مرد روز- اصلا چرا راه دور برویم از دورانی که آفتاب در بریتانیا غروب نمی کرد هند و ژاپن و چین و عثمانی و حتی امپراطوری های پروس و بقیه قدرت های اروپایی تن به نقشه جدید و انواع مستعمره شدن دادند اما قاجار با همه مرض و عدم مدیریت، بین روس و انگلیس و بعدها پهلوی ها با چرخش های بین امریکا و انگلیس و گاهاً شوروی و آلمان، درفشِ « ما فلانیم و بهمانیم و نه شرقی و نه غربی » را به زمین نگذاشته بود.
حکومت اسلامی قرون وسطایی نیز ناخواسته و ناخودآگاه از همان بینابین بودن و بازی با شوروی و چین و اروپا و انگلیس و امریکا، با وجود عدم مدیریت فاحش، توانست خود را با ادای « نه شرقی و نه غربی» سر پا نگه دارد.
کلید اصلی نیز البته در خوردن جام زهر به موقع است. این ترفند ذاتی شده که در طول تاریخ از عناصر نگه دارنده این ملت کهنسال بوده است بارها به داد این ملت رسیده است.
این بار نیز فشار تحریم ها و مانورهای پیچیده غرب و امریکا می رفت تا گلوگاه تنفسی حکومت اسلامی یعنی « پول نقد و بادآورده نفت» را کاملا ببندد که به روحانی و اعتدال و بینابین بودن تن دادند و سایه دهشتناک تبدیل شدن به عراق کمی رنگ باخت.
شاید تجربه اعتدالِ روحانی به نهادینه شدن نمایندگی اقشار و اصناف و احزاب شان کمک اساسی نماید و خلاصه اینکه مثل همیشه، خوشبینانه، اتفاقات جاری را فرخنده می بینم. شاید نتیجه این کوتاه آمدن و اعتدال این باشد که مردم ایران یکی دو دهه، نفس راحتی بکشند و … بقیه خوشبینی ها.