آیا ایران در بازگشت پر هیاهوی محمد طاهر القادری چهره آشوب طلب پاکستانی به اسلام آباد نفشی دارد؟




بازگشت چندی پیش چهره جنجال طلب پاکستانی محمد طاهر القادری از مهاجرت چنان طوفانی در جامعه آن کشور را بر انگیخت که حتی تا قشر بالای آن کشور رسیده است.

در پی تصدی مجدد پست نخست وزیری پاکستان توسط نواز شریف روابط پاکستان با عربستان سعودی رقیب سرسخت ایران در منطقه وارد مرحله جدیدی از تعاون وهمکاری گسترده شد. نواز شریف از دوستان دیرینه وبسیار نزدیک به ریاض به شمار می رود. این سیاستمدار پاکستانی طی یازده سال گذشته که در تبعید بسر می برد در ریاض پایتخت عربستان سعودی مستقر بود.
مانور نظامی ماه گذشته عربستان سعودی در واقع پاسخی بود به تهدیدات امنیتی آشکار وحمایت نظامی ایران از گروههای تروریستی اخلالگر در کشورهای عربی است.
 ریاض با به نمایش گذاشتن موشکهای بالستیک خود برای اولین بار پیامی صریح به تهران فرستاد. حضور وزیر دفاع پاکستان در کنار موشکهای سعودی این پیام را به تهران نیز رساند که موشکهای بالستیک عربستان سعودی توانایی حمل کلاهک های هسته پاکستان را دارند.

عربستان سعودی شریک اصلی پاکستان در صنایع نظامی این کشور به شمار می رود که تاکنون سرمایه گزاریهای کلانی از طرف این کشور در پاکستان شده است.
به باور برخی از تحلیگران مسایل سیاسی بازگشت اخیر دکتر محمد طاهر القادری چهره پرهیاهو و جنجال بر انگیز پاکستانی از کانادا به اسلام آباد می تواند با حمایت ایران وبرای برهم زدن امنیت پاکستان باشد.
بخش فارسی رادیو روسیه می گوید:در این داستان هنوز چیز های مبهم زیادی باقی می ماند. ولی در رابطه با بازگشت طاهر القادری یک سئوال اساسی پدید می‌آید و آن آینه آیا این بازگشت به معنای پدید آمدن دور جدید رویارویی میان دولت غیرنظامی و رهبری نظامی آن کشور نیست؟ و چه کسانی به نفع خود سعی دارند اختلافات با نظامیان را در شرایطی افزایش دهند که ارتش در حال حمله قطعی به افراطیون در وزیرستان است و در افغانستان همسایه پس از شش ماه خلائ حکومتی پدید خواهد آمد؟
زاهد حسین روزنامه‌نگار پاکستانی در روزنامه «دون» در باره القادری نوشت: «او لنین و یا خمینی نیست و فقط سیاست نابخردانه دولت کاری کرده که یک مبلغ به فرد انقلابی تبدیل شود». ببینیم، طاهر القادری چه کسی است و چرا هر مورد ظاهر شدن او در پاکستان موجب جمع شدن هزاران نفر و بروز هیاهو در حیابان ها می‌شود و دولت برای آرام کردن مردم مجبور است به مانور دست بزند؟ «بوریس والخونسکی» کارشناس انستیتوی تحقیقات راهبردی مسکو در این باره گفت:
 به یک سال و نیم پیش، به دسامبر 2012 نگاه بیاندازیم. در آن زمان مانند حالا القادری رئیس جنبش پاکستانی «عوامی تحریک» از کانادا باز گشت که در آنجا سال‌های اخیر بسر می‌برد و اعلام کرد که هزاران نفر را به خیابان‌های پاکستانی فرا می خواند و دولت آصف علی زرداری رئیس جمهور آن زمان را سرنگون خواهد کرد. آن راهپمایی صورت پذیرفته ولی میلیونی نبود و بنا به ارقام رسمی 25 هزار نفر در آن سهم گرفتند.
 ولی حتی این اقدام دولت را به شدت مرعوب کرد و پرزیدنت زرداری اجرای اصلاحاتی را وعده داد که جنبش مردمی طلب کرده بود. در این هنگام القادری این تصور را بوحود می‌آورد که وی از حمایت نظامیان و دادگاه عالی برخور دار است. ادعای اخیر بزودی تکذیب شد: دو هفته پس از «راهپیمایی میلیونی» دادگاه عالی پاکستان قراری صادر کرد و القادری را وادار به ترک کشور کرد. جنبش «عوامی تحریک» از شرکت در انتخابات 2013 خودداری کرد و بدین طریق اهمیت سیاسی خود را بطور مشروعی تأیید نکرد. والخونسکی در ادامه گفت:
 و آنچه که به حمایت نظامیان مربوط است باید گفت که القدری تا به حال هم طوری وانمود می‌کند که وی مدافع منافع نظامیان است. جالب اینجا است که الان تعداد اکثر ارتشیان پاکستان در عملیات ضد طالبان پاکستان در ناحیه سکونت قبایل مشغول اند. تصمیمی در باره حمله به آن‌ها به زحمت گرفته شد: مقامات غیر نظامی با نخست وزیر نواز شریف در راس در طول مدت مدیدی برای گفت و گوی صلح آمیز سعی و کوشش کردند و فقط پس از ناکامی مذاکرات با دیدگاه نظامیان در باره لزوم عملیات جنگی موافقت کردند.
طبعا الان مقامات پاکستان برای مقابله با اقدام های نه چندان جمعی ولی پر هیاهوی طرفداران القادری در مرکز از نیروی کافی برخوردار نیستند. او از این موقعیت کنونی کاملاً استفاده کرد و در وقت مناسبی باز گشت. توضیح مقابله نواز شریف با طرفداران «دست محکم» در دولت و حزب حاکم پاکستان و دعوت القادری به مذاکرات با میانجی‌گری استاندار پنجاب همین است. والخونسکی گفت:
 شاهد یک منظره ضد و نقیضی هستیم: بخش قابل ملاحظه چهره طاهر القادری: سیاستمدار متنفذ، فرد انقلابی و حمایت شده از سوی نظامیان بروی کار های واقعی او استوار نبوده ولی ناشی از کارزار زبردست تبلیغاتی وی است. ولی نتیجه‌ای که به دست می‌آید کاملاً واقعی است. القادری و یا دقیق‌تر گفته شود کسانی که پشت سر او قرار دارند توانستند کاری کنند تا دولت ضعف از خود نشان دهد.
اینجا این سؤال پیش می‌آید این وضع بدرد کی می‌خورد و چرا ایجاد می شود؟ به جزئیات زندگی این دگر اندیش مهاجر در کانادا و فعالیت‌های اجتماعی او در غرب نگاه نمی کنیم. فقط به این امر توجه می‌کنیم که مقامات پاکستان از خط ریشه‌کن کردن تروریسم در نواحی هم‌مرز افغانستان دنبال می کنند. افغانستان و پاکستان ظروف مرتبطی هستند و تثبیت موقعیت در پاکستان به معنای بالا بردن نقش آن کشور در حل مسایل افغانی پس از بیرون رفتن ائتلاف غربی از آن کشور خواهد بود. ولی آیا این وضع به نفع غرب و در مقدم بر همه به نفع آمریکا است؟ و یا آن‌ها به نفع حفظ بی ثباتی عمل می‌کنند تا به مقامان جدید افغانستان نشان بدهند که حضور آتی شان در افغانستان لازم و ضروری است؟
اگر اینطور باشد تمایل نیرو های پشت سر القادری به بر قراری یک نوع بی ثباتی در پاکستان کاملاً مفهوم است.
منبع: بخش فارسی صدای روسیه

السبت 28 يونيو 2014
           

هدهد نیوز | سیاست | مسائل ملي | جامعه وحقوق | دانش و فن آورى | زنان ومردان | ورزش | ديدكاه | گفتگو | فرهنگ و هنر | تروريسم | محيط زيست | گوناگون | ميراث | ويدئو | سلامت | سرگرمى