره ی جاهلیّت به ایشان رسیده است، زیرا آنان نیز فن خطابه و شعر را بسیار والا و برتر از هنرهای دیگر می دانستند. (صص 120و121)
زار:
در شهرهای ساحلی خوزستان نیز مانند دیگر شهرها و بندرهای خلیج فارس و دریای عمان، اعتقاد به وجود ارواح مرموز و نیروهای ویرانگر ماوراءِالطبیعه وجود دارد. در خوزستان چنین اعتقاداتی بیش تر در میان بومیان عرب زبان و به خصوص سیاهان رایج است. در مورد «زار» و موضوع «اهل هوا» در مقاله ی موسیقی هرمزگان در همین دفتر مطالبی به اختصار بیان شده است که از ذکر دوباره ی آنها در اینجا خودداری می شود. (ص 129)
صابئین مندایی:
آنچه باعث شد تا در این مقاله به قوم صابئین مندایی اشاره شود، حضور موسیقی در مراسم و آیین های ویژه ی آنها نیست؛ بلکه به خاطر آن است که این قوم ناشناخته در قسمتی از سرزمین ایران (و عراق) سکنا دارد و به عنوان یک اقلیّت قومی و دینی دارای فرهنگی متفاوت نسبت به دیگر اقوام ساکن در خوزستان است. (ص 133)
برگرفته از وب سایت بروال الاهواز
برگرفته از وب سایت بروال الاهواز