پابلو پیکاسو در هر نوآوری و تحولی در مدرنیسم هنری قرن بیستم پیشگام و رهگشا بود. این هنرمند پرکار و توانا با بیش از ۵۰ هزار اثر هنری، بیش از هر هنرمند دیگری بر دید و نگاه انسان امروز تأثیر گذاشته است.
رادیو دویچه وله- پیکاسو در ۲۵ اکتبر ۱۸۸۱ در مالاگا، جنوب اسپانیا، به دنیا آمد. پدرش نقاش و معلم هنر بود و فرزند را با عنایتی ویژه با پایههای هنر نقاشی آشنا کرد. پسر نیز از نخستین سالهای کودکی از خود استعدادی شگرف در طراحی و نقاشی نشان داد. او از اوان نوجوانی پنجهای قوی داشت، طراحی دقیق و زبردست بود و آثار استادان بزرگ را با مهارت کپی میکرد.
پیکاسو در ۱۸۹۶ در هنرستان بارسلون تحصیل نقاشی را شروع کرد. از سال بعد به "آکادمی سان برناندو" در مادرید رفت که از بهترین و سختترین آموزشکدههای هنری اسپانیا شناخته میشد. در این آموزشکده به خوبی با موازین نقاشی آکادمیک آشنا شد.
او از سال ۱۹۰۰ نخستین طرحهای خود را در نشریات بارسلون منتشر کرد. اکنون برای همگان روشن بود که با استعدادی یگانه و استثنائی روبرو هستند. معروف است که مادر پیکاسو از ذوق و استعداد شگرف پسر باخبر بود. او گفته بود که اگر پابلو وارد ارتش شود، حتما ژنرال خواهد شد و اگر جامهی کشیشی به تن کند، حتماً پاپ خواهد شد؛ پابلو در پاسخ گفته بود: من نقاشی را انتخاب کردم و پیکاسو شدم.
در میان حرفهایها
پیکاسو بیست ساله بود که برای نخستین بار به پاریس رفت. در محیط هنری پاریس، که پایتخت هنری جهان، به شمار میرفت، هم به مطالعه آثار هنرمندان بزرگ پرداخت و هم با چالشهای فنی و تئوریک "هنر مدرن" آشنا شد.
او در جریان تحلیل آثار هنرمندان مدرن، از پستامپرسیونیستها تا اکسپرسیونیستها و فوویستها، به این باور رسید که نباید قالبهای کهنه و سبکهای پیشین را تکرار کند. هنرمندان بزرگ در آن اسلوبها و شیوهها همه چیز خلق کرده بودند و او باید چیزی تازه میآفرید که با جنب و جوش دنیای پرتلاطم و ریتم پرشتاب زندگی انسان مدرن همساز باشد.
پیکاسو در پاریس با ذهنی باز و ولعی شدید هم آخرین دستاوردهای هنر مدرن را شناخت و هم به قارههای دور نظر دوخت. به هنر ابتدائی و ماسکهای آفریقایی، که در عین سادگی، از آنها حسی نیرومند میتراوید.
پیکاسو با نیرویی خستگیناپذیر تجربه میکرد و هر روز چیزی تازه فرا میگرفت. در نخستین ماههای اقامت در پاریس هم با مجلهای هنری به همکاری پرداخت و هم ساعتها در کارگاه خود کار میکرد.
معروف است که برای برپایی اولین نمایشگاه خود در پاریس تا روزی سه تابلو میکشید و توانست ظرف یک ماه ۶۰ تابلو آماده کند. اولین نمایشگاه او موفقیتی خیرهکننده بود و نام او را در صحنه هنری پاریس بر سر زبانها انداخت. این موفقیت او را به ادامهی راه تازهای که در پیش گرفته بود، تشویق کرد.