کنفرانسی در هالند در مورد خشونت علیه زنان


در آخر ماه گذشته، در کشور هالند، در مورد زنان افغانستان مجلسی بود، زیر عنوان «خشونت و تعریف اجتماع از آن». علاوه بر «همایش اروپایی زنان افغانستان»، «شورای سراسری زنان افغان در هالند»، و «اتحادیهء انجمن های افغان در هالند»، تعداد زیادی از افغانها، هالندی ها و اروپایی های دیگر در آن سهم گرفتند.



رادیو فرانسه- در برنامهء این هفته خانم صالحه وهاب واصل و خانم نیلاب سلام، که از سخنوران این مجلس بودند، مهمان ما استند. از ایشان میپرسم که این مجلس چه بود، و در آن چه گفته شد ؟ آیا خشونت اندازه گیری شد؟ آیا خشونت تعریف شد؟ آیا مشخصاً تنها در مورد زنان افغانستان بود؟ یا عمومی تر بود؟ 
خانم وهاب واصل، میگوید که این بار سوم است که آنان این گونه کنفرانس ها را بر علیه خشونت با زنان و خشونت درکل، در شهر های مختلف هالند برگزار میکنند. بار اول در مورد خشونت زنان، در افغانستان و در اروپا بود. در کنفرانس دوم در مورد راه های برون رفت از خشونت صحبت شد. و این بار آخر، خشونت از نظر اجتماع باید تعریف میشد. 
در عین زمان صحبت تنها از زنان نبود. خشونت بر ضد جوانان، کهن سالان هم مورد بررسی قرار گرفت و خشونت های نامرئی، یعنی معنوی هم در این گردهم آیی ها، مطرح بحث بود. 
سوال اصلی را با هر دو مهمان در میان میگذارم، که ریشه های خشونت در افغانستان، بر ضد زنان، در کجاست؟ آیا در اسلام است؟ آیا در سنت است؟ آیا در عقب ماندگی اجتماعیست؟ یا اینکه، چون این مجلس در اروپا برگزار شد و در میان اروپایی ها هم خشونت علیه زنان وجود دارد، اصلاً ریشه های این مسئله را میشود در ذات مرد جستجو کرد؟
خانم نیلاب سلام میگوید، خشونت ابعاد گسترده دارد. و کنفرانس توانست به ابعاد مختلف آن بپردازد. کارشناسان پدیدهء خشونت را چنین تعریف کرده اند که، هر کنشی که، به منظور قرار دادن دیگری یا دیگران در وضعیت یا موقعیت خلاف خواست آنان به آسیب روانی و فیزیکی منتج شود، بی اعتنا که در خفا یا آشکارا صورت میگیرد، خشونت نامیده میشود. 
در میان ابعاد مختلف خشونت، خانم نیلاب سلام میگوید که به ابعاد روانی آن بیشتر توجه دارد، چون خشونت در اصل ذاتی است و هر انسان در خود، خشونت دارد. فروید زیگموند، روانشناس آلمانی تشریح میکند که در انسان یک غریضه است به نام غریضهء مرگ، و در برابر آن یک غریضهء دیگر است، به نام غریضهء زندگی. و تمامی رفتار های انسان، در حقیقت بازی دوگانهء همین دو غریضه میباشد. 
خانم نیلاب سلام اضافه میکند که هر انسان در خود خشونت را دارد، ولی از نظر جسمی زنان ضعیف تر استند و در اینجا، مسایل سنتی یک نقش بزرگی را بازی میکنند. در افغانستان و کشور های همسان، همیشه بر برتر بودن مردان صحه گذاشته میشود و آنان به همین شکل پرورش میابند. 
بعد از آن مسایل اقتصادی هم در این شکل گیری های شخصیت ها، موثر میایند. زنان باید وابسته به مرد خود باشند. 
آیا خشونت باید از بین برود یا اینکه مهار شود، و چرا در افغانستان به از بین میرود و نه مهار میشود؟ در جواب به این سوال خانم صالحه وهاب واصل میگوید، مهار ساختن خشونت کار ساده نیست و در ضمن کار فردی نیست بلکه کار گروهی است. فعلاً در افغانستان سطح دانش زنان و مردان در سطح پایین قرار دارد. بعد از بررسی انواع مختلف خشونت در افغانستان، خانم وهاب واصل میگوید در اول باید سطح آگاهی مردان بلند برود، تا به این ترتیب آنان اجازه بدهند که زنان هم آگاهی بیابند. تا آنکه خانم ها بتوانند به خود اعتماد پیدا کنند و روی پای خود بایستند. 
او اضافه میکند که در این مورد دولت هم نقش مهمی دارد. تا زمانیکه زنان پشتیبانی دولت را ندارند، دست آنان بسته است. و مشکل دیگر مذهب است. امروز دین و مذهب و دولت و سیاست همه با هم قاطی شده اند. تا جاییکه هیچ نمیفهمیم که کدامش مذهب است و کدام یکی کلتور است و کدام یک سیاست است. تا که ما سیاست و فرهنگ را از مذهب جدا نسازیم، حتی مهار ساختن این خشونت ها هم، مشکل به نظر میرسد. 
 


الاحد 15 ديسمبر 2013
           

هدهد نیوز | سیاست | مسائل ملي | جامعه وحقوق | دانش و فن آورى | زنان ومردان | ورزش | ديدكاه | گفتگو | فرهنگ و هنر | تروريسم | محيط زيست | گوناگون | ميراث | ويدئو | سلامت | سرگرمى