دیپلماسی ایرانی: اگر نیروهای ارتش و امنیتی نیجریه قدرتمند و مدرن نشوند و رفتارهای تعامل آنها با مردم و افراد مشکوک بهبود نیابد، نمی توانند بوکو حرام را شکست دهند و جلوی حملات وحشیانه آنها را بگیرند. شیوه مسلح بودن آنها و ضعف آموزشی شان و همچنین برخورداری از دستگاه های ارتباطاتی عقب افتاده میان واحدهای نظامی و در عین حال، روحیه بسیار پایینی که نیروهای نظامی نیجریه ای دارند که باعث شده بسیاری از آنها با نزدیک شدن نیروهای مسلح بوکو حرام سلاح های خود را زمین بگذارند و فرار کنند و آنها نیز از شهروندان مناطق به عنوان غنایم جنگی استفاده کنند و مردان را بکشند و زنان و جوانان را بربایند و روستاها و شهرهایشان را آتش بزنند و اموالشان را غارت کنند، همگی نشانه هایی بر ضعیف بودن ارتش نیجریه است. در صورتی که این وضعیت ادامه یابد نه تنها باید منتظر فجایع وحشیانه بیشتر باشیم بلکه باید شاهد گسترش وحشت در دل مردم و تضعیف مقاومت سربازان و شهروندان عادی نیز باشیم.
ارتش نیجریه با وجود این که بزرگترین ارتش در غرب آفریقا است و در کشورهای منطقه از آن به عنوان نیروهای پاسدار صلح در کشورهای منطقه و احیانا خارج از آن استفاده می شود، در رویارویی با بوکو حرام که دامنه عملیات آن تا ابوجا، پایتخت کشور و شهرهای اصلی مثل کانو در شمال مرکزی گسترش یافته و توانسته بر 70 درصد ایالت بورنو در شمال شرقی کشور و شهرها و روستاهای متعددی از ایالت های همسایه ادماوا و یوبی مسلط شود، شکست خورده است.
روزی نیست که نشنویم بوکو حرام به شهری یا روستایی یا پایگاهی نظامی حمله نکرده و مردم را نکشته باشد. در تمامی عملیات قاچاق اسلحه از پایگاه های نظامی و غارت اموال و کالا از خانه ها و بازرگانان و بانک ها و آتش زدن خانه های مردم دست دارد و بعد از همه این کارها مردم را می کشد و زنان و کودکان را گروگان می گیرد تا از آنها یا سوء استفاده جنسی کند یا آنها را در خط مقدم عملیات انفجاری انتحاری با بستن کمربندهای انتحاری به آنها و منفجر کردن خودروهای بمب گذاری شده در بازارها و اماکن عمومی حتی در مساجد به کار بگیرد.
ارتش نیجریه از این که نیروهای خبره در جنگ های چریکی در اختیار ندارد و از سلاح و ادوات نظامی پیشرفته بهره نمی برد، شکایت دارد و می گوید توانایی تعقیب افراد مسلح و جریان های وابسته به آنها در زمان های مناسب را ندارد. این ضعف سبب شده است تا بوکو حرام بدون وجود هر گونه سختی ای به جنایت های خود ادامه دهد. البته وقتی که افراد امنیتی گمان کنند که حفظ جان خود و خانواده شان از هر چیزی مهمتر است و ابزارهای لازم برای حمایت از آنها وجود ندارد، طبیعی است که بوکو حرام آزادانه دست به هر کاری می زند.
علاوه بر آن زمینه لازم برای پیروزی ارتش در برابر نیروهای بوکو حرام نیز وجود ندارد. چرا که از سوی دیگر نیروهای بی کار و افراد اخراجی از سازمان های امنیتی به جمع اعضای این شبکه پیوسته اند، در حالی که امکاناتی که بوکو حرام در اختیار نیروهایش قرار می دهد بالاتر از بسیاری از کارهای دولتی است و حقوق آنها نیز بسیار بیشتر از حقوقی است که احیانا در برخی پست ها نیروهای دولتی و امنیتی دریافت می کنند. در عین حال بوکو حرام همواره این گونه وانمود می کند که در حال تقویت پایگاه اعتقادات اسلامی است و تلاش می کند که احکام شریعت را اجرا کند و ظلم و ستم را از مسلمانان بزداید. در سرزمینی که احساسات مردمی نسبت به وجود ستم و زور در حد اعلا است، بوکو حرام توانسته افراد بسیاری را به سمت خود جلب کند و بر جمع نیروهای خود بیفزاید، رفتاری که هم زمان با ایجاد رعب و وحشت در میان مردم سبب شده تا تمایل به استفاده از سلاح و تلاش برای غلبه بر آن بسیار کم شود.
ما از وجود جریان هایی نظیر بوکو حرام و گروه های مشابه آن در هیچ جا جز نیجریه و عراق نمی شنویم، کشورهایی که گروه های تندرو توانسته اند پایگاه های نظامی را تصرف کنند و بر آنها مسلط شوند در حالی که در پی حملات آنها سربازان سلاح های سبک و سنگین خود را بر زمین می گذارند و فرار می کنند یا اگر هم دست به مقاومت می زنند و ساعت ها مبارزه می کنند کادرهای فرماندهی به کمک آنها نمی آیند و نیروهای کمکی برای آنها نمی فرستند که در پی آن همه چیز به نفع گروه های مسلح تمام می شود. این وضعیت باعث سرخوردگی و تضعیف شدید روحیه نیروهای ارتش در سه ایالت مصیبت زده شده و سبب شده تا فرار افراد برای حفظ جان خود سرعت بیشتری به خود بگیرد یا این که با رد مشارکت در مبارزه با گروه های مسلح احاله پرونده شان به دادگاه های نظامی را انتخاب کنند، اگر چه خوب می دانند در آن جا هم محکوم می شوند و به دلیل این که فرصت داده اند گروه های مسلح سلاح های آنها را بگیرند و مهمات آنها را به یغما ببرند مجازات خواهند شد اما حداقل آن این است که زنده می مانند. به این ترتیب شهروندان نیز به تدریج اعتماد خود را به قدرت ارتش و سازمان های امنیتی که باید حامی آنها باشند، از دست می دهند و در برابر هر گونه حمله ای دست به فرار می زنند در حالی که مال و اموال خود را رها کرده اند و این مساله باعث می شود تا افراد مسلح حملات بیشتری را سازمان دهی کنند.
اگر حمله با کمربند انتحاری یا خودروی بمب گذاری شده باشد که در اغلب موارد تشخیص آن قبل از وقوع حادثه سخت است، نیروهای امنیتی می توانند به این بهانه به رویارویی با افراد تندرو در پایگاه های نظامی بروند و چند ساعتی نبرد کنند، نبردهایی که در مواردی حتی چند روزی هم طول کشیده است، اما همان افراد هم در آخر به دلیل نبود حمایت دولتی و امنیتی و نظامی غالبا شکست می خورند و سلاح ها و جانشان به خطر می افتد.
حال سوال این است که چرا ارتش و دولت نیجریه فکری برای حل بحران و تامین نیازهای ارتش و سازمان های امنیتی خود نمی کند؟ پاسخ این است که اگر مشکل در تامین تجهیزات نظامی و ابزارهای ارتباطاتی و رادار و سلاح های پیشرفته مناسب چنین نبردهایی باشد، تا کنون کشورهایی مثل ایالات متحده پاسخ رد به مطالبات این چنینی دولت و ارتش نیجریه داده اند. با وجود این که مجامع جهانی این وحشی گری ها را محکوم کرده اند و رفتارهای این گروه ها را زیر پا گذاشتن حقوق بشر دانسته اند اما با این حال دولت ها از دادن هر گونه سلاح مدرن و پیشرفته به آنها خودداری کرده اند.
اگر دولت نیجریه بتواند بر این نواقص و مشکلات فایق آید آن گاه می تواند بوکو حرام را شکست دهد، اگر هم نگوییم می تواند آن را به طور نهایی شکست دهد حداقل می توانیم بگوییم که می تواند آن را محاصره کند و از توانایی هایش بکاهد و آن را محدود به نقطه ای مشخص کند تا دیگر نتواند حملات گسترده به شهرها و روستاها و پایگاه های نظامی انجام دهد. آن گاه شاید فقط شاهد عملیات انتحاری پراکنده در این کشور باشیم. در این صورت روحیه سربازان نیز تقویت خواهد شد و اهالی شهرهای مختلف نیز دست به همکاری با نیروهای امنیتی خواهند زد و هر فرد مظنون به فعالیت در بوکو حرام را به اطلاع نیروهای امنیتی خواهند رساند. به این ترتیب می توان به تدریج بر منابع تامین کننده مالی و انسانی بوکو حرام مسلط شد. ای کاهش دولت و ارتش و نیروهای امنیتی نیجریه از تجربیات الجزایر و مصر در مبارزه با گروه های تندرو و تروریستی در دهه نود میلادی استفاده می کردند.
منبع: الاهرام / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی