معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران از تخریب سالانه دو هزار و ۸۶۷ هکتار از جنگلهای شمال ایران خبر داد. او در پیامی به مناسبت هشتم مرداد که از سال جاری به عنوان «روز جنگل، رمز حیات» انتخاب شده است به این معضل اشاره کرد.
در این پیام آمده است: «بررسی عکسهای هوایی دوره ۵۰ ساله ۱۳۳۴ تا ۱۳۸۶ توسط سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور نشان میدهد که به طور متوسط سالانه دو هزار و ۸۶۷ هکتار از جنگلهای شمال ایران تخریب شده است.»
به عبارت دیگر تنها ظرف ۵۰ سال، نزدیک به ۱۴۳ هزار هکتار از زمینهای شمال ایران تخریب شده است.
او در ادمه نوشت: «اگر این رویه ادامه پیدا کند تا ۵۰ سال آینده در بسیاری از نقاط شمال ایران آثاری از جنگلهای بازمانده از دوران سوم زمینشناسی نخواهیم داشت.»
ابتکار در این پیام ضمن اشاره به ضرورت شکلگیری حرکت اجتماعی برای حفاظت از جنگلهای ایران نوشت: «برای مقابله با تخریب و آتشسوزی جنگلها نیازمند حرکت و پویشی اجتماعی هستیم.»
قرار است از امسال روز هشتم مرداد با شعار «نگذاریم بمیرد جنگل، که جهان خواهد مرد» به روزی نمادین تبدیل شود.
عوامل انسانی در آتشسوزی جنگلها
رئیس سازمان محیط زیست در ادامه به نقش عوامل انسانی در تخریب جنگل اشاره کرد و متذکر شد: آمارها نشان میدهد که آتشسوزی در جنگلها حدود ۹۵ درصد ریشه در خطای انسانی دارد. نه فقط روشن کردن آتش برای گرمشدن یا پخت و پز بلکه پرتاب ته سیگاری از درون اتومبیل یا جا گذاشتن شیشه نوشابهای که در اثر تابش خورشید جنگلی را به آتش کشیده است.
عامل انسانی در آتشسوزی جنگلها به دو عامل «عمدی» و «غیر عمدی» تقسیم میشود. در عوامل غیر عمدی، سهل انگاری محیطبانان در کنترل مهار آتشسوزی به دلیل پدیدههای طبیعی باعث گسترش زبانههای آتش میشود. ایران برای حفاظت از عرصهها و منابع طبیعی خود به حداقل ۱۰ هزار نفر برای پیوستن به «یگان حفاظت از محیط زیست» نیاز دارد. این در حالیست که به گفته فرمانده یگان حفاظت از محیط زیست ایران، کار حفاظت از ۱۷ میلیون هکتار عرصه طبیعی در این کشور برعهده ۳ هزار محیط بان است.
اما عوامل عمدی آتشسوزی بیشتر به دلایل و انگیزههای فردی یا گروهی صورت میگیرد.
گاه فاجعه عمیقتر است. مانند اختلافات خانوادگی. روز ۲۵ تیرماه سال جاری، فرماندار و مدیر منابع طبیعی سیروان استان ایلام خبر داد که فردی در منطقه «دَروَن کُفره» در بین مزارع خود در حال جمعآوری محصولات کشاوزی بوده که فردی دیگر در پی اختلافات خانوادگی با شلیک چند گلوله او را به قتل میرساند و خرمناش را هم به آتش میکشد که این آتش سوزی به داخل جنگل و عرصههای طبیعی سرایت میکند. آتشسوزی «دَروَن کُفره» از بین رفتن ۲۰۰ هکتار از جنگلهای بلوط منجر شد.
علاوه بر این، خطاهای انسانی، بهرهبرداریهای بیرویه از منابع طبیعی همراه با افزایش جمعیت و تمرکز بر سودآوری جنگلها در تولید چوب و همچنین بهرهبرداری کشاورزی از آنها، روند ویرانی جنگلها را سرعت بخشیده است. همچنین افزایش شمار گردشگران در مناطق جنگلی بدون نظارت و عاری از امکانات گردشگری نقش بهسزایی در نابودی و آتشسوزیهای دهههای اخیر داشته است.
ناگفته نماند که مراتع و جنگلها با چالشها و مشکلات دیگری نیز مواجهاند. از جمله این موارد میتوان به کنترل قاچاق چوب و نقش افراد وابسته به نهادهای قدرت، با سرمایه و امتیازات خاص اشاره کرد.
سال بد، سال باد
ایران جزو ۵۶ کشوری است که دارای پوشش جنگلی کم در جهان تلقی میشود و با توجه به منابع آبی محدود، تبخیر شدید و فرسایش بالای خاک انتظار میرود که مدیریت آن از اهمیتی دو چندان برخوردار باشد.
بانک جهانی در برآورد خود در سال ۱۳۸۴به رقم ۱۲۵ هزار هکتار ویرانی جنگلهای ایران در سال اشاره کرد. برخی از مطالعات و گزارشات، حتی میزان ویرانی را تا حدود ۲۰۰ هزار هکتار در سال تخمین زدهاند. آماری که هر انسانی را نسبت به آینده این منابع طبیعی ناامید میکند.
این در حالی است که مساحت جنگلهای ایران بین ۱۱ تا ۱۴ میلیون هکتار برآورد شده است. مسئولان سازمان جنگلها میگویند در یک دهه گذشته بیش از ۱۴هزار فقره آتشسوزی در جنگلهای ایران رخ داده که در مجموع به ۱۵۰ هزار هکتار از سطح عرصههای طبیعی کشور خسارت وارد کرده است.
باید در نظر گرفت که هم اکنون حدود ۳۹ درصد از جمعیت ایران در مناطق جنگلی زندگی میکنند. در نتیجه نمیتوان در مقابل پیامدهای زیستی ناشی از ویرانی جنگلها بر این جمعیت سکوت کرد.
به ویژه آنکه هفته گذشته قاسم سبزعلی، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها و مراتع، از افزایش ۲۰ درصدی تعداد آتشسوزی در جنگلها و مراتع ایران در فصل بهار امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته خبر داد. خبری که نشان میدهد روند تخریب و نابودی جنگلها سرعت بیشتری به خود گرفته است.
اکنون، در گیر و دار سالی که از بهارش پیداست، هشتم مردادماه برای نخستینبار به عنوان «روز جنگل، رمز حیات» نام گرفت. اما این نامگذاریای بیش از آنکه نشانهای از عزم و اراده کافی در سطح ملی برای حل مسئله تلقی شود، تصدیق وضعیت فاجعهباری است که در آن هنوز راهحلها و سازکارهای موجود، با کنترل بحران گره نخورده است. اگرچه برای فعالان محیط زیست، نامگذاری و توجه ویژه به جنگلها حتی برای یک روز هم که شده موفقیتی به شمار میآید: امید به «روزِ دیگری» که از پس فاجعه روزمره و عادیشده «تخریب جنگلهای ایران» فرا خواهد رسید.