
خودنویس- آیا مذاکرات طولانی کره شمالی با ایالات متحده که با خرید زمان کافی به ساخت و آزمایش بمب اتم توسط کره شمالی منجر شد ، در حال تکرار است؟ حسن فریدون روحانی بلافاصله پس از آنکه رهبر با قاطعیت از آنچه سیاست خارجی حکمت آمیز دولت جدید خواند، حمایت کرد، در نخستین کنفرانس خبری خود به پشتوانه حمایت یا همان دستور العمل خامنهای بازی جدید جمهوری اسلامی با آمریکا تحت عنوان مذاکره مستقیم را «کلید» زد، تا در پناه این فرجه گران قیمت با همان مدل کره شمالی به تکمیل پروژه و آرزوی ویرانگر رژیم یعنی آزمایش سلاح هستهای نائل آمده و جشن بزرگ امپراتوری اسلامی را محقق سازد.
رئیس جمهور جدید ولی فقیه در کنفرانس خبری ۱۵ مرداد خود با یقین به اینکه بار دیگر قادر به فریب امریکاییها خواهد بود گفت: «اگر دولت جدید ایران در رفتار دولت آمریکا حسن نیت ببیند و احساس کند که مذاکره مستقیم می تواند منافع ملی ایران را تأمین کند، آماده مذاکره مستقیم خواهد بود». روحانی در این کنفرانس نیز با زیرکی از کلمه مورد علاقه خود یعنی کلید استفاده کرد و گفت: «سرلوحه کار باید گفتگو باشد نه تهدید، این کلید مسئله است.»
اگر درک نادرست و اشتباهات جبران ناپذیر محاسباتی غرب در پرونده هستهای کره شمالی را مرور کنیم، خروج و ورود مکرر کره شمالی به مذاکرات و بهره برداری از عنصر «طمع» در سیاستهای آمریکا که گمان میبرد با حربه تحریم اقتصادی خواهد توانست کره شمالی را به تسلیم وادارد، بهترین فرصت را فراهم آورد تا کره با در اختیار داشتن زمان مناسب و با آزمایش هستهای خود دنیا را غافلگیر کند؛ اگر بکار بردن عبارت «غافلگیری» در مورد پرونده هستهای کره شمالی درست و واقع بینانه میباشد ولی تکرار آن در مورد ایران اشتباهی فاحش خواهد بود چرا که تکرار یک اشتباه، فاجعهٔای تراژیک برای دنیا خواهد بود. جالب اینکه بلافاصله پس از اظهارات روحانی، روسیه نیز نقش سنتی خود در پرونده کره را این بار در مورد ایران پیگیر شده و وزیر امور خارجه روسیه با تشویق آمریکا برای افتادن در این دام گفت: «ما باید این مسئله را حل کنیم، مانند هر مسئله دیگری. نه با اولتیماتوم، بلکه برپایه مناسبات احترامآمیز با یک شریک، و مبنای این امر هم در چارچوب مذاکرات ۱+۵ وجود دارد.»
آغاز ناز و کرشمه روحانی با آمریکا و غرب، علاوه بر خرید فرصت برای پیگیری سیاست هستهای رژیم به حکومت گران تهران فرصت میدهد با ادامه سرکوب مخالفین و بازسازی نهادهای سرکوب از حساسیت غرب در قبال نقض دردناک حقوق بشر در ایران بکاهد ؛ نمونه این مدعا ترکیب امنیتی کابینه شیخ حسن روحانی میباشد؛ دولتی که وزیر دادگستری آن یکی از بزرگترین قاتلین تاریخ باشد؛ جای هیچ شبههای باقی نمیگذارد که رویکرد امنیتی رژیم را تشدید خواهد کرد.
بدون شک آمریکا با ورود به مذاکره با رژیم تهران در فراهم کردن این بستر و افزایش رنجهای ملت ایران بیتاثیر نخواهد بود و این چیزی نیست که از حافظه تاریخی ملت محو شود؛ اگر جمهوری اسلامی بتواند در پناه این مذاکرات بقا حکومت خونین خود را تمدید کند نباید هیچ تردیدی بخود راه دهیم که ملتی که ۴ سال پیش فریاد میزدند: «اوباما، یا با اونا یا با ما» ؛ کمک به استمرار حکومت خون و جنون ولایت فقیه را به عنوان مصداق تاریخی کمک به دشمنان ملت ایران ارزیابی خواهند کرد.