رادیو فرانسه-رضا تقی زاده--تا پیش از ورود نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به مرحله نهایی، جمهوری اسلامی میتواند با قبول خواستههای جامعه جهانی در مورد برنامههای اتمی خود، سیاست خارجی اوباما را مورد حمایت قرار دهد. با مبادرت به این اقدام، جمهوری اسلامی دست اوباما را در انتخابات تقویت خواهد کرد و پاداش چنین توافقی برای ایران، خنثی ساختن خطر جنگ علیه اسرائیل است.
ادامه وضع موجود مالی و اقتصادی برای ایران و همچنین تن دادن اسرائیل و آمریکا به شرایط «نه جنگ نه صلح» با جمهوری اسلامی دارای تاریخ مصرف محدودی است. تهدید محمد علی جعفری- فرمانده سپاه پاسداران، به امکان خروج ایران از "ان پی تی" و هشدار مارتین آیندایک- سفیر سابق آمریکا در تلاویو، مبنی بر اینکه اسرائیل در سال 2013 علیه ایران وارد جنگ خواهد شد، دو گزینه جدی و پر هزینه برای دو سوی منازعه است.
پیش دستی هریک از دو سوی نزاع جاری به عملی ساختن تهدید خود علیه دیگری، حرکت بدون تأمل حریف را برای عملی ساختن تهدید متقابل اجتناب ناپذیر میسازد. مبادرت به حمله نظامی علیه ایران، تهران را به اعلام فوری خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای "ان-پی-تی" وادار میکند و در صورت پیشدستی ایران در اعلام خروج از "ان-پی-تی"، حمله نظامی اسرائیل (و آمریکا) علیه ایران اجتناب ناپذیر خواهد شد؛ در هر دو حال، منطقه خلیج و بخش بزرگی از خاورمیانه به یک جنگ تمام کشیده میشوند. ارزیابی دقیق هزینههای چنین جنگی، علیرغم تمامی محاسبات نظری انجام شده، به دلیل روشن نبودن ابعاد آن حتی در میان مدت نیز ممکن نیست.
راه حل سوم که استفاده از آن نیازمند شهامت در اتخاذ تصمیم بزرگ و تن دادن به هزینههای شخصی است، رسیدن به توافق پایه مابین ایران و آمریکا پیش از سوختن فرصت جاری است.
هزینهها
آمریکا در مورد هزینههای مالی جنگ احتمالی آینده علیه ایران و اسرائیل در مورد هزینههای انسانی (نظامی و غیر نظامی) مربوط بخود، محاسباتی را انجام داده و پارهای از نتیجهها را نیز منتشر ساختهاند. منجمله برآورد اسرائیل از تلفات انسانی جنگ با ایران در حدود 1000 کشته است.
در نهایت شگفتی ایران تاکنون از بررسی کارشناسی هزینهها و نتایج محتمل جنگ تمام عیار با اسرائیل (آمریکا و متحدان آن کشور) تاکنون شانه خالی کرده است؛ ظاهرا با تکیه بر این استدلال که «اسرائیل جرأت حمله نظامی به ایران را نخواهد داشت و تهدید به جنگ یک مانور روانی است!»
رفتار رهبری سیاسی ایران شبیه بیماری است که هنوز در مرحله انکار عارضه بسر میبرد. در نتیجه، ضمن طفره رفتن از قبول واقعیت وجود خطر، همچنان از پذیرفتن درمان و رضایت دادن به استفاده از دارو و معالجه میگریزد.
بحران خفته
اقتصاد ایران اینک با بحران سقوط کامل ارزش پول ملی، تورم مهار گسیخته و خطر توقف تولید روبرو است. گرانی، واردات را کند و تدریجاً تولید را متوقف خواهد ساخت. توقف واردات، به کمبود عرضه و کمبود عرضه، به نوبه خود به افزایش بیشتر قیمتها می انجامد. موج گرفتن بیکاری در واحدهای کارگری و خدمات نتیجه ادامه این روند خواهد بود. درک این روابط اقتصادی شناخته شده نیازمند داشتن دانش موشکی نیست.
شتاب گرفتن این روند و انتقال آن از بحران خفته کنونی به یک شورش اعتراضی میتواند با اعتصاب کوچک در یک واحد کارگری و یا اداری آغاز و به سرعت فراگیر شود. در تونس، بهار عربی در 18 دسامبر 2010 ، با خود سوزی اعتراضی محمد بو عزیز، جوان بیکار تونسی آغاز شد. ایران بر این قاعده یک استثنا نیست.
این خطری است که با وجود انکار وجود آن از سوی رهبران سیاسی جمهوری اسلامی، در تمامی بخشهای جامعه احساس میشود.
عمق این بحران خفته را صرافهایی که طی شش ماه گذشته دلار آمریکا را از 1000 تا 2650 تومان فروخته و کاهش 65 در صد از ارزش پول ملی ایران را شاهد بوده اند، از وزیر اقتصاد جمهوری اسلامی که اصل بحران را انکار و خود را به نمایندگان مجلس اسلامی غیر مسئول معرفی میکند، آگاه ترند. تصور امکان ادامه این وضع حتی برای شش ماه آینده نیز ممکن نیست.
هزینه ادامه وضع موجود در ایران روزانه تا 135 میلیون دلار و سالانه تا 45 میلیارد دلار است. ادامه این خونریزی مالی حتی بدون بروز اعتصابها و یا شورشهای شهری، توان اقتصادی رژیم را به انتها میبرد.
واکنش محتمل
در صورت گشوده نشدن بن بست کنونی اتمی و ادامه تحریمها، ایران خود را به خروج از "ان- پی- تی" مجبور خواهد دید، اگر چه در مقطع کنونی، تحمل هزینههای چنین اقدامی که معادل استقبال از جنگ است برای حاکمیت سیاسی تهران متصور نیست.
اظهارات روز یکشنبه فرمانده سپاه پاسداران در مورد امکان خروج از "ان- پی- تی" به همان میزان دارای رنگ تهدید است که هشدار سفیر سابق آمریکا در اسرائیل دایر بر پیشبینی وقوع جنگ در سال مسیحی آینده.
اسرائیل که ایران را خطری علیه موجودیت خود معرفی میکند، برای همیشه به تهدید زبانی قناعت نخواهد کرد. خطر حرکت کنونی ایران در جهت دست یافتن به ظرفیت انفجار اتمی برای اسرائیل تنها محدود به ایران نیست.
بعد از ایران و در صورت عبور تهران از خط قرمز یاد شده، مصر و عربستان سعودی و ترکیه نیز در خط تجهیز به سلاح اتمی قرار خواهند گرفت؛ اسرائیل برتری راهبردی نظامی خود را از دست خواهد داد و تعادل قدرت در منطقه شکلی متفاوت خواهد یافت.
حساسیت این مسابقه فرضی، تسلیحات اتمی در منطقه است که اسرائیل را به پیشگیری از توسعه خطر و قبول هزینههای جنگ علیه ایران وادار میسازد.
موقعیت غرب
با توسل به انواع جنگ (مالی، اقتصادی و سایبری) و حصول نتیجه این اهرمها علیه ایران، بخصوص طی یک سال گذشته و داشتن اطمینان خاطر نسبت به وجود ظرفیت تشدید فشارها، غرب در تقابل با جمهوری اسلامی خود را در کنترل اوضاع میبیند.
در حالی که ظرفیتهای تلافیجویانه ایران محدود به ادامه اقدامات ایذایی در عراق، افغانستان، جنوب لبنان و ادامه حمایت از رژیم متزلزل اسد است. ایران دوستی با کشور همسایه ترکیه، مناسبات کاری با عربستان و روابط خوب با امارات را از دست داده و در منطقه ضعیفتر از پیش شده است.
در این مقطع است که عملگرایی سیاسی میتواند دامنه زیانها را محدود ساخته و روزنههایی را برای خروج از بحران باز کند.
عملگرایی؛ نوشیدن جام زهر
در سال 1980 آیت الله خمینی، با اشراف بر این واقعیت که نگاهداری 52 گروگان آمریکایی در تهران تا بینهایت ممکن نیست و تحمل هزینههای این اقدام در وضعیت جنگ با عراق، از توان جمهوری اسلامی خارج است، از جیمی کارتر- رییس جمهور وقت آمریکا، عبور کرد و با رونالد ریگان- رقیب جمهوری خواه او، برای آزاد ساختن دیپلماتها به توافق رسید.
این عملگرایی سیاسی را آیتالله روحالله خمینی در جریان قبول آتش بس سال 1988 با عراق، بعد از فرو کشیدن هواپیمای مسافری ایران-ایر بر فراز آبهای ایران در خلیج ، ضمن اعتراف به «سر کشیدن جام زهر» بار دیگر نشان داد.
تا پیش از ورود نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به مرحله نهایی تبلیغات و رویارویی تلویزیونی دو رقیب، جمهوری اسلامی میتواند با قبول خواستههای پایه جامعه جهانی در مورد برنامههای اتمی خود، سیاست خارجی اوباما دایر بر «پرهیز از جنگ و حمایت از دیپلماسی» را مورد حمایت قرار دهد.
با مبادرت به این اقدام، جمهوری اسلامی دست اوباما را در انتخابات 6 نوامبر تقویت خواهد کرد. حد اقل پاداش چنین توافقی برای ایران خنثی ساختن خطر جنگ علیه اسرائیل در سال آینده است.
نتانیاهو- رییس دولت اسرائیل، از مدتها پیش به داخل شدن در انتخابات آمریکا و تلاش برای تقویت میت رامنی- رقیب جمهوری خواه اوباما، متهم شده است. اقدام عاجل ایران برای رسیدن به توافق پایه اتمی با آمریکا، اقدامی موازی با شانس موفقیت بیشتر از رقیب منطقهای خواهد بود.
آخرین هفته منتهی به ماه جاری مسیحی فرصت مناسبی است برای رهبری جمهوری اسلامی تا با استفاده از فرصت برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل و حضور وزیران خارجه کشور های عضو ثابت شورای امنیت در نیویورک، آمادگی خود را برای رسیدن به توافق جدی و واقعی با جامعه جهانی اعلام دارد.
کاترین اشتون- دیپلمات ارشد جامعه اروپا و میانجی غرب با ایران، بعد از دیدار اخیر با سعید جلیلی در استانبول، از روز یکشنبه در آمریکا خواهد بود و تلاش خواهد کرد زمینه را برای قبول شرایط توافق احتمالی با ایران در واشنگتن فراهم سازد.
در صورت از دست رفتن فرصت هفته آینده در نیویورک، تا ماه فوریه سال 2013 که دولت بعدی آمریکا شکل میگیرد، تهران کمترین شانس واقعی برای انجام گفتگوی جدی با رهبران غرب را نخواهد داشت، در حالی که ناقوس جنگ همچنان بگوش رسیده و خونریزی اقتصادی ایران نیز ادامه خواهد یافت.