آنچه در اهواز بر سر معمم کویتی "الفالی" آمد، کوردها در سنندج بر سر آخوند "قرائتی "آوردند!؟




آنچه در اهواز بر سر معمم کویتی "الفالی" آمد، کوردها در سنندج بر سر آخوند "قرائتی "آوردند!؟

سنى نيوز: آقای محسن قرائتی نام آشنایی است که بیش از سه دهه با درس تحریف قرآن، صدا و سیما را اشغال کرده و اغلب مخاطبانش را افرادی تشکیل می دهند که معمولا نمی دانند قرآن کریم چند جزء است و دارای چند سوره می باشد، و اغلب هم نور چشمی های نظام می باشند.

شاید یکی از نوادر این سالها که خودش از خودش خوشش می آید حجة الاسلام والمسلمین محسن قرائتی است که علاوه بر تفسیر قرآن!!! هر از چندگاهی به قصد تبلیغ عقاید خرافی و متحجرانه، از تهران عازم استان های مختلف کشور می شود. این اعجوبه ی قرن! معمولا برای مخاطبانی که بی خبر از مفاهیم اسلامی می باشند سخن ها رانده و مشکل خاصی در تعلیم و تبلیغ تشیع ولایت مدار نداشته است، كه این امر خود موجب افزایش شدید اعتماد بنفسش طی سالهای اخیر شده است، و بارها در خیال خود با تمامی مذاهب مناظره کرده و همگی در فراست ایشان انگشت به دهان، مات ومبهوت گشته و در حکمت فضیلت انسان بر ملائک به فکر فرو رفته اند!.

نمی دانم اگر شریعتی که در وصف استاد این آقا ،... تبحّر و تدبّر و تفقه در علومش را با یک سانتیمتر آب مقایسه می کرد! در مورد شخصیت تلخک مآب حکومتی شاگردش(آقامحسن) که دلیل خلقت را ولایت معممین! می پندارد، چه میگفت!؟.

این بار در راستای سفرهای استانی خود در روز جمعه 18 اسفند 91 در سالن فجر سنندج با حضور عده ای از مسئولین و کارمندان دولتی، آقای قرائتی با باد در غبغب، شروع به سخنرانی می کند و اظهار می دارد که اینگونه نیست که تمام همسران پیامبر(ص) و اصحاب ایشان انسان های خوبی بوده اند!. بلافاصله افراد حاضر به او اعتراض می کنند و سخنران به گمان اینکه برای مخاطبین دور از قرآن سه دهه اش حرّافی می کند با تمسخر می گوید "برای اعتراض خود آیه ای را تلاوت کنید، دال بر نیک بودن همه اصحاب و همسران پیامبر"! که فوراً عده ای از حضار آیات متعددی را با ذکر شماره آیات و سوره، تلاوت می کنند که همگی متوجه تغییر رنگ صورت و لرزش بدن این مُحرف قرآن (محسن قرائتی) می شوند و نهایتا جلسه با مفتضح شدن سخنران به تعطیلی کشیده می شود و ... .

جالب این است که افراد حاضر، کارمندان دولتی بودند که به دستور رئیس خود به اجبار در آنجا حضور یافته بودند وگرنه عموم مردم - پس از انتشار مقاله ی زاگرس نشین اهل سنت - او را با نام" حجة الإفساد و المُفسدین مُقبح قرائتی سامری" می شناسند، و شرکت در مجلس او را اتلاف وقت می دانند.

مگر آقا محسن نمی دانست که، کردستان مهد پرورش علما و بزرگانی همچون علامه کاک احمد مفتی زاده، استاد ناصر سبحانی، ملا محمد ربیعی و استاد فاروق فرساد می باشد، که نور ایمان، علم و معرفتشان همچنان سالها پس از شهادتشان در تاریخ این مرز و بوم می درخشد و ملت کرد اهل سنت، درس تفسیر قرآن و سنت را در کلام و شخصیت آنان آموخته اند و بخوبی فرق خادم و مفسر قرآن را از خائن و روضه خوان و مداح حکومتی تشخیص می دهند؟

ظاهرا دوستان بوقلمون صفتش او را در جریان امور کردستان قرار نداده بودند، که اینگونه بی شرمانه و در جهت پیشبرد آرمان های ننگینشان که تبلیغ اعتقادات خرافی و بی اساس و بی ارزش جلوه دادن ارزشهای والای اسلامی و شخصیت های واقعی دینی است، به دیار موحدین دین( کردستان) قدم نهاد.

البته نه اینکه این آقا در سایر بلاد ایران که اهل تشیع می باشند فردی دوست داشتنی باشد. بیاد دارم، اواخر دهه هفتاد که آزادی های نسبی مطبوعات در ایران وجود داشت روزنامه ای به نقل از یکی از خواننده هایش خطاب به آقای قرائتی نوشته بود: « آقای قرائتی اگر به آباء و اجداد و سایر مردگان خود رحم نمی کنید لااقل به تلویزیون فرسوده ما رحم کنید که هر وقت پنج شنبه شب ها ظاهر می شوید پدرم با نثار لعن و نفرین به شما بارها خواسته با پرت کردن ظروف در دسترس، به طرف عمامه و محاسن جنابعالی، ما را از نگاه کردن به بقیه برنامه های رسانه ملی! محروم گرداند». که این هم حاکی از محبوبیت این ملای حکومتی است!.

خوشبختانه با رشد تکنولوژی وارتباطات، عمر ریاکاران و منافقان و دین فروشان بسیار کوتاه تر از هر زمانی است، و جا دارد که بیش از این با هزینه ی خود و بدون زحمت دیگران آبروى نداشته شان را به چوب حراجی های قسطی نفروشند.


الاثنين 18 مارس 2013
           

چهره ها | ادیان و عقاید