رابطهمان با همکارانمان چطور باشد؟
بعضی ها معتقدند در فضای صمیمانه کارها بهتر از رابطه رئیس و مرئوسی پیش می رود. بعضی دیگر به عکس؛ گروه اول دورهمی های خانوادگی هم دارند و گروه دوم، فقط نام و نام خانوادگی همدیگر را می دانند. به نظر شما کدام روش بهتر است؟ این که به قول معروف با کارمندان قاطی شد و فاصله ها را برداشت یا این که با کشیدن دیواری، رابطه ها را تعریف کرد؟ اگر دقیقا پاسخ سوال تان را نمی دانید، حتما مطلبی را که در پی می آید، بادقت بخوانید.
ارتقای مهارت ها
خودتان را چطور معرفی می کنید؟ کارآموزی که قرار است شاگردی کند یا فردی که با مهارت های متعدد تصمیم دارد با گروهی همکاری را آغاز کند؟ در هر کدام از این جایگاه های که قرار داشته باشید، باید «مهارت بودن در مکان مناسب» را آموخته باشید. به این مثال دقت کنید: اگر قرار است به عنوان کارورز در یک آهنگری مشغول به کار شوید باید اطلاعات کاملی درباره نحوه کار، مشکلات احتمالی و تئوری کار با دستگاه ها را بدانید. این به شما کمک می کند که اولا بتوانید در مواقع لازم اطلاعات تان را به رخ بکشید و در ثانی با سرعت بیشتری کار را به طور عملی یاد بگیرید. بنابراین حتی در جایگاه یک کارورز نباید به قول معروف صفر کیلومتر باشید!
مشخص کنید
پیش از شروع هر کاری، دقیقا خواسته هایتان از خودتان و گروهی را که با آنها همکاری می کنید، مشخص کنید. درباره مدت زمان کار، حقوق دریافتی، مزایا، پاداش، اضافه کاری تا شیوه لباس پوشیدن تان در محل کار سوال کرده و براساس پاسخ روشنی که دریافت می کنید، برای شروع همکاری یا ادامه آن تصمیم بگیرید. درباره خواسته های همکارانتان از شما نیز کاملا اطلاعات کسب کنید. واضح و مشخص بودن مسیر همیشه کمک می کند تا رابطه، درست، محکم و قانونمندی با کارفرما و همکاران تان داشته باشید.
زمان بدهید
به هیچ وجه در بدو ورود به محل کار، سفره دل تان را باز نکنید. لازم نیست بسته و مشکوک رفتار کنید؛ فقط کافی است کمی به خودتان و اطرافیان تان فرصت بدهید تا آشنایی قدم به قدم اتفاق بیفتد. آشنایی های تدریجی، دوستی ها و روابط کاری محکم تری را شکل می دهد.
هوش اجتماعی را افزایش دهید
حتما اسم هوش اجتماعی و هوش هیجانی به گوش تان خورده است. بنابراین درباره هوش اجتماعی و هیجانی مطالعه کنید تا بتوانید این مهارت را بالا ببرید. افراد موفق الزاما هوش بالایی ندارند؛ بلکه اغلب آنها از هوش هیجانی بالایی برخوردارند. نکته ای که باید به آن دقت کنید، بالا بودن هوش هیجانی است. با آگاهی از جنس این نوع هوش و تقویت آن، می توانید با دیگران ارتباط بهتری داشته باشید. به این دلیل که با تشخیص حسی درست تان می توانید ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید.
قدردانی کنید
دیگران هیچ وظیفه ای در قابل شما ندارند! در محیط کار و درست در شرایطی که گفته و ناگفته هر کس به فکر ارتقای جایگاه شغلی خودش بوده و تلاش می کند فرد لایق تر، کارآمدتر و باهوش تر به نظر برسد، کمک کردن به دیگران، لطف بزرگی است. بنابراین اگر می خواهید فرد مودب با روابط عمومی مناسب و بالا باشید، حتما از کوچک ترین کمک و محبت دیگران به درستی و به شکل مناسب قدردانی کنید. دیگران برای کمک به شما وظیفه ندارند.
مثبت نگر باشید
این اصلا به معنی نادیده گرفتن شرایط نامناسب احتمالی و برخورد ساده لوحانه با شرایط کاری نیست؛ بلکه به معنی بررسی همه جانبه شرایط و یافتن بهترین راه برای رسیدن به بهترین نتیجه است، علاوه بر این که مثبت اندیشی یکی از راهکارهای روانی ایجاد انگیزه در خود و دیگران است. بنابراین سعی کنید حتی نقاط ضعف را با نگاه مثبت بررسی کرده و راه چاره درستی برای رفع آنها پیدا کنید.
مدیریت زمان
دقیقا این شما هستید که می توانید زمان تان را مدیریت کنید. به این معنی که نگذارید دیگران زیر پرچم دوستی، از وقت و فرصتی که می توانید برای خودتان هزینه کرده و هزار و یک کار مورد علاقه تان را انجام دهید، دزدیده و از شما سوءاستفاده کنند. بنابراین اگر در هر لحظه از روابط کاری تان این مساله را حس کردید، بدون رودربایستی برای فرد مورد نظر توضیح بدهید که الان فرصت صحبت نداشته و باید به مکالمه پایان دهید. مشخص کردن این مساله نیز از دیگر خط قرمزهایی است که باید به آن پای بند باشید.
خاتمه حرف های درگوشی
این مساله بیشتر مخصوص به محیط های کاری کشور ماست. کافی است کمی بیشتر با تلفن صحبت کنید، کمی زود سر کار بیایید، کمی دیرتر محل کار را ترک کنید، خوشحال یا غمگین باشید و کم یا زیاد غذا بخورید همگی فرصتی برای تولد شایعات و حرف های درگوشی افراد بیکار است! در مقابل این حرف ها اصلا سکوت نکنید. به محض شنیدن چنین حرف هایی، مستقیما سراغ فرد مورد نظر بروید و حرفی را که شنیده اید، بیان کنید و از او توضیح بخواهید.
اما اگر منبع خبر برای شما مشخص نیست، بدون این که عصبی شوید چون قصد آنها دقیقا همین موضوع است در شرایط مناسب که همه همکارها وجود دارند، موضوع را مطرح کرده و به واکنش و حرف های دیگران توجه کنید. سپس درباره موضوع مطرح شده بدون این که به عنوان مقصر توضیح بدهید، در چند عبارت توضیحاتی ارایه کنید که دیگران را از اشتباه دربیاورید. محدوده روابط تان با دیگران را تعریف می کنید و توضیح می دهید که رفتار و کارهای شما هیچ ارتباطی به دیگران نداشته و نباید به کسی توضیحی بدهید. این خطر قرمز را برای خود و دیگران به خوبی و پررنگ مشخص کنید.
شنونده خوبی باشید
اگرچه در چند نکته قبل اشاره شد که زمان بندی را فراموش نکنید و نگذارید وقت تان را بگیرند، اما گاهی برای دوستانی که برای آنها ارزش قائل هستید، وقت بگذارید و حرف و درد دل های آنها را بشنوید. بخشی از برقراری ارتباط موثر با دیگران، شنیدن حرف های آنها، حتی بدون ارایه راهکار یا اظهارنظر است. گاهی افراد فقط دوست دارند با کسی صحبت کنند تا سبک شوند.
همراه باشید
گاهی همکاران تصمیم جمعی برای یک موضوع می گیرند، برای مثال نسبت به رفتار نادرست مدیر، حجم کاری بالا و عدم تناسب آن با حقوق دریافتی، تغییر ساعت کار و کیفیت غذای ارائه شده اعتراض هایی دارند. ممکن است شما دوست نداشته باشید در جمع های اعتراضی شرکت کنید، اما کنار کشیدن شما از یک تصمیم جمعی، اولین نقطه جدا شدن شما از جمع و آسیب دیدن رابطه شما و دیگر همکاران است. بنابراین اگر اهل جار و جنجال و شورش هم نیستید، اما به شکلی هوشمندانه با دیگران همراه شوید، برای مثال شما هم حاضر شوید و به قدری که به جایگاه و شرایط کاری خودتان ضرری وارد نمی شود، صحبت کنید.
با دیگران مرتبط باشیم
براساس آمار مرکز تحقیقات کار و روان شناسی «گالوپ» افرادی که از کار در محیط کاری شان لذت برده و با همکاران شان ارتباط مناسبی دارند، راندمان کاری شان نسبت به افرادی که در این شرایط نیستند، تا هفت برابر بیشتر است. بنابراین روابط بین فردی در اجتماعی که حضور داریم، بیش از آنچه تصور می کنید روی ساختار ذهنی، نحوه عملکرد، موفقیت یا شکست و در نتیجه بازده کاری ما تاثیر دارد. به نظرتان باز هم می توانیم به تنهایی زندگی کنیم؟ اصلا آمار و ارقام را کنار بگذاریم و به مساله روابط بین افراد از بعد احساسی- عاطفی نگاه کنیم.
به این سوال صادقانه جواب دهید: اگر مساله ای غمگین تان کرده باشد، تا چه مدت می توانید به تنهایی بار آن را به دوش کشیده و با کسی حرف نزنید؟ اگر صادقانه به سوال جواب داده باشید، پاسخ تان منفی است. پس ما، موجوداتی اجتماعی هستیم. شاید به همین دلیل افرادی که روابط اجتماعی بیشتر و مناسب تری با دیگران دارند از سلامت روان بیشتری برخوردار هستند.
منبع: برترین ها
منبع: برترین ها