گسترش بحث و تبادل نظر برای حفظ زبانهای مادری در ایران
به مناسبت روز جهانی زبان مادری و برای "دستیابی به یافتههای جدید علمی در رابطه با مجالها و چالشهای زبانهای مادری" همایشهایی در ایران برگزار میشود. اما این اقدامات برای تعدیل مشکلات کافی هست؟
کارشناسان از "چالش زبان مادری"، "شوک اول مهر" و "افت تحصیلی در مناطق دوزبانهی در ایران" صحبت میکنند. اما نهادهای دولتی از جمله آموزش و پروش برای حل چنین مشکلاتی چگونه چارهاندیشی کردهاند؟
امیلیا نرسسیان، استاد دانشگاه تهران و متخصص رشتهی تعلیم و تربیت و انسانشناسی دربارهی تحقیقات جدید پیرامون زبانهای مادری در ایران به افزایش پایاننامههای دانشگاهی اشاره میکند. وی در گفتوگو با دویچه وله تاکید میکند که تحقیقات اکنون سمت و سو پیدا کرده است و فقط روی مسئلهی دوزبانگی صرف کار نمیشود، بلکه جنبههای ارتباطی، شناختی وهمچنین وضعیت تحصیلی دانشآموزان دوزبانه و چند زبانه به عنوان پایاننامه هم کار شده است.
شوک فرهنگی اول مهری دانشآموزان دو زبانه
اما آیا این تحقیقات و اقداماتی که زبانشناسان و یا محققین انجام دادند، زمینهی اجرایی یافته است؟ امیلیا نرسسیان از دانشگاه تهران به این پرسش چنین پاسخ میدهد: «آموزش و پروش به این مسئله آگاه هست. فقط مسئلهای که میماند این است که آموزش و پرورش کمترین بودجه را اختصاص میدهد. این بودجه صرف باسواد کردن شهروندان ایرانی در کل جامعه میشود. درواقع یک زبان یعنی زبان فارسی را اشاعه میدهد که مردم بتوانند با همدیگر ارتباط برقرار بکنند و این موضوع در کشور چندزبانه و چند فرهنگی ایران بسیار مهم هست.»
اما محققان دربارهی چارهاندیشی مشکلات کودکان دوزبانه و چندزبانه چه پیشنهادی میکنند. امیلیا نرسسیان دراینباره میگوید: «کودکان ما در استانهای دوزبانه دچار افت تحصیلی میشوند. آموزش و پرورش به این مشکل هم آگاه هست و کودکان دوزبانه دورهی ابتدایی را چند ماه قبل از اول مهر به مدرسه میبرند تا حداقل با آن شوک فرهنگی اول مهری مواجه نشوند و این کمی مسئله را تعدیل میکند.»
بشنوید: مصاحبه با امیلیا نرسسیان
نرسسیان در ادامه به برخی "طرحهای مطلوب" هم اشاره میکند: «خیلی خوب میشود که در مدارس برای بچههای دوزبانه معلمهای دوزبانه هم در نظر گرفته شود. ولی بودجهی آموزش و پروش کفاف این کار را نمیدهد. اینجا معلمها را تعلیم میدهند، یعنی آن عده از معلمانی را که بناهست وارد استانهای چندزبانه بشوند را تعلیم میدهند. برای این که بدانند با کوددکان دوزبانه چه رفتاری را داشته باشند و بدانند که این کودکان چه کمبودهایی را دارند و متوجه باشند که با آنها مثل کودکان تکزبانه رفتار نشود. این حداکثر کاری هست که آموزش و پروش توانسته است انجام بدهد.»
برگزاری همایش زبان مادری در ایران
اما برخی از مراکز و موسسات عالی آموزشی کشور امسال تلاش کردند به مناسبت روز جهانی زبان مادری (در ۲۱ فوریه/۳ اسفند) همایشهایی را برگزار کنند. برای نخستین بار در استان گلستان که اکثریت ساکنین آن ترکمن هستند "همایش زبان مادری: مجالها و چالشها" به مدت سه روز برگزار میشود.
برگزارکنندگان همایش هدف خود را "دستیابی به یافتههای جدید علمی در رابطه با مجالها و چالشهای زبانهای مادری و دوزبانگی اعلام کردند. از جمله محورهای این همایش "زبان مادری؛ مفهومسازی و نظریهپردازی"، "زبان مادری و هویت"، "زبان مادری و تعلیم و تربیت"، "درک، پردازش و یادگیری زبان در دوزبانهها"، "زبان مادری و شکلگیری شخصیت"، "زبان مادری و رسانههای جمعی" هستند.
"برای حل مشکل زبانهای مادری همایش کافی نیست"
به نظر آقای حاجیمراد گنبدی، محقق زبان ترکمنی، در ایران یافتههای علمی، تحقیقی و یا پایاننامهها به تنهایی برای حفظ زبان کمکی نمیکند. وی بر این باورهست که حتی برپایی همایشهای زبان مادری هم مشکل دوزبانهها را کاهش نخواهد داد. به نظر این محقق نخستین شرط برای حل و یا تعدیل مشکل زبانهای مادری در ایران پذیرفتن تکثر زبانی در کشور و اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی دربارهی تدریس زبانها مادری است.
ببینید: آغاز مدارس در نواحی مختلف ایران
این محقق از شهرستان گنبدکاووس به دویچه وله میگوید: «هرچند نفس برگزاری چنین همایشهایی بسیار مبارک است، اما دانشگاه پیام نور و دانشگاههای محلی در زمینهی آموزش زبان مادری تصمیمگیرنده نیستند، نباید انتظار خاصی از این گونه همایشها داشت. حتی وزارت آموزش و پرورش، وزارت ارشاد و یا وزارتخانههای مشابه هم در زمینهی سیاستگذاری زبان مادری ارادهای از خود ندارند و این موضوع در سطح کلان قابل تصمیمگیری میباشد.»
تکثر زبانی در ایران؛ فرصت یا چالش
اما این محقق محلی خاطرنشان میکند: «همایش زبان مادری در گلستان میتواند الگویی برای طرح مسأله زبان مادری باشد. اما سطح علمی اینگونه همایشها معمولا با بررسی مقالات ارائه شده قابل سنجش است و تا زمانی که مقالات ارائه شده در این همایش به چاپ نرسند، نمیتوان این همایش را مورد ارزیابی علمی قرار داد.»
این کارشناس همچنین توضیح میدهد که چندزبانه بودن یک استان میتواند برای آن کشور بسیار مفید باشد. بنابراین وجود زبانهای مختلف چون کردی، ترکی، بلوچی، عربی و ترکمنی و دیگر زبانها در ایران به خودی خود یک مزیت بزرگ برای کشور بهشمار میرود.
وی اما انتقاد میکند: «مسئولین و دولتمردان در ایران همیشه بعد امنیتی مسئله را در نظر گرفتهاند و متأسفانه همین هم باعث شکاف بیشتر بین مرکز و پیرامون شده است. چندزبانه بودن یک کشور چالش نیست بلکه یک فرصت است اما متأسفانه در ایران با سیاستهای غلط، فرصتها به چالش تبدیل میشوند.»
کمی تحقیقات درباره زبان مادری
به نظر آقای گنبدی، محقق زبان به طور تخصصی تحقیقات چندانی هم درباره زبانهای مادری در ایران انجام نگرفته است. وی دلیل آن را اینگونه توضیح میدهد: «این موضوع در دورهی خاتمی در مجلس جمهوری اسلامی و سایر نهادها هم مورد بحث قرار گرفته بود و نمایندگان فرهنگی اقوام در آن هماندیشی حضور داشته و به طرح پیشنهادات خود پرداخته بودند. اما این مسئله راه به جایی نبرد، چون ارادهای برای آزادی آموزش زبان مادری که مصرح اصل ۱۵ قانون اساسی ایران نیز هست، وجود ندارد. به نظرم ضعف بزرگی که در این میان وجود دارد سلبی بودن اصل ۱۵ قانون اساسی است. به این صورت که این قانون برای رفع تکلیف عنوان شده است و ایجابی نیست.»
به نظر این محقق زبان، در مدارس استانهای دوزبانه کشورعلاوه بر تدریس مواد درسی فارسی به کودکان، میتوان زبان مادری آنها را هم تدریس نمود تا "زبان ملی و زبان قومی به موازات هم رشد کند".
هم امیلیا نرسسیان، استاد دانشگاه در تهران و هم حاجی مراد گنبدی محقق زبان شناسی از استان گلستان بر این باور هستند که پیش از هر چیزی بایستی نگرش در جامعه و بویژه نگاه مسئولین دولتی، نخبگان کشور دربارهی مسئلهی زبانهای مادری در ایران به صورتی مثبت تغییر یابد. هردو کارشناس همچنین تاکید کردند که عدم چارهجویی برای این مشکل میتواند کشور را با چالشی بزرگمواجه کند.
اما این محقق محلی خاطرنشان میکند: «همایش زبان مادری در گلستان میتواند الگویی برای طرح مسأله زبان مادری باشد. اما سطح علمی اینگونه همایشها معمولا با بررسی مقالات ارائه شده قابل سنجش است و تا زمانی که مقالات ارائه شده در این همایش به چاپ نرسند، نمیتوان این همایش را مورد ارزیابی علمی قرار داد.»
این کارشناس همچنین توضیح میدهد که چندزبانه بودن یک استان میتواند برای آن کشور بسیار مفید باشد. بنابراین وجود زبانهای مختلف چون کردی، ترکی، بلوچی، عربی و ترکمنی و دیگر زبانها در ایران به خودی خود یک مزیت بزرگ برای کشور بهشمار میرود.
وی اما انتقاد میکند: «مسئولین و دولتمردان در ایران همیشه بعد امنیتی مسئله را در نظر گرفتهاند و متأسفانه همین هم باعث شکاف بیشتر بین مرکز و پیرامون شده است. چندزبانه بودن یک کشور چالش نیست بلکه یک فرصت است اما متأسفانه در ایران با سیاستهای غلط، فرصتها به چالش تبدیل میشوند.»
کمی تحقیقات درباره زبان مادری
به نظر آقای گنبدی، محقق زبان به طور تخصصی تحقیقات چندانی هم درباره زبانهای مادری در ایران انجام نگرفته است. وی دلیل آن را اینگونه توضیح میدهد: «این موضوع در دورهی خاتمی در مجلس جمهوری اسلامی و سایر نهادها هم مورد بحث قرار گرفته بود و نمایندگان فرهنگی اقوام در آن هماندیشی حضور داشته و به طرح پیشنهادات خود پرداخته بودند. اما این مسئله راه به جایی نبرد، چون ارادهای برای آزادی آموزش زبان مادری که مصرح اصل ۱۵ قانون اساسی ایران نیز هست، وجود ندارد. به نظرم ضعف بزرگی که در این میان وجود دارد سلبی بودن اصل ۱۵ قانون اساسی است. به این صورت که این قانون برای رفع تکلیف عنوان شده است و ایجابی نیست.»
به نظر این محقق زبان، در مدارس استانهای دوزبانه کشورعلاوه بر تدریس مواد درسی فارسی به کودکان، میتوان زبان مادری آنها را هم تدریس نمود تا "زبان ملی و زبان قومی به موازات هم رشد کند".
هم امیلیا نرسسیان، استاد دانشگاه در تهران و هم حاجی مراد گنبدی محقق زبان شناسی از استان گلستان بر این باور هستند که پیش از هر چیزی بایستی نگرش در جامعه و بویژه نگاه مسئولین دولتی، نخبگان کشور دربارهی مسئلهی زبانهای مادری در ایران به صورتی مثبت تغییر یابد. هردو کارشناس همچنین تاکید کردند که عدم چارهجویی برای این مشکل میتواند کشور را با چالشی بزرگمواجه کند.