رادیو فرانسه- مدی جدید در میان جوانان افریقای جنوبی: پول و لباسهای چند هزار دلاری را آتش بزن تا بگویی پولداری
آنها پول آتش میزنند، لباس های چند صد دلاری مارک را پاره میکنند، شیشه های مشروب گران قیمت را روی زمین خالی میکنند. آنها خود را «ایزیخوتان» مینامند. مد جدیدی در کشور افریقای جنوبی که جوانان با آن میخواهند نشان دهند تا چه حد پولدار و «باحال» هستند. پدیده ای دیوانه وار که حتی داد پدرمادرهای پول دار را هم درآورده و برای هر ناظری بسیار حیرت انگیز است.
گفته میشود این پدیده اولین بار در شهرک های اطراف ژوهانسبورگ پایتخت افریقای جنوبی متولد شده است که گاها به نام های دیگر نیز معروف است.نام هایی که خیس کردن انگشتان برای شمردن پول معنی میدهند.
اعضای گروه های مختلف این پدیده، یا درواقع کسانی که از این مد تبعیت میکنند اکثرا به خاطر لباس های عجیب غریب و رنگ های جیغشان شناخته میشوند و غالبا بین 12 تا 25 سال سن دارند و نکته عجیب اینکه اکثرا نیز از قشر پولدار جامعه نیستند و اکثریت آنها را قشر متوسط سیاه پوست این کشور تشکیل میدهند. آنها مدعی هستند که گروهی غیرخشونت طلب هستند، آن هم در کشوری که طبق آمار هر شبانه روز 43 نفر کشته میشوند.
آنها در صفحات فیسبوک خود مبارزات یا به اصطلاح ایرانی ها «کل کل» هایی با نام «پنتاسولا» را مدیریت میکنند. این مسابقات با نوعی موسیقی و رقص هیپ هاپ که در شهرک های افریقای جنوبی ابداع شده، همراه است و البته اصل ماجرا؛ شرکت کنندگان در این «کل کل» تا نشان دهند چه کسی پولدارتر است. به طور مثال برخی گوشی موبایل چند صد دلاری خود را به زمین میکوبد و نابود میکند. هر کسی که موبایل گرانتری داشته باشد و نابودش کند، یعنی پولدارتر است و پیروز مبارزه خواهد بود و بیشتر مورد احترام جوانان هم سن و سالش قرار میگیرد.
این پدیده عجیب در سال2012 در پی انتشار چند گزارش تلویزیونی هم بسیار معروف شد و هم به شدت بدنام، علت این بود که گزارش های مستند نشان میدادند یک جوان عضو این گروه در پی اعمال فشار هم سالان خود برای خرج کردن پول بیشتر در این مسابقات و البته عدم تمکین مالی خانواده اش، دست به خودکشی زده بود.
در پی بالا گرفتن انتقادات فراوان و موجی که این پدیده به راه انداخته ، پلیس ژوهانسبورگ اعلام کرد سوزاندن پول به هر شکل ممنوع و جرم است، شاید این عمل باعث شد کمی از میزان این «جرم» کاسته شود اما همچنان گروه های مختلف ایزیخوتان با استفاده از فیسبوک و توییتر و هشتگ دست به برگزاری برنامه های خود میزنند.
کار به جایی رسیده است که حتی برخی از «ان.جی.او»ها هم وارد ماجرا شده اند و سعی میکنند تا به نوعی جوانان را از این کار برحذر دارند.
«به کسانی که از ما انتقاد میکنند: اگر نمیتوانی ما را شکست دهی، عضو ما شو!»
موزی کینگ پین جوانی 23 ساله ای است که در شهرک سبوکنگ در جنوب ژوهانسبورگ زندگی میکند. او عضو گروهی از گروه های مختلف ایزیخوتان است
من مشکلی با شیوه زنگی خودم ندارم. من لباس های گران قیمت میخرم تا همیشه رو مد باشم. وقتی هم که با دوستانمان هستیم، میرقصیم و گاهی مسابقه رقص میگذاریم، این مسابقات برای من مثل مواد مخدر میمانند. ایزیخوتان تنها یک راه برای ما است تا بگوییم: ما هرچیزی که بخواهیم داریم و جیب هایمان هیچ وقت خالی نمیشود. مردم با ما مخالفند چون به ثروت ما حسادت میکنند.
من دیگر خسته شده ام از این جملاتی که مثلا به جای سوزاندن پول ها آنها را به فقرا بدهید و یا ما مسوولیت پذیر نیستیم. به شخصه من خودم از پول پدر و مادرم برای این کار استفاده نمیکنم اما اگر من بخواهم اسکناس هایم را آتش بزنم چه کسی میتواند جلوی من را بگیرد؟ کار ما دادن پول به فقرا نیست، این مشکل دولت است. در ضمن باید به این نکته توجه داشته باشید خانواده هایی نیز هستند که با وجود مشکلات مالی اجازه میدهند فرزندانشان به ما بپیوندند، چرا که آنها با پیوستن به ایزیخوتان از خشونت و کارهای خطرناک جدا میشوند.
من هم قصد ندارم در تمام زندگیم این کار را انجام دهم و پول هایم را نابود کنم. در نظر دارم طی دو سال آینده خانواده تشکیل دهم و این کار را متوقف کنم. اما تا آن موقع به کسانی که از ما انتقاد میکنند میگویم اگر نمیتوانی ما را شکست دهی به ما بپیوند!
«جوانان به من میگویند برای گرفتن پول حاضرند دست به هر کاری بزنند»
سدریان وامبه، دانشجوی اهل کامرون است او به عنوان پروژه دانشگاهی بر روی پدیده ایزیخوتان در دانشگاه ژوهانسبورگ تحقیق کرده است:
جوانان به من میگویند برای گرفتن پول حاضرند دست به هر کاری بزنند
سدریان وامبه، دانشجوی اهل کامرون است او به عنوان پروژه دانشگاهی بر روی پدیده ایزیخوتان در دانشگاه ژوهانسبورگ تحقیق کرده است:
ماجرای ایزیخوتان را میتوان گفت از سال 2000 آغاز شد اما دوران اوجش از سال 2011 یا 2012 شروع شد.
بسیاری از کسانی که با این ماجرا آشنا هستند، بر روی جنبه غیرخشونت آمیز آن تاکید دارند. اکثریت اعضای ایزیخوتان را جوانان تشکیل میدهند که در بسیاری از موارد دیده شده در خانواده های تک سرپرست بزرگ شده اند و البته بسیار هم نازک نارنجی!
من با زنی ملاقات کردم که گفتم من باید وام بگیرم تا مخارج اقدامات پسرش را تامین کند و لباس های گران قیمت برای او بخرد. او میگفت من ترجیح میدهم زیر قرض باشم تا اینکه ببینم پسرم به یکی از دار و دسته های خلافکار پیوسته و یک قاتل شده است.
مشکل این پدیده این است که هیچ انتهایی برای آن وجود ندارد و دیوانه وار مدام شدیدتر میشود، در ابتدا با خریدن لباس هایی حدود 500 رند(حدود 180 هزار تومان) آغاز میشود و در ادامه به خریدن لباس ها و ادکلن های گس و دیور میرسد که هر کدام 5000 رند قیمت دارند( 1 میلیون 800 هزار تومان) بسیاری از مردم توانایی پرداخت این پولها را ندارند و نتیجه اینکه این پولها را خرج میکنند اما در فقر زندگی میکنند، فقط به این خاطر که جزیی از ایزیخوتان باشند و عزت و افتخار اجتماعی داشته باشند.
اسطوره آنها هم فردی است به اسم «کنی کونن» یک شخصیت بسیار معروف و پولدار است او به خاطر علاقه اش به «سوشی انسان» (سوشی، غذایی ژاپنی است که کنی کونن دوست دارد آن را روی بدن زنان قرار دهد و بخورد) پارتی های عظیم او که ورود برای همه آزاد است و همینطور انتقادات تند و تیزش از سیاستمداران در توییتر، در بین جوانان معروف شده است.
در ابتدا به نظر میرسد این «نهضت» جنبه های مثبتی داشته است. جوانانی دور هم جمع میشدند و جمع های غیر خشونت آمیز داشته اند و تنها سعی میکرده اند که از همه «باحالتر» باشند. اما حالا نگاه کنید که این گروه ها چگونه رفتار میکنند. من با بسیاری از اعضای این گروه ها صحبت کرده ام، آنها بارها به من گفته اند حاضرند دست به هر کاری بزنند، به طور مثال پدر و مادر خود را برای گرفتن پول مورد ضرب و شتم قرار دهند و یا حتی آنها را تهدید میکنند اگر پول مورد درخواست آنها را ندهند، ترک تحصیل خواهند کرد.
من واقعا فکر میکنم این گروه ها باید ممنوع اعلام شوند چرا که آمادگی انجام هر کاری را دارند اما اینکه چگونه باید به این پدیده پایان داد، کسی واقعا نمیداد.