بر طبق اطلاعات افشاء شده امروزی آمریکا بمب سنگر شنکن جدید خود را برای نخستین بار سال گذشته آزمایش کرده است. این خبر را اسرائیلی ها به نقل از مقاماتی گزارش داده اند که در جریان این آزمایش شخصا حضور داشته اند. اسرائیلی ها ادعا کرده اند که آمریکا این بمب های سنگرشکن جدید را علیه یک تاسیسات هسته ای زیرزمینی در عمق 100 متری زمین و در مناطق صخره ای و با استحکامات بتونی به کار برده که 100 متر حداقل زیر زمین بنا شده بود و این بمب ها توانستند این تاسیسات را تخریب کنند.
هرکدام از این بمب های سنگرشکن با هزینه ای در حدود سه تا چهار میلیون دلار ساخته می شوند و بمب افکن های بی 2 مسئول حمل این بمب ها تا مرکز شلیک به هدف هستند .
تحلیلگران نظامی و اطلاعاتی ادعا می کنند آمریکا زمانی تصمیم به ساخت بمب های سنگرشکن جدید گرفت که تردید های در مورد توانایی بمب های متداول در اختیار پنتاگون برای تخریب تاسیسات هسته ای زیرزمینی ایران مطرح شد. تاسیساتی به نام فوردو و چندین تاسیسات مخفی دیگر که تا کنون نامی از آنان برده نشده است و تمامی این 5 تاسیسات مخفی در اعماق کوه ها بنا شده اند.
پیش از این هم گزارشاتی داده شده بود که بمب های سنگرشکن آمریکا تقویت شده اند تا بتوانند تاسیسات اتمی فوردو در نزدیکی شهر قم را منهدم کنند و همزمان مهندسین سیستم های جهت یابی و هدف گیری این بمب ها را نیز ارتقاء دادند تا دقت در نشانه گیری را افزایش دهند .
گزارش ها و اطلاعات در اختیار ما حاکی از آن است که مقامات آمریکایی تصمیم گرفتند نتایج آزمایش را با حضور محرمانه متحدان خود مانند اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در میان بگذارند تا به آنها این قوت قلب را بدهند در صورتی که مذاکرات هسته ای در مورد ایران به شکست بیانجامد آمریکا در اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران عزم راسخی دارد و لحظه ای غفلت نخواهند ورزید . از سوی دیگر مقامات آمریکایی بر این باورند که وجود بمب های سنگرشکن می تواند موضع آمریکا و غرب را در مذاکرات آنها با هیات مذاکره کننده ایرانی در هر سطحی برسر پرونده هسته ای تقویت کند.
بناء به یک فرضیه که از سوی مدیریت بحران در سازمان سیا ارائه گردیده است هرچند بمب های سنگرشکن می توانند زمان بیشتری را برای مذاکرات به منظور به نتیجه رسیدن ایجاد کنند ولی نمی توانند راه حلی برای مساله هسته ای ایران باشند چونکه این طرف ایرانی بخوبی میداند این تهدید تنها در زمان حمله واقعی کارساز خواهد بود نه در مرحله تهدید و آنها بخوبی این مسئله را درک می کنند که این تهدید موضوعی سیاسی به شمار می رود نه تهدید جدی . برخی بر این باورند که ساخت بمب های جدید در آمریکا حاکی از ناتوانی مقامات کاخ سفید از درک این واقعیت بنیادین است که ایران و مدیران سیاسیش کاملا در شانزده سال گذشته تا بحال توانسته اند غرب و در راس آنان آمریکا را در زمین خود به بازی بگیرند و در مواقع ضروری با پاتک های غافلگیر کننده اوضاع بازی را بنفع خود ورق بزنند.
بسیاری از سیاستمداران و یا سیاستزدگان در غرب بخصوص آمریکا بر این گمانند حمله به تاسیسات هسته ای ایران به جای تخریب ظرفیت هسته ای ایران، انگیزه جمهوری اسلامی به ساخت سلاح هسته ای را تقویت می کند و مقامات تهران تقریبا به این نتیجه گیری کلی رسیده اند که در صورت حمله نظامی از آن به عنوان توجیهی برای خروج از پیمان ان پی تی( پیمان منع اشاعه سلاح های هسته ای) استفاده کنند و رسما وارد عرصه روبروئی نظامی هسته ای با غرب گردنند.
از سوی دیگر بسیاری از نظامیان غربی معتقد هستند همانگونه که ائتلاف غرب در برخورد با سوریه شکست خورد حمله به ایران هم می تواند ائتلاف بین المللی برای تحریم ها علیه جمهوری اسلامی را در هم بشکند. به این ترتیب تهران می تواند به منابع مالی بیشتری برای پیشبرد فعالیت های هسته ای خود دست یابد و به نتیجه مطلوب خود دست پیدا کند .
در دیدگاهی دیگر و با محاسبات سازمانهای اطلاعاتی غرب در برآورد توانائی های هسته ای امروز در ایران ، حمله به ایران، ایالات متحده را ناگزیر می کند تا هر از چندگاهی بمباران تاسیسات هسته ای جمهوری اسلامی را تکرار کند. و بدین ترتیب می توان گفت آمریکا وارد سیاستی می شود که به لحاظ تاکتیکی یک موفقیت است در برابر راضی نمودن کشورهای عربی و اسرائیل ولی در مقایسه منطقی این پیروزی از نظر استراتژیک محکوم به شکست خواهد بود. زیرا حتی در صورت تکرار حمله های آمریکا نیز کسی نمی تواند تضمین کند که دستیابی ایران به تعداد سلاح هسته ای مورد نیازش برای مقابله با غرب دور از دسترس است و این همان نقطه گنگ و مسئله پیچیده ای است که اتاق فکر غرب را با دشواری شدیدی روبرو کرده است .
با نگاهی فراجناحی و بدور از تزویر این یک واقعیت است که آمریکا نیز مشکلات داخلی خود را دارد و شاید نتواند تحت شرایطی فعلی مانند بلایای طبیعی، بحران اقتصادی و یا تهدید جنگ دیگر، باز هم خود و مردمش و اقتصادش را برای حمله به ایران قانع کند . علاوه بر این مشکل حل نشده امروزی و نقطه اختلاف دستگاههای اطلاعاتی و نظامی غرب در راس آنان آمریکا این است که تا به امروز نتوانسته اند بطور یقین و صد در صد تمامی سایت های مخفی و زیر زمینی هسته ای ایران با توجه به امکان محرمانه بودن آنها شناسائی نمایند و این خود در تخمین زدن قدرت بعد از حمله اولیه اختلال بوجود آورده است ، در همین حال ادامه حملات آمریکا علیه ایران، توانایی واشینگتن برای پیشبرد منافع خود در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان به خصوص حوزه آسیا – پاسیفیک را کاهش می دهد و باعث سبقت حریفانی همچون روسیه و چین در برابر اهداف آمریکا خواهد شد .
یکی دیگر از فاکتورهای بسیار مهم در فعالیت های هسته ای ایران که که غرب را در لاک خود فرو برده است و دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته ای را غیر قابل اجتناب می کند، راکتور آب سنگین اراک است. ایران می گوید ایران راکتور در سال 2014، آغاز به کار می کند و در صورتی که این جدول زمانی صحیح باشد، آمریکا دیگر توان حمله به ایران را نخواهد داشت، مگر اینکه بخواهد ایران و منطقه را به مواد هسته ای آلوده کند زیرا هر گونه حمله به این مرکز اتمی می تواند کل منطقه غرب و شرق ایران مخصوصا جنوب ایران را تا شعای دریای سرخ در معرض خطر تشئشعات اتمی قرار دهد و منطقه را با بزرگترین فاجعه زیست محیطی روبرو نماید . این در حالی است که ایران می تواند الگوی راکتور اراک را در چندین مکان دیگر در حال حاضر بصورت مخفیانه تکرار کرده باشد تا در قبال هر گونه حمله اقدامات اتمی خود را بیمه نماید .
به همین دلیل اکثریت کارشناسان فعلی در جهان معتقد هستند زمان برای خنثی سازی اقدامات علیه برنامه ایران در سال 2009 بوده که این فرصت بوسیله کابینه اوباما عمدا و یا سهوا سوزانده شده است و اخبار و اطلاعات و مانورهای آزمایش موفق بمب های سنگرشکن جدید در آمریکا همچون بالونی بی سرنشین و غیر قابل کنترل که به مقصد نمی رسد نخواهد توانست تغییری در تمایلات هسته ای ایران ایجاد کند.
12 جون 2013
حمیدرضا ذاکری
گزارشی در همین خصوص در رادیو فردا
http://www.radiofarda.com/content/f3_arak_looms_western_israeli_views/25005662.html