زندگی بعد از زایمان منهای افسردگی

زندگی،بعد،زایمان،افسردگی،فیزیولوژیک،

اختلالات خلقی که 3 تا 6 ماه پس از اولین زایمان اتفاق می افتد به عنوان «افسردگی پس از زایمان» شناخته می شود.

بارداری و زایمان وقایعی فیزیولوژیک و در اغلب موارد، خوشایند و دوست داشتنی هستند؛ اما گاه با عوارضی همراه می شود که می تواند در صورت بی توجهی، برای روان مادر خطرآفرین باشد. در زمانی که مادر با تولد نوزاد، انتظار تجربه های لذت بخش را در زندگی دارد، با حالات ناشناخته و ناخوشایندی مانند نگرانی و اضطراب، احساس ضعف و ناتوانی، لذت نبردن از وقایع خشنود کننده زندگی، اختلال خواب و اشتها، عدم اعتماد و احساس بی کفایتی به عنوان مادر، مواجه می شود. در این شرایط مادر پس از زایمان، در معرض آسیب های جسمانی و روانی بیشتری قرار دارد.

سطح اختلالات خلقی بعد از زایمان
 
اختلالات خلقی که پس از زایمان رخ می دهد در 3 سطح غم، افسردگی و روان پریشی شناخته می شود. آن دسته از اختلالات خلقی که 3 تا 6 ماه پس از اولین زایمان اتفاق می افتد به عنوان «افسردگی پس از زایمان» شناخته می شود.
 
13 عامل اصلی افسردگی بعد از زایمان
 
به طور کلی عواملی که می تواند به فرد این هشدار را بدهد که آیا در معرض ابتلا به افسردگی پس از زایمان است یا خیر، در 13 عنوان جای می گیرد. 1-افسردگی قبل از بارداری، 2-عزت نفس پایین، 3- استرس مراقبت از نوزاد، 4- اضطراب والدین، 5- استرس های زندگی، 6- بارداری پیش بینی نشده، 7- حمایت نشدن های اجتماعی و خانوادگی، 8- سابقه قبلی افسردگی در طول دوران زندگی، 9- خلق و خوی نوزاد، 10- ناراحتی بابت مادر شدن و مسئولیت هایش، 11- نامناسب بودن وضعیت اجتماعی و اقتصادی، 12- آرامش بخش نبودن روابط زناشویی و 13-نداشتن رضایت مندی از زندگی مشترک. در ضمن کیفیت ارتباط مادر افسرده در کودکی با والد خود نیز در ابتلا به افسردگی پس از زایمان تاثیرگذار است.
 
علایم افسردگی بعد از زایمان :
 
نشانه های تشخیصی برای پی بردن به احتمال افسردگی پس از زایمان می تواند شامل نکاتی این چنینی باشد: مادری که کمتر با نوزاد خود بازی می کند، کمتر با اطرافیان ارتباط برقرار می کند، خود را مادری بی کفایت می داند، به نیازها و سر و وضع ظاهری خود اهمیت چندانی نمی دهد، در ارتباط برقرار کردن با همسر اظهار بی میلی می کند، نگرانی بیش از حدی در رابطه با سلامت نوزاد از خود نشان می دهد، مدام از خستگی و کمبود خواب شکایت دارد و همچنین شکایات جسمانی دارد؛ مثلا به طور مکرر اظهار می کند سردرد یا سرگیجه و حالت تهوع دارد.
 
در فکر مادران افسرده چه می گذرد؟
 
نحوه ارتباط مادر با نوزاد در رشد وی تاثیر بسزایی دارد به طوری که می تواند رشد نوزاد را به تعویق بیندازد. نوزادان با مادران افسرده بسیار تحریک پذیر هستند، فعالیت کمتری دارند و همچنین چهره غمگین تری نسبت به دیگر نوزادان دارند. سوال اساسی این جاست که چه موضوعاتی در فکر و ذهن مادر وجود دارد که وی را تا این حد افسرده و غمگین می کند؟ 

در پاسخ به این سوال می توان گفت: افکاری که در ذهن مادر بر اساس برداشت های غلط یا در اصطلاح تحریف شده به وجود آمده است و همراه با این افکار احساس غم، یاس و افسردگی در وی بروز می کند؛ مانند این که: «مادرم مثل بی عرضه ها با من برخورد می کند، انگار فقط خودش بچه به دنیا آورده»، «من مادر بی لیاقتی هستم چون نمی توانم از نوزادم درست مراقبت کنم»، «من از عهده نگهداری بچه به تنهایی برنمی آیم چون حتی نمی توانم به گریه بچه ام پایان بدهم»، «تا آخر عمرم باید پای این بچه بسوزم و بسازم»، «شوهرم منتظر بود تا بچه بیاید و من را به این بهانه سرگرم کند. از اول هم به من بی اعتنا بود»، «بارداری باعث شد توازن اندامم به هم بخورد» و «بچه داشتن همه برنامه های زندگی آدم را خراب می کند».
 
درمان افسردگی بعد از زایمان:
 
برای درمان افسردگی پس از زایمان راهکارهای زیادی وجود دارد که باید پس از شناخت نگرانی ها و ریشه های ایجاد آن، دست به انتخاب راهکار زد؛ بنابراین درمان به تعداد افراد می تواند متعدد و متفاوت باشد. در این جا به یکسری درمان های متداول اشاره می کنیم.
 
درمان هایی که باید توسط اطرافیان مادر ارائه شود
 
افزایش باور مادر بر میزان کنترلی که بر وقایع زندگی دارد: وقتی مادر از مسائلی مثل به هم خوردن نظم زندگی با تولد نوزاد، به هم خوردن توازن اندام، تحت تاثیر قرار گرفتن برنامه ریزی های آتی و ... شکایت می کند، باید به وی یادآوری شود که وی هنوز هم می تواند با وجود فرزند برنامه های شخصی خود را دنبال کند و راه های متعددی برای نگهداری و مراقبت صحیح از فرزند وجود دارد؛ همچنین برای بازگشت به وزن ایده آل مراقبت ها و ورزش های قبل و بعد از بارداری قابل دسترسی و راهگشا است.
 
آموزش روش صحیح و نه انتقاد:
 
برای این که بتوانید به مادر کمک کنید تا بتواند به مرور زمان شیوه های نگهداری و مراقبت از نوزاد را فرابگیرد به وی آموزش دهید. استفاده از جملات انتقادی مثل: «بچه را بده خودم ساکت کنم»، «این طوری که پوشک عوض نمی کنند»، «تو هم با این بچه نگه داشتنت» و ... آثار مخرب زیادی خواهد داشت؛ به علاوه با این جملات به مادر این پیام را می دهید که تو ناتوان هستی، تو مادر لایقی نیستی و ... به جای انتقاد، شیوه صحیح شیر دادن، خواباندن، تعویض پوشک نوزاد و دیگر مراقبت ها را با صبر و حوصله به وی آموزش دهید.
 
به عنوان شوهر از همسر و به عنوان پدر از نوزادتان حمایت کنید:
 
توصیه می شود در ماه های اولیه پس از تولد نوزادتان میزان ساعات حضورتان را در خانه بیشتر کنید. در نظر داشته باشید بهانه هایی همچون حضور والدین خود و همسرتان در منزل شما، مهیا بودن امکانات رفاهی مورد نیاز نوزاد و همسرتان و ... از نظر روحی و عاطفی برای همسرتان قابل قبول نخواهد بود. همچنین پس از تولد نوزاد، اتاق خود را از همسر و نوزادتان جدا نکنید. به جای شکایت از همسرتان مبنی بر این که تمام هوش و حواسش به نوزاد است، در فعالیت های مراقبتی از نوزاد مشارکت کنید.

کمک هایی که مادر به خود می تواند بکند
 
* بهتر است پیش از زایمان، برنامه ها و فعالیت هایی را که قصد دارید ادامه دهید برای خود مشخص کنید.
 
* استفاده از برنامه ورزشی منظم برای تقویت روحیه و همچنین کمک به بازگشت توازن اندام بسیار موثر خواهد بود.
 
* پس از زایمان برای وفق پیدا کردن با تغییر سبک زندگی و دستیابی به راهکارهای مناسب جهت تطابق با این تغییرات با یک روانشناس در ارتباط باشید.
 
* هرقدر میزان مطالعات شما در زمینه های مراقبت از نوزاد بیشتر باشد، عملکرد بهتری خواهید داشت. همچنین فراموش نکنید کمک گرفتن از تجارب والدین نیز موثر خواهد بود.
 
* به بهانه رسیدگی به نوزاد از همسرتان فاصله نگیرید. فرصت هایی را برای باهم بودن فراهم کنید و صحبت هایتان حول محور مسائل شخصی خود، احساسات تان، نگرانی ها و دل مشغولی هایتان و ... باشد.
 
* همان طور که پیش از این نیز اشاره شد به طور حتم درمان های متعدد دیگری نیز وجود دارد که بنا به شرایط افراد، متفاوت خواهد بود.


منبع:برترین ها


Comments (0)