بیبیسی به مدارکی دست یافته که نشان میدهد شماری از رهبران علویان سوریه در اقدامی غیرمعمول، از بشار اسد رئیس جمهوری سوریه و دولت او برائت جستهاند و خواستهاند 'اعمال' دولت سوریه به پای علویان این کشور نوشته نشود.
بشار اسد، پدرش حافظ اسد و بسیاری از مقامهای حکومت سوریه از پیروان مذهب علوی هستند.
در نوشته رهبران علویان، آنها ضمن دوری جستن از دولت و حکومت تحت رهبری آقای اسد، نظراتی در مورد آینده سوریه طرح کردهاند؛ سکولارسیم، آزادی ادیان و زندگی مسیحیان، مسلمانان و دیگر پیروان مذاهب در سوریه و حضور آنها در اداره این کشور از مفادی است که در این نوشته رهبران علوی سوریه به آن اشاره کردهاند.
آنها آرزو کردهاند که پس از سالها خفا بر علویان "نوری بتابد".
در این نوشته ۸ صفحهای که بیبیسی به نسخهای از آن دست یافته، رهبران علوی همچنین به نوعی از بازتعریف مذهب علوی (نصیریه) پرداختهاند و آن را خوانشی سوم (در کنار تشیع و تسنن) از اسلام عنوان کردهاند.
بدین ترتیب، اگر چه بسیاری علویان را فرقهای در داخل مذهب شیعه تعریف میکنند اما رهبران علویه در این نوشته تاکید کردهاند که آنها (بر خلاف باور رایج) بخشی از تشیع نیستند و خود هویتی مستقل برگرفته از اسلام و در چارچوب دین اسلام دارند.
رهبران علویان در نوشته خود تاکید کردهاند آنها "مخالف جنگ فرقهای و مذهبیاند و به برابری انسانها، آزادی و حقوق شهروندی معتقدند."
علویان بزرگترین اقلیت مذهبی سوریه هستند و بین ۸ تا ۱۵ درصد جمعیت را تشکیل میدهند.
شاید بتوان آنها را قویترین فرقه سوریه دانست. اما به دلیل پیوندشان با بشار اسد، رئیس جمهوری (که از این اقلیت است) پیش بینی میشود در صورت تغییر حکومت بسیار آسیبپذیر خواهند بود.
علویان بالاترین سمتها را در دولت و سرویسهای امنیتی در اختیار دارند و این امر قدرتی نامتناسب به آنها داده است. اما بسیاری از رهبران این فرقه در گذشته تاکید کردهاند که دولت سوریه رفتار خوبی با علویان نداشته، و آن دسته از علویانی که حکومت خانواده اسد نفع بردهاند تنها درصد کوچکی از کل علویان هستند.
در این سند جدید رهبران علوی سوریه اعلام کردهاند با وجود این که پیروان آنها مقام های حساس و متعددی در دولت حافظ اسد و پسرش بشار اسد داشته و دارند اما به نظر آنها، حکومت سوریه تنها زمانی مشروعیت دارد که به دموکراسی و رعایت حقوق بنیادین انسانها پایبند باشد.