محمد مایلی کهن وقتی عصبی می شود، توهینهای عجیبی به دیگران می کند.
مرد همیشه شاکی فوتبال ایران در آخرین مصاحبهاش گفت: کار پرسپولیس به جایی رسیده که آقای کفشدوزک هم برای این تیم ناز میکند.
مهرداد کفشگری حسابی از این موضوع ناراحت شده و گفته افتخار میکند بچه کفشگرکلاست و مایلی با این حرفش به بیش از ۴۵۰۰ خانواده در این روستا توهین کرده است.
مایلیکهن پیش از این هم در دعوایش با قلعهنویی گفته بود: از روی فامیلی میتوان متوجه شد که کداممان اصل و نسب داریم. من مایلیکهن هستم و او قلعهی نو!
پپیشکسوت پرسپولیس باید کمی بیشتر حواش به صحبتهایش باشد زیرا علاوه بر این افراد، خانوادههای بسیاری را با صحبتهایش میرنجاند.
در رابطه با فحاشی در ورزش ومیان ورزش دوستان ایرانی روزنامه اعتماد از داريوش ارجمند،هنرپیشه می گوید:
سال هاست شاهد بدترين بي ادبي ها و بي اخلاقي ها در سكوي ورزشگاه ها بوده ايم. يك زماني فحاشي را در مسابقات فوتبال مي ديديم و حالاديگر هيچ مسابقه يي نيست كه بدون فحاشي تماشا شود. از مسابقات واليبال گرفته تا فوتسال ديگر تماشگري نداريم كه بتواند ادعا كند مسابقه يي را بدون فحاشي تماشا كرده است. رسانه هاي ما بايد بيش از اين پيش از اين در اين موضوع مداخله مي كردند. اين اتفاق نياز به آسيب شناسي اجتماعي دارد و نه فقط توسط ورزشكاران و دست اندركاران ورزش كه توسط جامعه شناسان و روانشناسان اين رفتار بايد تحليل و آسيب شناسي شود. نصف جمعيتي كه اين مسابقات را تماشا مي كنند محصل هستند، ركيك ترين حرف ها را مي شنوند و تكرار مي كنند، اينكه چرا اين اتفاق افتاده و چرا كاري براي آن نمي توانيم انجام دهيم، موضوع بحث چند نشست تخصصي و سمينار است. رسانه ها و مطبوعات بايد از نخستين روزهايي كه اين اتفاق از كنترل خارج شد وارد ميدان مي شدند و فرهنگسازي مي كردند، نه اينكه هربار بعد از هر مسابقه حساسي در حد چند سطر بنويسند و بعد فراموش كنند كه چه فاجعه اخلاقي در جريان است. اين اتفاق بدي است و اميدوارم رسانه ها با تمام قدرت و به طور مستمر به موضوع بي پرنسيبي و بي اخلاقي در ميادين ورزشي بپردازند.
سال هاست شاهد بدترين بي ادبي ها و بي اخلاقي ها در سكوي ورزشگاه ها بوده ايم. يك زماني فحاشي را در مسابقات فوتبال مي ديديم و حالاديگر هيچ مسابقه يي نيست كه بدون فحاشي تماشا شود. از مسابقات واليبال گرفته تا فوتسال ديگر تماشگري نداريم كه بتواند ادعا كند مسابقه يي را بدون فحاشي تماشا كرده است. رسانه هاي ما بايد بيش از اين پيش از اين در اين موضوع مداخله مي كردند. اين اتفاق نياز به آسيب شناسي اجتماعي دارد و نه فقط توسط ورزشكاران و دست اندركاران ورزش كه توسط جامعه شناسان و روانشناسان اين رفتار بايد تحليل و آسيب شناسي شود. نصف جمعيتي كه اين مسابقات را تماشا مي كنند محصل هستند، ركيك ترين حرف ها را مي شنوند و تكرار مي كنند، اينكه چرا اين اتفاق افتاده و چرا كاري براي آن نمي توانيم انجام دهيم، موضوع بحث چند نشست تخصصي و سمينار است. رسانه ها و مطبوعات بايد از نخستين روزهايي كه اين اتفاق از كنترل خارج شد وارد ميدان مي شدند و فرهنگسازي مي كردند، نه اينكه هربار بعد از هر مسابقه حساسي در حد چند سطر بنويسند و بعد فراموش كنند كه چه فاجعه اخلاقي در جريان است. اين اتفاق بدي است و اميدوارم رسانه ها با تمام قدرت و به طور مستمر به موضوع بي پرنسيبي و بي اخلاقي در ميادين ورزشي بپردازند.