طلبه های زن خارجی در قم: فکر میکردیم ایران کشور فرشتگان است
قبل از اینکه به ایران بیایم تصور می کردم که ایران از لحاظ دینی برای تمام کشورهای جهان الگوست ! اما وقتی وارد تهران شدم تمام تصوراتم را خیال پنداشتم. از وضع حجاب در شهرهای تهران و اصفهان و … خیلی متعجبم! چرا دختران ایرانی اینگونه اند؟!؟
پایگاه تحلیلی خبری ایران روشن -در جمع فرشتگان زمینی در فضای اعتکاف به دنبال گمشده ای می گشتم. صفوف و سجاده ها را برانداز می کردم و سراغ میگرفتم تا انکه با هدایت مسئولین مسجد به نقطه ای در گوشه مسجد جمکران راهنمایی شدم. جمع کثیری از بانوان معتکفی که از فرسنگها آنطرفتر از مرزهای کشورمان ایران، به اینجا آمدند. رنج هجرت و مشقت دوری از خانواده و دیار را برگزیده اند تا در موطن علم دین آب دیده شوند. به تعبیر قرآن:
فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یفقهون.(اعراف ۱۷۹)
چه صمیمی و دوست داشتنی بودند.
اولین کسی که با او مشغول گفتگو شدم دختری بود به نام طوبی ۲۵ ساله از دیار هندوستان از شهر بمبئی. ۷سال بود که به قم امده بود و در حال حاضر در حین تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد تفسیر و علوم قرآنی در قم بود، از عشق به آموختن در حوزه دین می گفت که موجب شد از خانواده اش جدا شده و برای تحصیل علوم دینی به ایران بیاید. امسال دومین تجربه حضورش در اعتکاف بود. میگفت اعتکاف انسان را به عبادت کردن عادت می دهد و مقدمه ای برای کل زندگی است.آمده بود که حوائج خودش و دیگران را در لحظه های خوش اجابت طلب کند .وقتی در مورد حاجتش پرسیدم بغض گلویش را گرفت ، نتوانست چیزی بگوید و سکوت کرد…
در مورد ایران از او پرسیدم میگفت قبل از اینکه به ایران بیایم تصور می کردم که ایران از لحاظ دینی برای تمام کشورهای جهان الگوست ! اما وقتی وارد تهران شدم تمام تصوراتم را خیال پنداشتم. از وضع حجاب در شهرهای تهران و اصفهان و … خیلی متعجبم! چرا دختران ایرانی اینگونه اند؟!؟ در مقابل سوالش فقط سکوت کردم، پاسخی برای گفتن نداشتم! دوستان او ناهید از دهلی نو و صالحیه از تانزانیا بودند. آنها نیز سخن او را تایید میکردند و میگفتند خانواده های ما با سفر ما به ایران در این سن موافقت کردند چون تصوری که از ایران داشتند چیز دیگری بوده و هست…
پس از آن سراغ گروهی از دختران که از کشور ترکیه آمده بودند و دورهم جمع شده بودند رفتم. بتول زهرا ۱۹ساله بود و ۴سالی می شد که از ترکیه به ایران آمده بود میگفت: برای ما درس خواندن در اینجا آسانتر است و میخواهیم با این علم خودمان را بشناسیم.اولین تجربه حضورش در اعتکاف بود. در مورد آثار اعتکاف پرسیدم ،گفت باید پس از خروج از مسجد به این سوالت پاسخ دهم. از تصورش از ایران قبل از ورود به کشورمان می گفت و اینکه فکر میکرد ایران کشور فرشتگان است. سوال بزرگی در ذهنش بود که چرا با وجود امکان حجاب بعضی از دختران ایرانی اینگونه اند؟ من آنان را نمی فهمم!!
شهید
پس از آن با زهرا صحبت کردم.۱۸ ساله از ترکیه ، سه سال بود به ایران آمده بود.از سختی هایی که برای آمدن به ایران کشیده بود میگفت.از تمسخر خانواده اش بخاطر سفرش به ایران و از اینکه پیشنهاد ۵ میلیونی را برای ادامه تحصیل در ترکیه رد کرده بود و برای تحصیل علم دین به ایران آمده بود.
زینب ۲۲ ساله بود و چهارسال بود که از ترکیه به ایران آمده بود. به گفته خودش وقتی که وارد ایران شده بود سنی بوده اما عاقبت شیعه شده بود.از مادرش که هنوز سنی است میگفت. تناقضات اعتقادی اهل سنت او را به تنگ آورده بود. او تشیع را به این خاطر برگزیده بود که پاسخ های منطقی و عقل مدارانه برای شبهه های ذهنی اش داشت.از خواهر سنی اش می گفت که با دیدن اعمال و رفتار او متمایل به تشیع شده است.
هدف او از تحصیل در ایران رساندن پیام منطقی تشیع به هموطنان مسلمانش بود.اولین تجربه حضورش در اعتکاف بود و میگفت فرصتی که در ایام اعتکاف است باید در تمام زندگی مان وجود داشته باشد.
اعمال ام داوود شروع شد و من غرق در افکار م بودم …
به یاد سخن امام صادق (ع) افتادم که فرمودند:
خداوند در میان هر قومی حجتی دارد ، درمیان هر صنف و خانواده ای نیز حجتی دارد.