"جندی سابورا" قدیم ترین دانشگاههای پزشکی جهان


جندي سابورا یکی از اولين وبزرگترین مرکز پزشکی جهان باستان واز تمدن عیلام حدود 500قبل ازمیلاد تا دوره اسلامی بزرگترین مرکز جهان آن دوران بود وپزشکان ازسراسر کشورهای متمدن آن روز به این شهر ودانشگاه رفت وآمد می نمودند.روایت های ضدونقیض فراوانی درموردنام این شهر وجودداردکه قدیم ترین روایت را مندائیان الاحواز بیان می کنند آنهاعقیده دارند که جندی سابورا یک شهرمندائی ودرعصرعیلامیان تاسیس شده است..



جندي سابورا یکی از اولين وبزرگترین مرکز پزشکی جهان باستان واز تمدن عیلام حدود 500قبل ازمیلاد تا دوره اسلامی بزرگترین مرکز جهان آن دوران بود وپزشکان ازسراسر کشورهای متمدن آن روز به این شهر ودانشگاه رفت وآمد می نمودند.روایت های ضدونقیض فراوانی درموردنام این شهر وجودداردکه قدیم ترین روایت را مندائیان اهواز(الاحواز) بیان می کنند آنهاعقیده دارند که جندی سابورا یک شهرمندائی ودرعصرعیلامیان تاسیس شده است وواژه جندی سابورا درواقع می تواند :
 
"گندا اد صابورا" ی مندائیی باشد . وگندا به معنای لشکر و "اد "حرف ربط بین دو واژه و صابورا به معنای آموزش وتدریب نظامی است.ومحلی برای آموزش نظامی سربازان دوران حکومت مندائیان اهواز بوده وکم کم به مرکز پزشکی وصنعتی تبدیل شده است وهمانطورکه می دانیم مندائیان اهواز(الاحواز) قدیم ترین ساکنان این سرزمین بوده و از دیگرشهرهای مهم آنها شهر شوشتر وحویزه ،وخفاجیه وجنوب عراق واهواز بوده است.مندائیان صنعتگرانی ماهر وفوق العاده پایبند دین وآیین توحیدی خویش هستند که درآثار عیلامی به آیین آنها درکول فرح وتنگ سروک وبرد نشانده وشوش برمی خوریم ...درموردقتل مسیحیان توسط شاپور ساسانی مندائیان معتقدندکه شاپور مانویان پیروان مانی که ادعای پیغمبری داشتومندائیان را کشت واموال آنها راغارت کرد ودرتاریخ به اشتباه مندائیان را مسیحیان نسطوری خوانده اند(درذیل به این مطلب خواهم پرداخت وقضاوت را به خواننده مقاله وامی گذارم .
 
(منقول از ابو دانیال مندائیی ،ساهی زهرونی)
 
نظریه دیگر می گوید:این نام از ترکیب دو واژه آشوری یا آسوری "گَنْتَ" به معنی بهشت که در زبان عربى همان "جَنَة" است و "شَپرْتَ" به معنی زیبا ساخته شده است.عبارت "بهشت زیبا" شاید بخاطر ویژگی های خاص معماری و تلفیق آن با طبیعت آن منطقه بر دانشگاه گذارده شده باشد.که اين نام کم کم تمام شهر را فرا گرفت ..آشوریان در حدود 640پیش از میلاد وارد سرزمین عیلام شدند ودر این سرزمین حدود 200سال کم وبیش حکومت کردنند ونام ها ومفردات زیادی از زبان آشوری وارد زبان عیلامیان شد وتاکنون نیز کاربرد دارند .پس از ظهور حضرت مسیح باقی ماندگان آشوریان به دین مسیح گرویدند وتا به امروز در ایران وعراق مسیحیان آشوری وجود دارند که ممکن است جندی سابورا مسحیان فرقه آشوری باشند که زیر نظر کلیسای نسطوری بودنند.
 
"جندی سابورا" قدیم ترین دانشگاههای پزشکی جهان/حسین فرج الله
 
ویا همان کلمه سریانی جندی سابورا به معنی: جندی کلمه ای عربی وبه معنای سرباز وسابورا کلمه ای سریانی به معنای بوق وشیپور است ....
 
دنیل پاتس، استدلال می‌کند که جندی سابورا ، پیشینه‌ای به درازای سلسله اشکانی دارد. بن‌مایه حرف‌های او، دو کتیبه یونانی‌زبان در شوش است که نام یک آبراهه را، گندیوسوس (نام علمی: Gondeisos) نامیده است.
 
وجود آثار عیلامی در این شهر نظریه ساسانی بودن آنرا متزلزل می سازد اگر بخواهیم ساسانیان را به عنوان یک قدرت علمی وفرهنگی در این سرزمین بپذیریم . حتی اگر بخواهیم این نظریه را باهمه شک وتردید بپذیریم باز با قتل مسیحیان اهواز(الاحواز) وجندی سابورا در زمان شاپور ساسانی قابل قبول نیست زیرا شاپور قاتل مسیحیان چگونه شهری برای دانشمندان مسیح بسازد ودر انتشار علم پزشکی نیز به آنها کمک کند در صورتی که یکی از افتخارات او قتل مسیحیان می باشد..(پاتس،دنیل،باستان شناسی ایلام .ص.653)
 
تنها مدرک که همیشه آن را برای اقتدار ساسانیان مطرح می کنند این است که طبری می گوید‌، سازنده جندی سابورا، شاپور یکم ساسانی است. او می گوید: که این شهر در 260 میلادی، به دنبال پیروزی شاپور یکم بر والریانوس، امپراتور روم :(253ـ260 میلادی)، به دست اسیران رومی ساخته شد و ایرانیان، اسیران را در این محل سکنا دادند. نام شهر ابتدا وِه‌اَندیو شاپور/ وِه‌اَنتیوک شاپور «به از انطاکیه شاپور» (یعنی شهری که شاپور آن را بهتر از انطاکیه بنا کرد)، بود و بعداً گندیشاپور و جندیشاپور نامیده شد. نام آن به صورت نیلاب و نیلاط نیز ضبط شده و چون مباشر شاپور برای احداث این شهر شخصی به نام بیل بوده است، آن را بیل و بیل‌آباد نیز نامیده‌اند. قفطی، بر اساس افسانه‌ای، نام این شهر را مرکب از دو نام «جُندا» و «شاپور» دانسته و نوشته است که شاپور اول ساسانی، پس از صلح با امپراتور روم (آورلیانوس، حکومت: 270 ـ 275 میلادی)، با دخترش ازدواج کرد و دستور به ساخت شهری همچون کنستانتیونوپول را برای همسرش داد. مکان این شهر، در یکی از آبادی‌های خوزستان، عربستان ،الاحواز،متعلق به شخصی به نام جُندا، احداث شد. اهالی، بنای این شهر را به «جندا و شاپور» نسبت دادند. همراه دختر آورلیانوس، تعدادی از پزشکان متبحر و پیشه‌وران و صاحبان حرفه‌ای دیگر از کنستانتیوپول به جندی‌شاور رفتند و به تربیت شاگرد مشغول گشتند.
 
باز باتوجه به وجود آثار عیلامی ورومی دوره سلوکیان قابل پذیرش نیست که این شهر را شاپور ساسانی ساخته باشد باتوجه به این که دشمنی شاپور ساسانی با مسیحیان آشکار است وقتل مسیحیان اهواز وجندی سابور از کارهای اوست از دیگر کارهای شاپور تبعید مردم مسیحی اهواز وجایگزین کردن ترک ها به جای آنهاست همچنین سیصد فیل به سوی مسیحیان شوش فرستاد وشهر را ویران ساخت (پاتس ،دنیل،باستان شناسی ایلام.ص.651)
"درکتاب اعمال شهید پوسای ،رئیس صنعتگران یونان درآنجا که در 18آوریل 341میلادی درآزار مسیحیان به فرمان شاپور کشته شد،از کارگاهی سلطنتی برای ساخت اشیاءنقره ای در کرخه یاد شده است..(پاتس ،دنیل،باستان شناسی ایلام ،ص.650)
وقتی قتل مسیحیان وتخریب شوش رادر افتخار ات دوران حکومت شاپور می یابیم باور آن غیر ممکن است که شهری مسیحی مانند جندی سابورا را بسازد تا دانشمندان مسیحی درآن پزشکی آموزش دهند...
 
 
اصطخری در کتاب خود اشاره می کند که :
 
جندی سابورا را شهری بزرگ وآباد و دارای نخلستانهای خرما وساير امور کشاورزی در آن فراوان می باشدوآوازه شهرت جندی سابورا علاوه برآبادانی وداشتن کشاورزی پيشرفته آن زمان ، مرکزيت علمی و کانون تجمع دانشمندان ومحققان آن دوران ازکشورهای مختلفی چون يونان وروم ومصروهند بوده است. در کتاب مقدمه ای برتاريخ علم نوشته جرج سارتون آمده است در يونان قديم ژوستی نين مدارس علميه رابعنوان اينکه ناشر افکاربت پرستی هستند ،تعطیل کردودانشمندان آن ازترس کشته شدن به اهواز فرارکردند وهمگی آنان درجندی سابورا مشغول به کار شدند. از جمله بزرگان مدارس آتن يونان سيمپلکيوس وپرسکيانوس که از برجسته ترين عناصر علمی مداری بوده اند نيز حضورداشته اند.در جايی ديگر آورده است بانسطوريانی که در چهارصدونودوشش ميلادی از ادسا رانده شدند و بعدها برای نو افلاطونيانی که درپانصدونوزده ميلادی از آتن تبعيد شدند، دانشگاه جندی سابورا پناهگاه آنان شد.
 
نسطوريان ترجمه های سريانی آثارطبی يونان را با خود آوردند ونو افلاطونيان افکار فلسفی خويش را که تأثير آنرا درفلسفه شرق می توان يافت .یکی از مورخان بزرگ اسلامی متوفی هفتصدوسی وسه ميلادی می نويسد که در جندی سابورا توجه زيادی به جمع آوری کتب فلسفی وترجمه آن به زبان سریانی بوده است. ابن نديم در کتاب الفهرست می نويسد که کتابخانه بزرگ جندی سابورا بزرگترين مرکز جمع آوری وترجمه بوده است.
 
اسنادومدارک موجودنشان می دهد که اولين کنگره بزرگ پزشکی جهان درآن روزگار ودر اين دانشگاه برگزار شده است و بعضی از پزشکان آن زمان عبارتند از سرجيس سريانی مترجم آثار بقراط وجالينوس به زبان سريانی بوده است.
 
به روایت اکثر منابع تاریخ پزشکی دوره اسلامی، این مرکز علمی در انتقال دانش پزشکی یونانی، مصری،سوری،احوازی و هندی به عالم اسلام سهم فراوانی داشته‌است. نخستین بیمارستانهای دوره اسلامی طبق الگوی بیمارستان جندی سابورا بنا شد. با این همه، اطلاعات تاریخی ما چندان نیست که بتوان تصویری دقیق از اوضاع علمی و فرهنگی این شهر عرضه کرد. آنچه در منابع دوره اسلامی در باره پیشینه علمی این شهر آمده‌است، گاه به افسانه می‌ماند. پژوهشهای جدید نیز، بعضاً، حاوی ادعاهایی ناسنجیده و غیرمستند است و تشخیص درستی این اطلاعات بسیار دشوار می‌نماید.
 
طرح شهر جندی شاپور تلفیقی از معماری تمدن‌های دوره باستان است. این شهر بر روی اصول معماری یونانی به ویژه سبک معماری هیپوداموس بوده است. این طرح سبک ویژه‌ای است که از سده ۵ پیش از میلاد در شهرهای روم ویونان اجرا می‌شده است که در شهر جندی سابورا نیز پیاده شده و آن عبارت است از طرح مستطیل شهرسازی با خیابان‌های وسیع و مستقیم و چهارراه‌های منظم و کوچه‌های موازی که بناها نیز یک طبقه و گاهی دو و یا سه طبقه بوده‌اند. روی هم رفته شهر جندی سابورا به شکل یک مستطیل همانند شطرنج و دارای چندین خیابان طولی و چندین خیابان عرضی بوده و خیابان‌ها یکدیگر را قطع می‌کرده‌اند، به گونه‌ای که شهر شباهتی به یک صفحه شطرنج داشته است(یا چیزی شبیه به چفیه عربی امروزی است).
 
به هر حال شهر جندی سابوراپس از نزدیک به چند سال که از بنایش گذشت تبدیل به یک شهر بزرگ تجاری و داد و ستد شد و افزون بر رونق و کار زیاد و تحرک در شهر، در بیرون شهر در مزارع، نیشکر و گندم و جو تولید می‌شد که به وسیله بازرگانان به سراسر نقاط تجاری آن دوران فرستاده می‌شد. آوازه رونق تجاری در شهر جندی سابورا به شهرهای مجاور و حتی به بین النهرین و سوریه و لبنان رسید که در نتیجه کارگر و کارفرماهای بسیاری به سمت جندی سابورارهسپار شدند.
 
"جندی سابورا" قدیم ترین دانشگاههای پزشکی جهان/حسین فرج الله
 
اوج شکوفایی جندی سابورا
 
این منطقه در ابتدا مزرعه‌ها و باغ‌های زیبا با آب فراوان داشت. به دلیل محکم بودن دیواره شهر و نزدیکی به کشورهای مهم، این موضع به عنوان یک مرکز در دنیای باستان شناخته شد. با ساخت شهر و دانشگاه جندی سابورا شروع کارهای علمی جندی سابورا به اوج درجه خود می‌رسد. با فرمان علمای جندی سابورا کتاب‌هایی از زبان‌های یونانی، رومی و هندی به سریانی ترجمه شد. این کتاب‌ها در کتابخانه جندی سابورا نگهداری می‌شدند.
 
ضرورتاً در کنار دانشگاه جندیسابورا، بیمارستان جندی سابورا نیز ایجاد شد. جرجی زیدان، متفکر عرب، آورده است: در واقع، بیمارستان کلمه ای است که پس از عظمت و شکوه جندی سابورا به وجود آمد. پزشکان یونانی و هندی در کنار پزشکان احوازی در جندی سابورا طبابت را آغاز کردند و بیمارستانی ساخته شد که در زمان خود بی نظیر بود.
 
 
دانشگاه جندی سابورا در عصر خود یکی از بزرگترین مراکز فرهنگی شد. دانشجویان و استادان از اقصى نقاط جهان بدان روی می‌آوردند. مسیحیان نسطوری در آن دانشگاه پذیرفته شدند(مسیحیان نسطوری شاخه ای از مسیحیان هستندکه تابع کلیسای نسطوری بیت المقدس هستند این فرقه مسیحی تا دوره تیمور لنگ در احواز فعال بوده وپس غلبه تیمور لنگ برمسیحیان آنها را وادارکردکه مسلمان شوند ویا به عراق مهاجرت کنند) و ترجمه سریانی‌های آثار یونانی در طب وفلسفه را به ارمغان آوردندنو افلاطونیها در آنجا بذر صوفی گری کاشتند. سنت طبی هندى ، ، سوری ،اسلامي و یوناني در هم آمیخت و یک مکتب درمانی شکوفا را به وجود آورد. به فرمان انوشیروان، آثار افلاطون و ارسطو به پهلوی ترجمه شد و در دانشگاه تدریس شد.
 
آغاز انحطاط جندی سابورا :
 
عظمت و بزرگی جندی سابورا تا دوران اسلامی نیز گسترش داشت و خانواده بختیشوع تا آخرین روزگار جندی سابورا یعنی فروپاشی و انحطاط این مرکز علمی به صورت خانوادگی در آن حضوری مستمر داشتند. تا زمانی که هارون به پسر بختیشوع می‌گوید که بیمارستانی شبیه به بیمارستان جندی سابورا در بغداد برپا کند. این زمان مقارن با شروع انحطاط جندی سابورا و اعتلای بغداد است. به مرور پزشکان و لوازم پزشکی و همه امکانات از دانشگاه و بیمارستان به بغداد منتقل می‌شود، به گونه‌ای که شهرت بغداد روزبه روز اوج می‌گیرد و در مقابل جندی سابورا نزول می‌کند. یاقوت حموی می‌گوید: در قرن هفتم، من با خرابه‌های جندی سابورا برخورد کردم. در واقع، شروع زوال جندی سابورا از قرن چهارم هجری مصادف با قرن نهم میلادی است.
 
فتح اسلامی جندی سابورا:
 
در زمان فتوحات سپاه اسلام، هنگام فتح این شهر مقاومت‌هایی صورت می‌گیرد. در ابتدا شهر توسط سپاهی به فرماندهی زر بن عبدالله محاصره می‌شود اما نمی‌توانند وارد جندی سابورا شوند. عاقبت یکی از مردم اهواز در سپاه اسلام امان نامه‌ای را به تیر بسته و داخل شهر می‌اندازد، اهالی جندی سابورا برحسب این امان نامه دروازه‌های شهر را باز می‌کنند.وبردین مسیح باقی می مانند وزیر پرچم اسلام به زندگی خود ادامه می دهند ..قابل توجه آنکه بسیاری از شهرهای احواز وایران هنگام فتح اسلامی بدون مقاومت تسلیم مسلمانان شدند وبه اسلام گرویردند ویا اینکه بر ادیان توحیدی خود باقی ماندند.ونشان آن وجود مسیح ویهودوصابئی دربین مسلمانان است ....
 
 
دانشمندان وپزشکان جندی سابورا:
 
دانشمندان وپزشکان زیادی در شهرهای مختلف اهواز( الاحوا) زندگی می کردنند وتاثیر علمی زیادی برجهان باستان داشتند.با توجه به تسلط مردم اهواز وجندی سابورا به زبان سریانی وآرامی وبعدهازبان عربی که درآن دوران جزءزبان های جهانی بودنند سبب شد که ارتباط زیادی با کشورهای اطراف بخصوص عراق ،سوریه،حجاز ومصر ویمن داشته باشند ومردم عرب قبل از اسلام جندی سابور رامی شناختند وپزشکان این دانشگاه به همه کشورها سفرمی نموده ویا دانشجویانی از دیگر کشورها داشتند .به گونه ای که درصدراسلام ودرزمان حیات پیامبر وپس ازآن درزمان خلفای راشدین وامامان معصوم ارتباط با جندی سابوراواهواز برقراربود واز تجربه های علمی وپزشکی علمای اهواز وجندی سابورا بهره می بردند.
#از دانش آموختگان جندی سابورا که ازاهل حجاز بودندمی توان حارث بن کلده وفرزندش نضربن حارث بن کلده را نام بردکه درزمان خلیفه دوم در جندی سابورا مشغول تحصیل پزشکی بودنند.#
 
از معروفترین پزشکان ودانشمندان جندی سابورا می توان :
 
1-احمد بن عیسی معروف به ابوسعد جندی سابوری منسوب به شهر جندی سابورا ،(پایتخت طب اسلامی که نسل اول پزشکان نسطوری واسلامی را تربیت نمود)بوده وبه دلیل فراست در شعر وتوانایی در استفاده از واژگان فصیح مشهور گشت ودر حق اهل بیت (ع)قصیده هایی مانند ""الخرائد""را به نظم درآورد که شنوندگان را مجذوب می کرد.
(الوافی بالوفیات.ج.7ص275)منقول از المعالم واعلام ومشاهیر الاهواز،الاحواز، الاحوازعبر التاریخ ....
 
2-جورجیس بن بختیشوع :
 
این پزشک ماهردر دوره عباسیان قرن دوم هجری رئیس پزشکان بیمارستان جندی سابورا بود.وابوجعفر المنصور عباسی اورادرسال148هجری
به عراق دعوت نمود وسال هااورا مورداحترام وتکریم قرارداد ودرسال152 جورجیس بیمار می شود وبه جندی سابورا بازمی گردد.
 
3-یخشوع بن جورجیس:
 
ایشان فرزند جورجیس بن بختیشوع معروف است ودر زمان عباسیان که اوج شکوفایی علم مسلمانان بود
زندگی می کردومقیم دائم بیمارستان جندی سابورا می باشد ایشان مانند پدر درساخت ابزار پزشکی ودرمان بیماریهای سخت مهارت ویژه ای داشت .درسال171 توسط هارون الرشید رئیس پزشکان انتخاب شد وخلفای عباسی منصور والمهدی رادرمان نمود وشهره آفاق شد ...
 
4-ابراهیم دانشجوی جورجیس :
 
این پزشک ماهر دستیار جورجیس طبیب بود ودردرمان منصور عباسی همکار جورجیس طبیب می باشد ...
 
5-سرجیس
 
دستیار ومعاون جورجیس وجانشین جورجیس درزمان غیبت او بود وهرگاه جورجیس به سفرهای پزشکی خودمی رفت او ریاست بیمارستان جندی سابورا رابرعهده داشت ...
 
6-عیسی بن شهلاتا
 
یکیدیگر از پزشکان ودستیاران جورجیس طبیب بودند که برای درمان خلفای عباسی سال ها دربغداد زندگی کرد.
 
7-جبریل بن یخشوع
 
این پزشک ماهر دردربار هارون الرشید 23سال کارکردوپس از او نیز پزشک مخصوص امین ومامون بود ودر سال256هجری ازدنیا رفت...
 
8-یخشوع بن جبریل
 
یخشوع بن جبریل روزگاری را با خلفای عباسی پشت سرگذاشت وثروتمند ترین پزشک دوران خودبود ایشان پزشک مخصوص الواثق بالله،المستعین بالله فرزند المتعصم بالله،المهتدی بالله،المتوکل علی اللهبودودرسال 256هجری دارفانی راوداع گفت ودارای جایگاه فوق العاده وثروت فراوان در میان پزشکان دوران خود داشت.
 
9-سابور بن سهل
 
پزشک وداروساز وداروشناس معروف جندی سابور بودند ودرخدمت متوکل عباسی سالها کار درمان مردم وخلیفه رابرعهده داشتند ..ودرسال255هجری وفات یافتند .
 
10-ماسویه
 
ماسویه الطبیب ابو یوحنا مدت چهل سال درجندی سابورا مقیم بودودرزمان هارون الرشید توسط فضل بن یحیی به دربار راه یافت ودرمدت چهل سال تمام داروها ودرمان ها را آموخت ودر زمان خود شهره آفاق شد..
 
11-دهشنک
 
دردوران خود به مقام ریاست بیمارستان رسید ودر دربار هارون الرشید جایگاه ویژه یافت وبرای سالیانی شهره بودوشاگردانی را تربیت کرد که به کشورهای اسلامی ترددمی کردند..
 
12-میخائیل پسر برادر دهشنک 
میخائیل همراه باعموی خود دهشنک مقیم بیمارستان جندی سابورا وتوانست به جایگاه مطلوبی نسبت به هم دوره ای های خودبرسد....
 
13-عیسی بن طاهر بخت
 
ازپزشکان معروف دوره شکوهجندی سابورا واز شاگردان معروف جورجیس می باشدودردوره خود از ماهرترین پزشکان بود...
 
درگذرتاریخ (الاحواز) ودیگر شهرهای این سرزمین مانند رامز وخفاجیه وحویزه وعسکرمکرم،شوشتر ودورق ودیگر شهرها چهره های علمی فراوانی به جهان معرفی شدند هرچندکه برای خودمردم الاحواز ناشناخه باقی مانده اند.که شاید روزی روزگاری دوباره برای عالم معرفی شوند ومانند شکوه شهر جندی سابورا ویا عسکرمکرم که روزی 
شهرهای معروف جهان اسلام بودنند دوباره به اوج بازگردند ومردم این دیار ازاین عدم اعتماد به نفس خارج شده ومانند اجداد خود به شکوه وبزرگی برسند....
مردم الاحواز درانتشار وگسترش علم سهم بسزایی درجهان اسلام داشتند نهضت ترجمه از زبان سریانی به عربی را مردم الاحوازآغاز کردنندوعلاوه برآن درزمینه قواعد صرف ونحو زبان عربی ابن سیبوی وابن سکیت الدورقی شخصیت های مهم دوران خود بودند..
 
روزگاری دراین دیار مسیحی ویهودی وصابئی مندائی ومسلمان شیعه وسنی درکنارهم با آرامش زندگی می کردنند وبا هدف ارتقای کل الاحواز باهم تلاش می کردنند وکسی بانگاه برتری جویانه دیگری را نمی نگارد امید است که دوباره به آن روزهای شکوه بازگردیم وبه پیشرفت لایق این مردم دست یابیم .....
 
 
حسین فرج الله (ابو عرفان)/شوشتر
 
المعالم واعللم ومشاهیر :الاحواز درگذر تاریخ 
 
دکتراحمد عیسی بیک،تاریخ البیمارستانات فی الاسلام ،دارالرئد العربی،بیروت لبنان.

منبع:پروال
 

السبت 14 ماي 2016
           

هدهد نیوز | سیاست | مسائل ملي | جامعه وحقوق | دانش و فن آورى | زنان ومردان | ورزش | ديدكاه | گفتگو | فرهنگ و هنر | تروريسم | محيط زيست | گوناگون | ميراث | ويدئو | سلامت | سرگرمى