از سال گذشته و بهدنبال ناپديد شدن مرموز 4زن در رشت و روستاهاي اطراف، تحقيقات پليس براي كشف راز اين پرونده آغاز شد. زنان ناپديد شده همه افرادي جوان يا ميانسال بودند كه به گفته خانوادههايشان هميشه طلاي زيادي همراه خود داشتند و اين احتمال وجود داشت كه قرباني دزدان شده باشند.
كارآگاهان كه حدس ميزدند بين ناپديدشدن اين 4چهار زن ارتباطي وجود دارد و شايد آنها قرباني يك قاتل سريالي شده باشند، بررسيهاي خود را ادامه دادند و دريافتند كه برخي از اين زنان مطلقه يا در شرف طلاق بودند و يكي از آنها از مدتي قبل با مردي حدودا 40ساله در ارتباط بوده است. اين مرد تحت تعقيب قرار گرفت اما هيچ ردي و سرنخي از او در دست نبود.
به گزارش همشهری، وقتي مشخص شد كه مرد جوان با يكي ديگر از زنان ناپديد شده نيز در تماس بوده است، كارآگاهان مطمئن شدند كه وي از سرنوشت زنان ناپديد شده خبر دارد و جستوجو براي دستگيري او وارد مرحلهاي تازه شد. تحقيقات پليس براي به دام انداختن مرد جوان حدود 4ماه طول كشيد و هربار كه مأموران محل زندگي وي را شناسايي ميكردند، او آنجا را ترك كرده بود. بررسيها نشان ميداد اين مرد متاهل و پدر يك كودك 4ساله است و هربار با اجاره خانهاي، مدتي در آنجا ميماند و بعد محل زندگياش را تغيير ميدهد. همه اينها نشان ميداد كه متهم تحت تعقيب راز بزرگي در سينه دارد و كارآگاهان كه سايه به سايه در تعقيب او بودند در نهايت هفته گذشته موفق شدند آخرين مخفيگاه او را شناسايي و وي را در يك عمليات ضربتي دستگير كنند.
اعتراف به قتل 4زن
مرد 40ساله به اداره آگاهي منتقل شد و تحت بازجويي قرار گرفت. او در ابتدا هرگونه ارتباط با زنان ناپديد شده را انكار ميكرد اما وقتي مدارك و شواهد پليس را عليه خود ديد راز جنايات هولناكش را فاش كرد. مرد جوان مدعي شد كه هر چهارزن ناپديد شده را به قتل رسانده است.
متهم گفت: سالهاست كه با ماشينم مسافركشي ميكنم. در اين ميان وقتي زني سوار ماشينم ميشد و متوجه ميشدم كه طلاي زيادي دارد، براي سرقت طلاهايش نقشه ميكشيدم. همان موقع سر صحبت را با آن زن باز ميكردم و وقتي از مشكلاتش ميگفت، مدعي ميشدم كه ميتوانم مشكلش را حل كنم.
مثلا اگر بيكار بود، ميگفتم كه آشناياني دارم كه ميتوانند برايش كار فراهم كنند يا اينكه اگر مشكلي در كلانتري و دادگاه داشت مدعي ميشدم كه با نفوذي كه دارم ميتوانم مشكلش را حل كنم. پس از آن آشنايي ما ادامه مييافت و در نهايت يك روز به بهانه صحبت، او را به خانهام يا منطقهاي خلوت در جنگل ميكشاندم و به قتل ميرساندم و طلاهايش را سرقت ميكردم. پس از آن هم جسدش را مثله كرده و هر بخش از آن را در جنگل يا رودخانه رها يا دفن ميكردم تا كسي نتواند آن را پيدا كند.
همدستي براي فريب زنها
اعترافات مرد جوان نشان ميداد كه مأموران با يك قاتل سريالي بيرحم روبهرو هستند؛ كسي كه احتمال داشت افراد ديگري را نيز به قتل رسانده باشد. در چنين شرايطي بررسيها ادامه يافت. مأموران همه روابط اين مرد را كنترل كردند و متوجه شدند وي در يك سال گذشته با زنان ديگري نيز در ارتباط بوده است. تمامي اين زنان شناسايي شدند و وقتي مأموران به سراغشان رفتند معلوم شد كه قاتل سريالي با آنها نيز رابطه دوستي برقرار كرده اما وقتي ديده اين افراد طلايي ندارند، از كشتن آنها صرفنظر و ارتباطش با آنها را قطع كرده است.
در تحقيق از اين زنها بود كه مشخص شد قاتل سريالي هنگام فريب طعمههايش تنها نبوده است. بررسيها نشان ميداد كه گاهي اوقات همسر صيغهاياش نيز او را همراهي ميكرده است. مرد جنايتكار در ادامه اعترافاتش گفت: همسرم براي جلب اعتماد طعمههايم با من همراه بود. او سوار ماشينم ميشد و وقتي زني را سوار ميكردم كه طلاي زيادي داشت، كمكم ميكرد تا اعتماد آن زن را جلب و در نهايت نقشهام را عملي كنم. اما او در هيچكدام از قتلها نقش نداشت و فقط شاهد يكي از قتلها بود كه در خانهام مرتكب شدم.
هر روز كه ميگذشت ابعاد تازهاي از پرونده قاتل سريالي فاش ميشد. او در ادامه بازجوييها علاوه بر قتل 4زن در سال 95، به قتل 3زن ديگر در سالهاي 87و 88نيز اعتراف كرد. او گفت: در آن زمان همسر اولم تازه از من جدا شده بود. پس از اين جدايي ضربه روحي شديدي خوردم. از زنها متنفر شده بودم و براي همين تصميم به قتل آنها گرفتم. نخستين قتل را در سال 87مرتكب شدم.
مبنع: ایران پرس نیوز