روژی کورد: احمد حاجبی، مدیرکل سلامت روانی و اجتماعی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی روز شنبه 19 فروردین ماه 1396 شمسی، در گفتوگو با ایرنا از آمار بالای اختلالات روانی، ۲۳/۶ درصد، در میان مردم ایران سخن گفته است. به گفته او در مجموع ۱۲/۷ درصد جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال در ایران دچار افسردگی هستند.
این آمارها بر اساس آخزین مطالعه ملی وزارت بهداشت به دست آمده است.
بنا بر آخرین مطالعه ملی وزارت بهداشت ۲۳/۶ درصد مردم ایران دچار یکی از انواع اختلالات روانیهستند. از جمله ۷/ ۱۲ درصد بزرگسالان در ایران دچار افسردگیاند. شمار زنان مبتلا به افسردگی بیش از مردان است.
مطالعات وزارت بهداشت نشان میدهند که افسردگی در میان جمعیت شهری بالاتر از روستاهاست و در میان افرادی که تحصیلات بالاتری دارند، کمتر از افراد کمسواد است.
زنان نه تنها شانس بسیار کمتری از مردان در بازار کار دارند، بلکه بیشترین محدودیتها نیز متوجه زنان در سهیم شدن در فرصتهای سیاسی و اجتماعی است. قوانین نابرابر خانواده نیز در این میان مزید بر علت میشود.
همین آمار نشان میدهد که زنان ایرانی بیش از مردان دچار افسردگی میشوند و شیوع این بیماری در میان زنان ۱۶/۵ درصد و در مردان ۱۰/۷ درصد است.
از مهمترین عوامل افسردگی، بیکاری و وضعیت اقتصادی و معیشتی نابسامان است. بیکاری در ایران به یکی از مهمترین معضلات اجتماعی کشور تبدیل شده است. بر اساس آمارهای جدید بیش از نیمی از فارغالتحصیلان در ایران هیچ نقشی در تولید و ارزش افزوده اقتصادی ندارند. اما آنچه مقامهای جمهوری اسلامی درباره آن سکوت میکنند، نقش محدودیتها و محرومیتهایی است که این حکومت برای جوانان ایجاد کرده است. بارها در مورد افزایش خودکشیهایی که جوانان در اوج افسردگی به آن دست زدهاند، هشدار داده شده است.
به گفته کارشناسان، افسردگی سومین مشکل سلامتی در ایران است و پژوهشها نشان میدهند که “اجرا نشدن قانون”، “احساس بیعدالتی” و “وجود نابرابریهای گوناگون” در جامعه (جنسیتی، طبقاتی، ملی، قومی و نژادی) از عوامل اصلی بروز و شیوع افسردگی هستند.
کارشناسان معتقدند، کمبود تخت روانپزشکی، کمبود روانپزشک و روانپرستار در جامعه، باعث افزایش بیماران روانی شده است. سالهاست تعداد تخهای روانپزشکی در کشور از 8 تا 11 هزار عنوان می شود و این میزان افزایش چندانی نیافته. مشکل اساسی دیگر عدم پوشش بیمه برای بیماران روانی است. بیمه ها، خیلی از بیماریها را پوشش می دهند ولی وقتی به بیماران روانی می رسند، پوشش را برمی دارند و مردم همه هزینه ها را می پردازند. تعرفه های روانپزشکی غیر واقعی است که این باعث می شود خدمات به بیماران کم شود و مردم صدمه می بینند. بیمه ها در شرایط فعلی، صراحتا می نویسند وقتی بیمار دچار اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی است و باید بستری شود، ما هزینه ها را قبول نمی کنیم، این باعث صدمه به مردم و بیماران روانی می شوند.