آلمان- رادیو دویچه وله فارسی- نویسندهی این گزارش تصریح میکند که ترکیبی از "موشکها، آیتاللهها و فنآوری هستهای"، مدتیست غرب را ناآرام کرده است. به گفتهی وی، نگاهی به بایگانی روزنامههای غربی نشان میدهد که هشدارها دربارهی تلاشهای اتمی ایران به قدمت خود برنامهی اتمی ایران است.
این گزارش خاطر نشان میسازد که روزنامهی "اشتاندارد" در گزارشی به قلم "ینر" هشدار داده بود: «ایران حتا هیچ زحمتی به خود نمیدهد که بلندپروازیهای اتمی خود را پنهان سازد. یکی از سیاستمداران ارشد ایران به نام عطاالله مهاجرانی به تازگی گفته، مسلمانان باید به همکاری ادامه دهند و بمب اتمی خود را تولید کنند، زیرا دشمن صاحب سلاح اتمی است».
اشتفان بیندر در گزارش خود یادآور میشود، ولی این سخنان مربوط به سال ۲۰۱۲ نیست، بلکه در سال ۱۹۹۳ بر زبان آورده شده است. با این همه در همان زمان هم نویسندهی آن گزارش این خطر را محدود ساخته و نوشته بود: «اما کارشناسان معتقدند که ایران برای رسیدن به چنین هدفی به ده سال نیاز دارد».
گزارش میافزاید، برنامهی هستهای ایران این روزها بار دیگر بر سر زبانهاست. ولی هشدارها در این باره که جمهوری اسلامی میتواند سلاح هستهای بسازد، به قدمت خود جمهوری اسلامی است و حتا قدیمیتر.
برای نمونه، نیویورک تایمز در سال ۱۹۷۵ زمانی که هنوز محمدرضا شاه در ایران حکومت میکرد از امکان پدیدآمدن یک "ایران هستهای" پرسیده بود. موضوعی که شاه متحد غرب در آن زمان آن را قاطعانه تکذیب کرد.
ولی گزارشها دربارهی بلندپروازیهای اتمی ایران در رسانهها باعث ناآرامی میشد. سقوط شاه و تاسیس جمهوری اسلامی غرب را وحشتزده کرد. آلمان قراردادهای ساخت دو نیروگاه هستهای در ایران را لغو کرد.
بهرغم سقوط خشونتآمیز رژیم شاه، اعلام جمهوری اسلامی، اشغال سفارت آمریکا در تهران، در رسانههای غرب در مقایسه با دههی بعد از آن هشدارهای اندکی دربارهی بلندپروازیهای اتمی جمهوری اسلامی به چشم میخورد. رسانهها به جای آن به جنگ ایران وعراق توجه نشان میدادند.
دههی ۹۰ ؛ ایران "بزرگترین تهدید" برای اسرائيل
این گزارش میافزاید، در دههی ۹۰ وضعیت تغییر کرد. "نیویورک تایمز" در اکتبر سال ۱۹۹۱بر پایهی گزارشی از آژانس بینالمللی انرژی اتمی خبر داد که تنی چند از مسئولان رژیم ایران «قصد دارند سلاح اتمی تولید کنند». در این گزارش همچنین آمده که بویژه متخصصانی که چین به ایران فرستاده تا مهندسان ایرانی را آموزش دهند، دولت آمریکا را نگران میسازد.
در ادامهی گزارش روزنامهی "اشتاندارد" آمده است که خود این روزنامه در تاریخ ۲۸ فوریه سال ۱۹۹۲ پرسیده بود که آیا ایران در راه تبدیل شدن به یک قدرت اتمی است؟ همین گزارش میافزاید: «با فروپاشی اتحادشوروی، ایران یک سیاست دیپلماتیک تهاجمی را در مورد همسایگان مسلمان تازهی خود آغاز کرد که کابوس ارواح ترسناک یک قدرت بزرگ تازه در منطقهی خاورمیانه را در اذهان ایجاد میکند. شبح خوفناک یک رژیم آخوندی پدیدار میشود که با کمک فنآوری شوروی سلاح اتمی در اختیار دارد».
رابرت گیتس، رئیس وقت سیا و وزیر دفاع بعدی آمریکا برنامهی اتمی ایران را در برابر یکی از کمیسیونهای کنگرهی آمریکا "مسالهای جدی" نامید. روزنامهی "اشتاندارد" در اوت سال ۱۹۹۲ گزارش داد که طبق تحقیقات سیا «ایران قطعا هنوز تاسیساتی برای تولید سلاح اتمی در اختیار ندارد».
روزنامهی "نیویورک تایمز" از قول یوزف آلفر، کارمند پیشین موساد نوشت، برای اسرائيل که در دههی ۸۰ عراق را مشکل اصلی میدانست و به رآکتور اتمی این کشور واقع در شرق عراق حمله کرد، جمهوری اسلامی ایران در این زمان دیگر به دشمن شمارهی یک تبدیل شده بود.
۱۹۹۵ ؛ تشدید هشدارها
در سال ۱۹۹۵ نگرانی از بابت صدور فنآوری اتمی روسیه به ایران موضوع اصلی رسانههاست. ایالات متحدهی آمریکا ابراز نگرانی کرد که تاسیسات اتمی ایران این امکان را فراهم میکند که این کشور برای ساختن بمب اتمی اورانیوم غنیسازی کند.
بوریس یلتسین، رئيسجمهوری وقت روسیه دعوت به آرامش کرد و گفت: «در ایران یک نیروگاه اتمی با رآکتور آب سبک برای استفادهی صلحآمیز ساخته میشود». وی افزود که سانتریفوژهای گازی و تاسیسات مربوط به آن به ایران صادر نخواهد شد.
بیل کلینتون، رئيسجمهوری وقت آمریکا از این راهحل ظاهرا راضی به نظر میرسید. ولی در پشت صحنه نگرانیها افزایش مییافت. نمایندگان دولت آمریکا و اسرائيل در مقالهای در "نیویورک تایمز" در سال ۱۹۹۵ هشدار دادند ایران به دستیابی بمب اتمی "نزدیکتر از آن است که تا کنون تصور میشد". به گفتهی آنان ایران در ده سال آینده صاحب بمب اتمی خواهد شد. نمایندگان اسرائيل هشدار دادند که اگر برنامهی اتمی ایران متوقف نشود، باید حملهبه ایران را مد نظر قرار داد.
هنگامی که ایران تلاش کرد به مواد و فنآوری برای ساخت موشکهای میانبرد و دوربرد دست یابد، گزارشهای روزنامهها دربارهی برنامهی تسلیحاتی و اتمی ایران چند برابر شد. "نیویوک تایمز" در سال ۱۹۹۸ برای نخستین بار گزارشی دربارهی موشکهای دوربرد ایران به نام "شهاب ۳" منتشر کرد که از قرار معلوم بردی ۸۰۰ مایلی (۱۳۰۰ کیلومتری) دارند.
پیش از هر چیز موادی که روسیه به ایران صادر میکرد باعث نگرانی آمریکاییها بود. از جمله مقامات اتریش جلوی انتقال محمولهای به ایران را گرفتند که برای ساخت کلاهکهای انفجاری مورد استفاده قرار میگیرد.
دونالد رامسفلد، وزیر دفاع وقت آمریکا در سال ۱۹۹۸ در گزارشی به کنگره هشدار داد که ایران میتواند فنآوری و موادی برای موشک بین قارهای بسازد که پنج سال پس از دستیابی قابل استفاده خواهد بود و میتواند آمریکا را تهدید کند.
این گزارش خاطر نشان میسازد که روزنامهی "اشتاندارد" در گزارشی به قلم "ینر" هشدار داده بود: «ایران حتا هیچ زحمتی به خود نمیدهد که بلندپروازیهای اتمی خود را پنهان سازد. یکی از سیاستمداران ارشد ایران به نام عطاالله مهاجرانی به تازگی گفته، مسلمانان باید به همکاری ادامه دهند و بمب اتمی خود را تولید کنند، زیرا دشمن صاحب سلاح اتمی است».
اشتفان بیندر در گزارش خود یادآور میشود، ولی این سخنان مربوط به سال ۲۰۱۲ نیست، بلکه در سال ۱۹۹۳ بر زبان آورده شده است. با این همه در همان زمان هم نویسندهی آن گزارش این خطر را محدود ساخته و نوشته بود: «اما کارشناسان معتقدند که ایران برای رسیدن به چنین هدفی به ده سال نیاز دارد».
گزارش میافزاید، برنامهی هستهای ایران این روزها بار دیگر بر سر زبانهاست. ولی هشدارها در این باره که جمهوری اسلامی میتواند سلاح هستهای بسازد، به قدمت خود جمهوری اسلامی است و حتا قدیمیتر.
برای نمونه، نیویورک تایمز در سال ۱۹۷۵ زمانی که هنوز محمدرضا شاه در ایران حکومت میکرد از امکان پدیدآمدن یک "ایران هستهای" پرسیده بود. موضوعی که شاه متحد غرب در آن زمان آن را قاطعانه تکذیب کرد.
ولی گزارشها دربارهی بلندپروازیهای اتمی ایران در رسانهها باعث ناآرامی میشد. سقوط شاه و تاسیس جمهوری اسلامی غرب را وحشتزده کرد. آلمان قراردادهای ساخت دو نیروگاه هستهای در ایران را لغو کرد.
بهرغم سقوط خشونتآمیز رژیم شاه، اعلام جمهوری اسلامی، اشغال سفارت آمریکا در تهران، در رسانههای غرب در مقایسه با دههی بعد از آن هشدارهای اندکی دربارهی بلندپروازیهای اتمی جمهوری اسلامی به چشم میخورد. رسانهها به جای آن به جنگ ایران وعراق توجه نشان میدادند.
دههی ۹۰ ؛ ایران "بزرگترین تهدید" برای اسرائيل
این گزارش میافزاید، در دههی ۹۰ وضعیت تغییر کرد. "نیویورک تایمز" در اکتبر سال ۱۹۹۱بر پایهی گزارشی از آژانس بینالمللی انرژی اتمی خبر داد که تنی چند از مسئولان رژیم ایران «قصد دارند سلاح اتمی تولید کنند». در این گزارش همچنین آمده که بویژه متخصصانی که چین به ایران فرستاده تا مهندسان ایرانی را آموزش دهند، دولت آمریکا را نگران میسازد.
در ادامهی گزارش روزنامهی "اشتاندارد" آمده است که خود این روزنامه در تاریخ ۲۸ فوریه سال ۱۹۹۲ پرسیده بود که آیا ایران در راه تبدیل شدن به یک قدرت اتمی است؟ همین گزارش میافزاید: «با فروپاشی اتحادشوروی، ایران یک سیاست دیپلماتیک تهاجمی را در مورد همسایگان مسلمان تازهی خود آغاز کرد که کابوس ارواح ترسناک یک قدرت بزرگ تازه در منطقهی خاورمیانه را در اذهان ایجاد میکند. شبح خوفناک یک رژیم آخوندی پدیدار میشود که با کمک فنآوری شوروی سلاح اتمی در اختیار دارد».
رابرت گیتس، رئیس وقت سیا و وزیر دفاع بعدی آمریکا برنامهی اتمی ایران را در برابر یکی از کمیسیونهای کنگرهی آمریکا "مسالهای جدی" نامید. روزنامهی "اشتاندارد" در اوت سال ۱۹۹۲ گزارش داد که طبق تحقیقات سیا «ایران قطعا هنوز تاسیساتی برای تولید سلاح اتمی در اختیار ندارد».
روزنامهی "نیویورک تایمز" از قول یوزف آلفر، کارمند پیشین موساد نوشت، برای اسرائيل که در دههی ۸۰ عراق را مشکل اصلی میدانست و به رآکتور اتمی این کشور واقع در شرق عراق حمله کرد، جمهوری اسلامی ایران در این زمان دیگر به دشمن شمارهی یک تبدیل شده بود.
۱۹۹۵ ؛ تشدید هشدارها
در سال ۱۹۹۵ نگرانی از بابت صدور فنآوری اتمی روسیه به ایران موضوع اصلی رسانههاست. ایالات متحدهی آمریکا ابراز نگرانی کرد که تاسیسات اتمی ایران این امکان را فراهم میکند که این کشور برای ساختن بمب اتمی اورانیوم غنیسازی کند.
بوریس یلتسین، رئيسجمهوری وقت روسیه دعوت به آرامش کرد و گفت: «در ایران یک نیروگاه اتمی با رآکتور آب سبک برای استفادهی صلحآمیز ساخته میشود». وی افزود که سانتریفوژهای گازی و تاسیسات مربوط به آن به ایران صادر نخواهد شد.
بیل کلینتون، رئيسجمهوری وقت آمریکا از این راهحل ظاهرا راضی به نظر میرسید. ولی در پشت صحنه نگرانیها افزایش مییافت. نمایندگان دولت آمریکا و اسرائيل در مقالهای در "نیویورک تایمز" در سال ۱۹۹۵ هشدار دادند ایران به دستیابی بمب اتمی "نزدیکتر از آن است که تا کنون تصور میشد". به گفتهی آنان ایران در ده سال آینده صاحب بمب اتمی خواهد شد. نمایندگان اسرائيل هشدار دادند که اگر برنامهی اتمی ایران متوقف نشود، باید حملهبه ایران را مد نظر قرار داد.
هنگامی که ایران تلاش کرد به مواد و فنآوری برای ساخت موشکهای میانبرد و دوربرد دست یابد، گزارشهای روزنامهها دربارهی برنامهی تسلیحاتی و اتمی ایران چند برابر شد. "نیویوک تایمز" در سال ۱۹۹۸ برای نخستین بار گزارشی دربارهی موشکهای دوربرد ایران به نام "شهاب ۳" منتشر کرد که از قرار معلوم بردی ۸۰۰ مایلی (۱۳۰۰ کیلومتری) دارند.
پیش از هر چیز موادی که روسیه به ایران صادر میکرد باعث نگرانی آمریکاییها بود. از جمله مقامات اتریش جلوی انتقال محمولهای به ایران را گرفتند که برای ساخت کلاهکهای انفجاری مورد استفاده قرار میگیرد.
دونالد رامسفلد، وزیر دفاع وقت آمریکا در سال ۱۹۹۸ در گزارشی به کنگره هشدار داد که ایران میتواند فنآوری و موادی برای موشک بین قارهای بسازد که پنج سال پس از دستیابی قابل استفاده خواهد بود و میتواند آمریکا را تهدید کند.
احمدینژاد در جریان بازدید از رآکتور تحقیقاتی تهران
۲۰۰۲ ؛ "محور شرارت"
پس از رویداد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آمریکا به افغانستان و بعدها عراق حملهی نظامی کرد. جرج دبلیو بوش، رئيسجمهوری وقت این کشور ایران را بخشی از "محور شرارت" خواند و به این ترتیب جنگ لفظی پرخاشجویانهای را علیه جمهوری اسلامی و برنامهی اتمی آن آغاز کرد. اپوزیسیون ایران در سال ۲۰۰۲ از ساخت یک تاسیسات زیرزمینی در نطنز برای غنیسازی اورانیوم خبر داد..
کالین پاول، وزیر امور خارجهی وقت آمریکا در سال ۲۰۰۴ معتقد بود که ایران "بدون تردید مشغول ساختن بمب اتمی است". یک سال بعد آمریکا اسنادی را نشان داد که از کامپیوتری در ایران گرفته شده بود و دربرگیرندهی جزئياتی دربارهی کلاهکهای هستهای بود. این اسناد مانند اسنادی که در مورد عراق استفاده شده بود بر روی "پاورپوینت" نمایش داده شد. ایران این اسناد را جعلی خواند.
۲۰۰۶ ؛ افزایش تردیدها
در سال ۲۰۰۶ جنگ لفظی با ایران به اوج خود رسید. سیمور هرش، روزنامهنگار برجسته در مجلهی "نیویورکر" از تدارکات منظم جنگی آمریکا گزارش داد. برنامهی هستهای فقط بخشی از این دکترین است. به گزارش هرش، یکی از مشاوران پنتاگون در گفتوگویی با وی تصریح کرده است: «کاخ سفید معتقد است که مشکل را فقط با تغییر ساختارهای قدرت در ایران میتوان حل کرد و این سخن یعنی جنگ».
ولی با رساتر شدن صدای طبل جنگ، تردیدها دربارهی مستندات مربوط به برنامهی هستهای ایران نیز افزایش یافت. در خود پنتاگون نیز بر شمارمخالفان نقشههای حملهی بوش به ایران افزوده شد. مجلهی "نیویورکر" از قول یکی از همکاران پیشین یک سازمان اطلاعاتی پرسید: «مستندات کجا هستند؟». ایران نیز در این میان با اعلام این موضوع که قصد دارد گردشگران را به تماشای تاسیسات اتمی خود ببرد، به تلاش عجیبی برای تنشزدایی دست زد.
ناکامی دیگری که در سال ۲۰۰۷ نصیب هواداران حملهی نظامی به ایران شد، گزارش نهاد هماهنگکننده فعالیتهای ۱۶ سرویس مخفی آمریکا ( NIE) بود که نوشت "با اطمینان زیاد" میتوان گفت که ایران در سال ۲۰۰۳ از برنامهی خود برای تولید جنگافزار اتمی دست کشیده است. این گزارش موضع مخالفان جنگ با ایران را تقویت کرد. ایجاد اکثریتی در جامعه برای حمله به ایران از دسترس دور شد، همچنین ایجاد اکثریتی برای یک رئيسجمهوری جمهوریخواه.
۲۰۰۹ ؛ اوباما و مذاکرات
با ورود اوباما به کاخ سفید در سال ۲۰۰۹ لحن تازهای هم وارد سیاست خارجی واشنگتن شد. دولت تازهی آمریکا بهگونهای فزاینده تلاش کرد با ایران وارد گفتوگو شود. یک کمیتهی سنای آمریکا گزارش خود را با این جمله آغاز میکند: «نشانهای وجود ندارد که رهبران ایران تصمیم گرفتهاند بمب اتمی بسازند».
ولی ایران به علامتهایی که آمریکا برای تنشزدایی فرستاد پاسخی نداد. هیلاری کلینتون، وزیر خارجهی آمریکا تقریبا یک سال بعد سیاست آشتیجویانه را "شکستخورده" نامید. پیامد این ناکامی تحریمهای آمریکا و اتحادیهی اروپاست.
اگر چه جنگ لفظی طرف آمریکایی در مقایسه با دورهی بوش آشکارا کاهش مییابد، ولی برنامهی اتمی ایران همچنان بطور انتقادی زیر نظر قرار میگیرد. پشت صحنه نیز پیکار در جریان است: ویروس کامپیوتری استاکسنت آسیبهای سنگینی به سانتریفوژهای ایران وارد میکند.
در نوامبر ۲۰۱۱ آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار میدهد که برای نخستین بار مستندات "مطمئنی" وجود دارد که نشان میدهد ایران مشغول ساختن سلاح اتمی است. حمله به سفارت بریتانیا در تهران و خودداری ایران از مصالحه به تحریمهای بیشتر و انزوای این کشور میانجامد. مذاکرات با ایران تا آن زمان بینتیجه ماندهاند.
پس از رویداد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آمریکا به افغانستان و بعدها عراق حملهی نظامی کرد. جرج دبلیو بوش، رئيسجمهوری وقت این کشور ایران را بخشی از "محور شرارت" خواند و به این ترتیب جنگ لفظی پرخاشجویانهای را علیه جمهوری اسلامی و برنامهی اتمی آن آغاز کرد. اپوزیسیون ایران در سال ۲۰۰۲ از ساخت یک تاسیسات زیرزمینی در نطنز برای غنیسازی اورانیوم خبر داد..
کالین پاول، وزیر امور خارجهی وقت آمریکا در سال ۲۰۰۴ معتقد بود که ایران "بدون تردید مشغول ساختن بمب اتمی است". یک سال بعد آمریکا اسنادی را نشان داد که از کامپیوتری در ایران گرفته شده بود و دربرگیرندهی جزئياتی دربارهی کلاهکهای هستهای بود. این اسناد مانند اسنادی که در مورد عراق استفاده شده بود بر روی "پاورپوینت" نمایش داده شد. ایران این اسناد را جعلی خواند.
۲۰۰۶ ؛ افزایش تردیدها
در سال ۲۰۰۶ جنگ لفظی با ایران به اوج خود رسید. سیمور هرش، روزنامهنگار برجسته در مجلهی "نیویورکر" از تدارکات منظم جنگی آمریکا گزارش داد. برنامهی هستهای فقط بخشی از این دکترین است. به گزارش هرش، یکی از مشاوران پنتاگون در گفتوگویی با وی تصریح کرده است: «کاخ سفید معتقد است که مشکل را فقط با تغییر ساختارهای قدرت در ایران میتوان حل کرد و این سخن یعنی جنگ».
ولی با رساتر شدن صدای طبل جنگ، تردیدها دربارهی مستندات مربوط به برنامهی هستهای ایران نیز افزایش یافت. در خود پنتاگون نیز بر شمارمخالفان نقشههای حملهی بوش به ایران افزوده شد. مجلهی "نیویورکر" از قول یکی از همکاران پیشین یک سازمان اطلاعاتی پرسید: «مستندات کجا هستند؟». ایران نیز در این میان با اعلام این موضوع که قصد دارد گردشگران را به تماشای تاسیسات اتمی خود ببرد، به تلاش عجیبی برای تنشزدایی دست زد.
ناکامی دیگری که در سال ۲۰۰۷ نصیب هواداران حملهی نظامی به ایران شد، گزارش نهاد هماهنگکننده فعالیتهای ۱۶ سرویس مخفی آمریکا ( NIE) بود که نوشت "با اطمینان زیاد" میتوان گفت که ایران در سال ۲۰۰۳ از برنامهی خود برای تولید جنگافزار اتمی دست کشیده است. این گزارش موضع مخالفان جنگ با ایران را تقویت کرد. ایجاد اکثریتی در جامعه برای حمله به ایران از دسترس دور شد، همچنین ایجاد اکثریتی برای یک رئيسجمهوری جمهوریخواه.
۲۰۰۹ ؛ اوباما و مذاکرات
با ورود اوباما به کاخ سفید در سال ۲۰۰۹ لحن تازهای هم وارد سیاست خارجی واشنگتن شد. دولت تازهی آمریکا بهگونهای فزاینده تلاش کرد با ایران وارد گفتوگو شود. یک کمیتهی سنای آمریکا گزارش خود را با این جمله آغاز میکند: «نشانهای وجود ندارد که رهبران ایران تصمیم گرفتهاند بمب اتمی بسازند».
ولی ایران به علامتهایی که آمریکا برای تنشزدایی فرستاد پاسخی نداد. هیلاری کلینتون، وزیر خارجهی آمریکا تقریبا یک سال بعد سیاست آشتیجویانه را "شکستخورده" نامید. پیامد این ناکامی تحریمهای آمریکا و اتحادیهی اروپاست.
اگر چه جنگ لفظی طرف آمریکایی در مقایسه با دورهی بوش آشکارا کاهش مییابد، ولی برنامهی اتمی ایران همچنان بطور انتقادی زیر نظر قرار میگیرد. پشت صحنه نیز پیکار در جریان است: ویروس کامپیوتری استاکسنت آسیبهای سنگینی به سانتریفوژهای ایران وارد میکند.
در نوامبر ۲۰۱۱ آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار میدهد که برای نخستین بار مستندات "مطمئنی" وجود دارد که نشان میدهد ایران مشغول ساختن سلاح اتمی است. حمله به سفارت بریتانیا در تهران و خودداری ایران از مصالحه به تحریمهای بیشتر و انزوای این کشور میانجامد. مذاکرات با ایران تا آن زمان بینتیجه ماندهاند.