اگر برنامه کاری ندارید ، جزء برنامه ریزی دیگران قرار گرفته اید

حمید داغری




ایران، کشوری چندملیتی است و تنوع فرهنگی و زبانی، یکی از ویژگی‌های شاخص آن است. الگوی ملّیت ایرانی در این کشور ترکیبی و نامتوازن است . تحولات تاریخی و سیاسی جغرافیای سیاسی ایران همواره با توجه به کارکرد چند وجهی ملت ها در سیر معادلات قدرت تحلیل و ارزیابی می‌گردد، به‌طوری‌که تصویر موزائیکی ملت ها در این جغرافیای سیاسی طی تاریخ چرخه‌ای از فرصت ــ تهدید را در مقابل منافع دولت مرکزی ایران نمایش می‌دهد.

ملیت های که هم اکنون در این گستره جغرافیائی با وجود آداب و رسوم و فرهنگ ، روابط اجتماعی خاص به جامعه و ملت خود و همچنین  تاریخ مختص به خود زندگی می کنند هر کدام در پاره ای از موارد وجوه مشترک کم و بیشی دارند . که می تواند میثاق مشترکی برای گسترش روابط حسنه و برنامه ریزی هرچه بیشتر و بهتر مبتنی بر مطالبات قانونی و به حقشان و احترام متقابل به یکدیگر باشند.در عصر حاضر و با توجه به رشد انسان امروزی و نیاز او به شناسائی و مطالبه حقوق بشری اش که البته پيشينه‌اي طولاني دارد و قدمت آن به قدمت تاريخ حيات بشري است بنابراين پيدايش حقوق بشر و تحول آن تحت تأثير وقايع و رويداد تاريخي بوده است . صفحه جدیدی از مطالبات سیاسی و اجتماعی برای هر کدام از ملت های تحت ستم گشوده است. و به دنبال روزنه ای می گردند تا با جهان اطراف خود ارتباط متبادلی در این خصوص را داشته باشند.

و ‍ل‍ق‍دْ كَرّمْنا بَنيء آدَم، سورة الإسراء، آيه 70 ( انسان موجودي اجتماعي و برخوردار از كرامت ذاتي است) بنابر این شكل گيري زندگي او و تداوم آن مستلزم مشاركت در امور جامعه و همكاري با همنوعان خويش است كه با ورود فرد به عرصۀ زندگي اجتماعي و فعاليت در زمينه‌هاي مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي و... جامی عمل مي‌پوشد. بدين ترتيب رابطۀ فرد و دولت (به عنوان نمايندۀ جامعه) بوجود مي‌آيد،فرد خواستار احترام به حقوق انساني خويش و رعايت آنها از سوي دولت مي‌شود، و نقض حقوق افراد از سوي دولت محتمل الوقوع است. نقض حقوق انساني افراد واقعيت انكار ناپذير جهان معاصر است و هيچ كشوري در جهان معاصر، حقوق بشر را به طور كامل رعايت نمي‌كند. راه كاري كه جامعه بين المللي براي جلوگيري از نقض حقوق افراد ارائه كرده است ايجاد نظامي بنام حقوق بشر است كه هدف اصلي و اساسي آن حمايت از حقوق افراد و  ملت ها ،  در مقابل دولت‌هاست.

میثاق بین المللی مربوط به حقوق مدنی و سیاسی : مشتمل بر یک مقدمه و پنجاه و سه ماده که در تاریخ ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ (۲۵/۹/۱۳۴۷) به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسیده و از طرف نماینده مختار دولت ایران ۴ آوریل ۱۹۶۸ (۱۵/۱/۱۳۴۷) در نیویورک امضا شد و پس ازتصویب مجلس شورای ملی در جلسه روز سه شنبه ۲۳ آبان ماه سال ۱۳۵۱ در جلسه روز چهارشنبه هفدهم اردیبهشت ماه یک هزار و سیصد و پنجاه و چهار شمسی به تصویب مجلس سنا رسید(2)

در این میثاق نیز بر اصول منشور ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر تاکید به عمل آمده و ایجاد شرایط تمتع هر کس از حقوق مدنی و سیاسی و نیز از حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را شرط لازم برای رسیدن به کمال مطلوب انسانها می داند.

          در ماده 2: کلیه ملل می توانند برای نیل به هدفهای خود در منابع و ثروتهای طبیعی خود بدون اخلال به الزامات ناشی از همکاری اقتصادی بین المللی مبتنی بر منافع مشترک و حقوق بین الملل آزادانه هر گونه تصرفی بنماید -در هیچ مورد نمی توان ملتی را از وسائل معاش خود محروم کرد..و همچنین  در ماده 3 می گوید: دولتهای طرف این میثاق از جمله دولتهای مسئول اداره سرزمینهای غیر خود مختار و تحت قیمومت مکلفند تحقق حق خود مختاری ملل را تسهیل و احترام این حق را طبق مقررات منشور ملل متحد رعایت کنند.و در بند2 ماده 5 هیچگونه محدودیت یا انحراف از هر یک از حقوق اساسی بشر که بموجب قوانین، کنوانسیونها، آئین نامه ها یا عرف و عادات نزد هر دولت طرف این میثاق به رسمیت شناخته شده یا نافذ و جاری است بعذر اینکه این میثاق چنین حقوقی را برسمیت نشناخته یا اینکه به میزان کمتری برسمیت شناخته است قابل قبول نخواهد بود.

            ماده 29 میثاق مذکور مقرر می دارد که: کلیه اشخاص در مقابل قانون مساوی هستند و بدون هیچ گونه تبعیض استحقاق حمایت بالسویه قانون را دارند.
از این لحاظ قانون باید هر گونه تبعیض را منع وبرای کلیه اشخاص مؤثر و متساوی علیه هر نوع تبعیض خصوصاً از حیث نژاد، ملیت ، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقاید سیاسی و عقاید دیگر اصل و منشا ملی یا اجتماعی، مکنت نسب وهر وضعیت دیگر تضمین بکند.

 با این مقدمه خواهان ورود به بحث همگرائی ، تعاون و همکاری فی ما بین  ملیت ها ی موجود در این گستره ای جغرافیائی برای احقاق حقوق قانونی و بشریشان می پردازیم .
تاریخ سیاسی ملتهای آسیا و آفریقا به مانند جغرافیای طبیعی آنها مورد انواع تاخت و تازها و جعلیات و سانسورها بوده است. در منطقه بین النهرین که ایران امروز نیز جزئی از آن بوده است ، اولین تمدن بشری توسط پیامبرانی چون ابراهیم و سلیمان و خاندان آنها بنا نهاده شده است. این تمدن که بر اخلاق و فرهنگ و رشد علمی بنا نهاده شده است، دستخوش هجوم اقوام وحشی شمال از یکسو و خیانت های قدرت طلبان از سوی دیگر واقع شده، و با جعل انواع افسانه های قومی و ملی به جنگ ایدئولوژیک با آن برخاسته اند. هویت های ملت های مخاطب پیام انبیاء توحیدی، در طول تاریخ توسط این جاعلین و به قول قرآن وسواس الخناس های زمان، مورد انواع تحریف ها و تجاوزها واقع شده است. ملت های ساکن درجفرافیای ایران نیز بیشترین سهم از این تحریف ها را به ارث برده اند. فرهنگستان رضاخان به سرپرستی محمد علی فروغی که حتی مورد تعرض آقای کسروی نیز واقع شده، در ساخت و پرداخت این داستانها نقش استراتژیکی داشته است.

بنیانگذاران خارجی و ایرانی این فرهنگستان ،با نادیده گرفتن حقوق شهروندی و ملی اقوام ساکن ایران، نژادی از فارس ساخت، که از مقطع آغازین قبل از تاریخ نیز حامی و حامل حقوق بشر و تمامی ارزش های تمدن مدرن بوده است!!. در کتابی به نامه شاهنامه این تبار متوسل به قهرمانانی می شود که یک تنه تمامی دشمنان را پاسخگوست. توهمی که با این داستان سازی ها و جعلیات به نام ایرانی و ایرانیت تدارک دیده شده است، مردم ساکن این جغرافیا را دچار انواع توهمات در حوزه خود بزرگ بینی و یا خود کمبینی ها کرده است، بطوریکه آنها قادر به ایجاد حداقل تشکل ملی برای حفاظت از منافع خود نیستند .  

با جعل جنگ عرب و ایران و تحمیلی بودن دین اسلام، سناریو افسانه ای و بغایت عوام فریبانه به نام سلسله ای عریض و طویل از شاهان جعل شده است تا پیام پیامبری به نام زرتشت را نخستین دین اهل مروت و آزادی معرفی کنند. هخامنشی ها که اقوام مهاجم به تمدن بین النهرین بودند، با اعلامیه حقوق بشر مزین می شوند تا به تدارک بنیانگذاری ایران نوین بر اصل شاهنشاهی کسی معترض نباشد. این داستان های اصحاب وسواس الخناس با سانسور حکومت ها اعم از :( ملکی و ملالی )و تبلیغ مدوام این جعلیات به سنتی راکد در باور عمومی تبدیل شده است، بطوریکه هیچکس به خود اجازه نقد و بازبینی در این ماجرا نمیدهد. زمانیکه باورمندان این طرح از سنگر چپ و ملیت ، انواع تهمت ها و تحریف ها را از دین، مسئولیت خود در بازشناسی هویت ملی میدانند، از کمترین نقد توسط جبهه مقابل نسبت به این توهمات ،فریاد و فغان برمی دارند که به تمدن و فرهنگ باستانی ایران گستاخی شده است، و ناقد باید به انواع اتهام و حتی حذف فیزیکی محکوم گردد. آنها فراموش می کنند دعوی خود را، که نویسنده اولیه حقوق بشر بوده اند، و حق نقد و مخالفت با هر مرام و فکری جزء اصول اولیه این حقوق است. شکل گیری هویت حقیقی ملی در جغرافیای ایران قبل از آنکه مبتنی بر اصالت یک قوم و یا نژاد و یا سلسله ای از شاهان باشد،، ناشی از همگرائی همه اقوام و مرام ها در دفاع از حقوق بدیهی خویش شکل گرفته است نویسندگان تاریخ 2500 ساله شاهنشاهی آنهم با مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر که توسط کوروش املاء شده، فراموش کرده اند، که تا مقطع کودتای اوت رضاخان با رهبری و حمایت انگلیس، اکثریت جمعیت ساکن ایران ایالت یا ممالک محروسه  بوده اند.

و رضاخان با سرکوبی سران ایلات توانست نخستین حکومت مرکزی را به وجود آورد. این تاریخ نویسان حداکثر بی انصافی را در مورد رضاخان نموده و به جای اینکه بنیانگذار شاهانشاهی را از این سلسله آغاز کنند، آن را به اقوامی نسبت داده اند که مهاجم به بین النهرین و تخریب کننده تمدن بومی این ناحیه بوده اند. و این تحریف سلسله ای از شاهان خیالی و سپس سرداران ایرانی را درپی داشته است که همگی آنها در نمایشنامه های مدرن میتوانند نقش بازی کنند.
جاعلین در این حد از جعل و افسانه سرائی بهتر آن دیده اند که به سراغ خویشاوندی ژنتیکی عرب و ایرانی رفته و حتی امام حسین را داماد یزدگردی کنند که تنها واقعیتش همان گرد بودنش است که به هر وجهی میتوان آن را چرخاند. مردم ایران که ترکیبی از ملت های مختلف هستند، در این گرامیداشت سالیانه با فراموشی اساس و بنیان های هویت ملی که همانا آزادی و عدالت است، که رابطه های استراتژیک یک ملت را سازمان می دهد، به سبز شدن درختان و تمام شدن فصل سرما و آغاز اولین فصل سال در تقویم شاهنشاهی خوش آمد می گویند. هزاران از این بهار بر این دیار گذشته ولی بهار آزادی همچنان در زمستان سیاه و سرد دیکتاوریهای که با تاج و عمامه ، اسیر و به بند کشیده شده است. در این بهار قاتل و مقتول ظالم و مظلوم و زندانی و زندانبان به هم تبریک میگویند

متاسفانه فقدان همدلی و هم اندیشی برسر همگرائی و تعامل بر اساس وجوه مشترک و ایجاد راهکاری واضح و شفاف که مبتنی بر یک برنامه استراتژیک باشد  و قابلیت اجرائی شدن و برقرای ارتباط با دیگران را داشته باشد و همچنین اطمینان لازم را به جامعه جهانی در خصوص گذار این پروسه از آزاد راه دمکراسی و بر پایه یک نظام فدرالی محسوس و مشهود باشد دیده نمی شود. شایسته است فعالین این امر از ملت های متشکل ایران از هر قوم و مذهبی اعم از : روشنفكران ، سیاستمداران، تاریخدانان و جامعه‌شناسان این ملیت ها  بازتاب‌های خود را با توجه به  رفتار و روانشناختی خواستگاه این ملت ها  ، مذاهب و خرده فرهنگها به فکر تدوین و اجرائی نمودن این برنامه باشد. و متاسفانه عدم حرکت به این سمت و نبود مهندسی مجدد این پروسه  چه بسا در برش‌های حساس تاریخی اثرات نا خوشایندش را بر تاریخ و جوامع این ملت ها بر جای بگذارد.
رونوشت :
  1. جغرافیای سیاسی اقوام ایران
  2. جهت رجوع به متن کامل میثاق بین المللی مربوط به حقوق مدنی و  سیاسی
(http://www.iranrights.org/farsi/document-151.php )

الاحد 27 ماي 2012
           

هدهد نیوز | سیاست | مسائل ملي | جامعه وحقوق | دانش و فن آورى | زنان ومردان | ورزش | ديدكاه | گفتگو | فرهنگ و هنر | تروريسم | محيط زيست | گوناگون | ميراث | ويدئو | سلامت | سرگرمى