دولت فاسد و دانشگاه پول‌شویی علی خامنه‌ای/ اکبر گنجی

بمب اتمی ایران آژانس بین المللی انرژی اتمی یوکیا امانو پولشویی فساد سوریه کشتار داریا بشار اسد ایران حزب الله

دولت فاسد و دانشگاه پول‌شویی علی خامنه‌ای/ اکبر گنجی
دولت محمود احمدی‌نژاد، دولت پاک، عدالت‌پرور، ضد اشرافیگری، ضد فساد و مهرپرور آیت‌الله خامنه‌ای بود. پروژه احمدی‌نژادی کردن حاکمیت، پروژه حذف طبقه حاکمه سیاسی گذشته و ساختن یک طبقه حاکمه سیاسی جدید بود. طبقه حاکمه گذشته، نماد فساد، اشرافی‌گری و مخالفت با ارزش‌های انقلاب بود. آیت‌الله خامنه‌ای با فرد ساده‌زیست، پاک و بی‌باکی چون احمدی‌نژاد به سراغ آنان رفت.
 
خامنه‌ای پشتیبانی و تبلیغ احمدی‌نژاد را به نهایت رساند. اما در اینجا فقط نگاهی به سخنان او در دیدارهای با دولت احمدی‌نژاد که به مناسبت هفته دولت صورت گرفته، و آن هم فقط موضوع عدالت و فساد،انداخته تا بدانیم که دولت احمدی‌نژاد دولت پاک عدالت‌پرور ضد فساد خامنه‌ای بود.
 
در اولین دیدار در هشتم شهریور ۱۳۸۴ گفت:
 
«من باید از آقاى احمدى‌نژاد تشکر کنم که ایشان کار جدیدى کردند؛ عدالت‌محورى را به عنوان یک شعار گذاشتند وسط؛ این کار خیلى بزرگى بود. وقتى که ایشان تبلیغات انتخاباتى مى‌کردند، به افراد خانواده خودم مى‌گفتم اگر آقاى احمدى‌نژاد رأى هم نیاورد، این خدمت بزرگ را به انقلاب کرد که شعار عدالت‌محورى را مطرح کرد؛ نگذاشت به فراموشى سپردنِ این شعار بشود یک سنت... یکى از حرف‌هاى خوب آقاى رئیس‌جمهورمان در تبلیغات انتخاباتى -که به نظر من این حرف، عده زیادى را جذب کرد- تحول در مدیریت بود... یکى از شعارهاى خوب آقاى احمدى‌نژاد مسئله ساده‌زیستى است... یک وقت هست که ما جلوى چشم مردم یک مانور اشرافى‌گرى مى‌دهیم؛ این دیگر مباح و مکروه ندارد؛ همه‌اش حرام است؛ به‌خاطر اینکه تعلیم‌دهنده اشرافى‌گرى است به: اولاً زیردست‌هاى خودمان، ثانیاً آحاد مردم به این کار تشویق مى‌شوند. ما نباید مردم را به این کار تشویق کنیم.»
 
در دومین دیدار در ششم شهریور ۱۳۸۵ گفت:
 
«مردم، تشنه عدالت، تشنه مبارزه با فساد و تشنه تمسک به اصول انقلاب بودند، که وقتى دیدند یک نفر صادقانه این شعارها را سر دست گرفته و مطرح می‌کند، حول محور او جمع شدند؛ خود این نعمت بزرگى است که این تفکر به صورت یک گفتمان مسلط در جامعه درآمد و همچنان ادامه دارد و بعد از روى کار آمدن این دولت، بحمداللَّه تقویت هم شده است... این دولت به عنوان یک دولت "اصولگرا" شناخته شده و رفتار و تلاشى هم که تا امروز نشان داده و آنچه در عمل و قولش منعکس شده، همین اصولگرایى را نشان می‌دهد... شاخصه‌هاى اصولگرایى، شاخصه‌هاى مهمى است... شاخصه اول "عدالت‌خواهى و عدالت‌گسترى" است... "فسادستیزى" شاخصه  دیگرى است... "اجتناب از اسراف و ریخت‌وپاش" که جزو برنامه‌هاى بسیار خوب شماهاست... مسئله دیگر، مبارزه با فساد همراه با قاطعیت است. الان خوشبختانه رویکرد دولت و آقاى رئیس‌جمهور طورى بوده که کسانى که تمایل به فساد دارند، مرعوبند؛ اما اگر کار صحیح و واقعى انجام نگیرد، کم‌کم این رعب شکسته می‌شود و این ابهت از بین می‌رود؛ میل به فساد در یک جاهایى وجود دارد. با فساد و تخلفات مالى بى‌محابا برخورد کنید.»
 
در سومین دیدار در چهارم شهریور ۱۳۸۶ گفت:
 
«شما هم دولتى هستید که این دو خصوصیت را جزو شعارها و برنامه‌هاى عملکرد خودتان قرار داده‌اید؛ هم به مردم امید مى‌دهید، هم وعده عدالت مى‌دهید. همان امید هم به خاطر این است که شما پرچم عدالت را بلند کرده‌اید و دم از عدالت مى‌زنید... شعارهاى شما، فضاى اصولگرایى و فضاى ارزش‌هاى انقلابى و فضاى وفادارى به مبانى امام و انقلاب را بر جامعه حاکم کرده است؛ این خیلى چیز باارزشى است. اولین و مهم‌ترین شاخصه دولت شما این است. دوم، همین پایبندى به عدالت است که عرض کردیم.»
 
در چهارمین دیدار در  دوم شهریور ۱۳۸۷ گفت که از امتیازات دولت احمدی‌نژاد این است:
 
«جرئت در مقابله با فساد. مقابله با فساد خیلى کار سختى است. یک وقتى بنده گفتم که این اژدهاى هفت سرِ فساد را به این آسانى نمی‌شود قلع و قمع کرد؛ خیلى کار سختى است. نه اینکه حالا بگویم قلع و قمع شده؛ نه خیر، الان هم قلع و قمع نشده؛ لیکن جرئت مقابله با آن هست. خب، وقتى که اجزای مجموعه، خودشان آلوده به فساد نباشند، طبعاً جرئتشان بیشتر است. بسیارى از مجموعه‌هاى قبلى هم حقیقتاً پاکیزه بودند -یعنى آلودگى نداشتند- اما بالاخره جرئت در مقابله  با فساد یک امتیازى است که در شما هست.»
 
در پنجمین دیدار در ۱۸ شهریور ۱۳۸۸ که پس از رویدادهای انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ صورت می‌گرفت، گفت:
 
«در واقع ملت بزرگ ما، با حضور ۸۵ درصدى در صحنه، بیعت دوباره‌‌‌‌‌‌اى با انقلاب کردند، بعد هم رئیس‌جمهورى را انتخاب کردند با قریب ۲۵ میلیون رأى، که این هم یک نصاب جدیدى براى دولت و براى رؤساى جمهور ما بود. و اینها پیام داشت؛ هم آن حضور ۸۵ درصدى -۴۰ میلیونى- پیام‌هایى در خود دارد، هم این انتخاب قریب ۲۵ میلیونى... آقاى رئیس‌جمهور ما هم که بحمداللَّه پرانرژى و خستگى‌‌‌‌‌‌نشناس حقاً؛ پابه‌‌‌‌‌‌پاى ایشان دویدن هم خیلى سخت است. خدا کمک‌تان کند بتوانید پابه‌‌‌‌‌‌پاى ایشان بدوید و برسید به مقاصدتان؛ واقعاً کار دشوارى است. ایشان خیلى زیاد زحمت می‌کشند، زیاد تلاش می‌کنند، بحمداللَّه پرانرژى هم هستند؛ خدا را شکر. به ظاهر ایشان هم این همه نمى‌‌‌‌‌‌آید. الحمدللَّه. خداوند ان‌‌‌‌‌‌شاءاللَّه بیشتر کمک کند، بیشتر انرژى بدهد، بیشتر توان بدهد. البته ما مرتب دعا می کنیم؛ من هیچ شبانه‌‌‌‌‌‌روزى نیست که به آقاى رئیس‌جمهور و بعضى دیگر از مسئولین دعا نکنم... شما رویکرد عدالت داشتید. از مسئله‌‌‌‌‌ عدالت دست برندارید؛ این قضیه‌‌‌‌‌ عدالت را دنبال کنید. و مسئله‌‌‌‌‌  فسادستیزى، حمایت از طبقات ضعیف، ساده‌‌‌‌‌‌زیستى، نگاه به مناطق دوردست و محروم، توجه به مشکلات گوناگون مردم.»
 
در ششمین دیدار در هشتم شهریور ۱۳۸۹ گفت:
 
«یکى از مهم‌ترین خصوصیات این دولت این است که شعارهاى خودش را شعارهاى انقلاب قرار داده و به این، احساس سربلندى و افتخار می‌کند. مردم هم به خاطر همین به شما اقبال کردند؛ این هم معلوم باشد. مردم به این شعارها دلبسته‌اند، علاقه‌مندند. شعار عدالت‌طلبى، براى مردم جذاب است؛ شعار اجتناب از اشرافیگرى، براى مردم شعار مطلوب و شعار جذابى است؛ یا شعار خدمت‌رسانى به مردم، یا شعار استکبارستیزى، یا شعار ساده‌زیستى، یا شعار کار و تلاش و خدمت به مردم.»
 
در هفتمین دیدار در ششم شهریور ۱۳۹۰ گفت:
 
«شعارهاى دولت نهم و دهم شعارهایى بود و هست که این شعارها براى مردم مؤمن ما جاذبه دارد؛ مثلاً عدالتخواهى، یا استکبارستیزى، یا ساده‌زیستى و مقابله با منش اشرافیگرى، یا مقابله با ویژه‌خوارى و سوءاستفاده از ارتباطات در مسائل اقتصادى و غیراقتصادى، یا خدمت‌رسانى صادقانه. و من عرض بکنم، شما هم این را می‌دانید؛ علت اقبال مردم به دولت و به رئیس‌جمهور -چه در سال ۸۴، چه در سال ۸۸- این شعارها بود.»
 
در هشتمین دیدار در دوم شهریور ۱۳۹۱ گفت:
 
«در این سال‌هایى که دولت نهم و دولت دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزش‌هاى ‌انقلاب و چیزهایى که امام به آن توصیه می‌کردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم، خوشبختانه کاملاً برجسته شده: مسئله‌ ساده‌‌زیستى مسئولان، استکبارستیزى، افتخار به انقلابیگرى. یک دوره‌‌اى بر ما گذشت که اسم انقلاب و انقلابیگرى و اینها به انزوا افتاده بود؛ سعى می‌کردند به عنوان یک ارزش منفى یا ضد ارزش، از این چیزها یاد کنند؛ مقاله می‌نوشتند، حرف می‌زدند، گفته می‌شد. امروز خوشبختانه این جور نیست، درست به عکس است؛ گرایش عمومى مردم و مسئولان کشور به حرکت انقلابى، جهت‌گیرى انقلابى، ارزش‌هاى انقلابى و مبانى انقلاب است. این را توجه داشته باشید که یکى از عوامل گرایش مردم به دولت، همین‌هاست؛ یعنى مردم به این ارزش‌ها اهمیت می‌دهند. مسئله‌ دعوت به عدالت، مسئله‌ ساده‌‌زیستى، دور بودن مسئولان از تجمل؛ اینها خیلى چیزهاى مهمى است.»
 
در آخرین دیدار در ۲۳ تیر ۱۳۹۲ گفت:
 
«هشت سال کار کردید، تلاش کردید، کارهاى خوبى انجام گرفت، تحمل زحمات کار شبانه‌روزى را شماها نشان دادید؛ یعنى دیده شد، احساس شد، همه فهمیدند که رئیس‌جمهور محترم و همکاران‌شان در دولت حجم کارشان بسیار بالا و پرشتاب نسبت به همه دوره‌هاى دیگر بود و هست؛ این نقطه برجسته‌اى است که نباید این را نادیده گرفت... این دولت بحمدالله توانست شعارهاى انقلاب را سر دست بگیرد و به آنها افتخار کند و آنها را در جامعه مطرح کند.»
 
اما گسترده‌ترین فسادهای تاریخ انقلاب، در دولت پاک خامنه‌ای صورت گرفت، که فساد سه هزار میلیارد تومانی یکی از مصادیق آن بود. فساد بیمه که رحیمی -معاون اول احمدی‌نژاد- نقش مهمی در آن داشت، نیز یکی دیگر از موارد است که با تعیین «خط قرمز» توسط احمدی‌نژاد، و دستور خامنه‌ای، قوه قضائیه از بازداشت رحیمی خودداری کرد. همه بر این گمان بودند که پس از پایان دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد به سرعت رحیمی بازداشت خواهد شد. اما برخلاف شایعات و سخنان صادق لاریجانی که «خط قرمزی در رسیدگی به پرونده‌های قضایی وجود ندارد»، رحیمی همچنان آزاد است.
 
گفته می‌شود که عدم برخورد جدی با فساد اطرافیان احمدی‌نژاد، بخشی از توافق خامنه‌ای با او بوده که در دوران انتخابات ریاست جمهوری -خصوصاً با رد صلاحیت مشایی- احمدی‌نژاد هیچ اقدامی انجام نداده و با سکوت انتخابات را برگزار کند. اما این دولت فاسد، پس از انتخاب حسن روحانی، طی دوران ۲۴ خرداد الی ۱۲ مرداد، به سرعت دست به کار رانت‌خواری، فساد، دزدی، و... شد تا جای پایی در قدرت برای خود بسازد. فقط به چند نمونه زیر بنگرید:
 
الف- تصویب تأسیس دانشگاه احمدی‌نژاد در تهران در شورای عالی انقلاب فرهنگی. دانشگاهی که علاوه بر رانت‌خواری، فاقد همه شرایطی است که توسط همین رژیم وضع شده است.
 
ب- اعلام شماره حساب بانکی دانشگاه ایرانیان توسط احمدی‌نژاد در آخرین مصاحبه تلویزیونی برای به اصطلاح کمک‌های مردمی.
 
پ- واریز ۱۶ میلیارد تومان از ذی‌حسابی نهاد ریاست‌جمهوری به حساب کوتاه‌مدت بانک ملت به شماره ۴۷۰۱۶۸۶۴۹۵ به نام دانشگاه غیردولتی، غیرانتفاعی جامع بین‌المللی ایرانیان در آخرین روز کاری دولت احمدی‌نژاد. این شماره حساب دانشگاه ایرانیان است.
 
ت- دریافت بیش از ۴۰ هزار سکه توسط احمدی‌نژاد از بانک مرکزی و توزیع آنها میان اطرافیان. معلوم نیست که آیا ۷۵ سکه تقدیمی به غلامحسین الهام به ارزش ۸۰ میلیون تومان هم بخشی از همین سکه‌ها بوده است یا نه؟ در ضمن مجموع سکه‌های دریافتی الهام بالغ بر ۱۸۰ سکه است. گفته می‌شود که به هر وزیر نیز ۱۰۰ سکه داده است.
 
ث- احمدی‌نژاد وقتی رئیس‌جمهور شد، اجازه نداد تا خاتمی دفتری تحت عنوان دفتر رئیس‌جمهور سابق داشته باشد. اما در آخر کار خود، ساختمان لادن در ونک را به عنوان دفتر رئیس‌جمهور سابق -یعنی دفتر خود- تعیین کرد.
 
ج- انتقال تمامی هدایای ریاست جمهوری: «نیمه شب جمعه یازدهم مرداد ماه از ساعت یازده شب تا دو و سی دقیقه بامداد شنبه دوازدهم مردادماه ۲۲۸۳ قلم هدیه رئیس‌جمهور که همگی دارای برچسب اموال نهاد ریاست جمهوری بود و اطلاعات آن در سیستم اموال موزه هدایا ثبت و ضبط شده است، در ۴ کامیون جاسازی و با ۵ ماشین زرهی اسکورت شد و به ساختمان لادن در میدان ونک منتقل شد». تمامی اسناد هدایا نیز به دستور احمدی‌نژاد نابود شده است.
 
چ- اختلاس‌های بسیار گسترده و در بنیاد شهید که به گفته عضو هیئت رئیسه کمیته تحقیق و تفحص از بنیاد شهید و امور ایثارگران در مجلس، اکثر رؤسایی که در رأس هرم بنیاد شهید و امور ایثارگران هستند در این تخلفات نقش مهمی دارند.
 
ح- استخدام‌های بسیار گسترده در این دوران ۴۵ روزه به صورت غیرقانونی از نیروهای خودشان. تغییر هیئت مدیره‌ها به صورت گسترده. فقط در سازمان میراث فرهنگی در روزهای آخر دو هزار نیروی پیمانی استخدام شده است. نیروهای نهاد ریاست جمهوری از  ۸۰۰ تن در آغاز به کار احمدی‌نژاد به ۴۸۰۰ در پایان کار او رسیده است.
 
خ- یک مسجد کوچک در قم وجود دارد. به آنها که از دوستان‌شان بوده گفته‌اند یک بخش تحقیقات در مسجد بگشایید. معاونت برنامه‌ریزی و توسعه ریاست جمهوری یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان به عنوان پروژه به آنها داده‌اند. چهار پروژه ۳۰۰ میلیون تومانی تحت عنوان منشور اقتصادی جمهوری اسلامی، منشور سیاسی جمهوری اسلامی، منشور فرهنگی جمهوری اسلامی و منشور اجتماعی جمهوری اسلامی. آنها هم کتاب اقتصادنا شهید صدر را به صورت ۱ و ۲ و ۳ درآورده و به اینها بازگردانده‌اند.
 
فسادهای این دوران بسیار گسترده‌تر از این چند مورد است. دولت جدید باید گزارشی از همه موارد را به اطلاع مردم برساند. اما چند نکته پیرامون این فسادها:
 
یکم- دانشگاه پول‌شویی: تا حدی که من اطلاع دارم، پول‌های بسیاری در دوران احمدی‌نژاد به همین شیوه‌ها به افراد و گروه‌ها واگذار شده است. دانشگاه ایرانیان، دانشگاه ایرانیان نیست، «دانشگاه پول‌شویی» است. یعنی اینک تحت عنوان کمک‌های مردمی، بسیاری از آن پول‌ها به حساب این دانشگاه واریز خواهد شد. افرادی که طی دوران احمدی‌نژاد از رانت‌های عظیمی برخوردار شده، حالا به اصطلاح به دانشگاه ایرانیان کمک مالی خواهند کرد.
 
دوم- فقدان پایگاه اجتماعی: احمدی‌نژاد و همفکران اصول‌گرایش اگر دارای پایگاه اجتماعی بودند، هیچ نیازی به این گونه اقدامات نداشتند. آنان با بودجه‌های دولتی، اموال و ساختمان‌های دولتی، و تأسیس نهادهای تماماً رانتی به دنبال ماندن در قدرت و قدرت‌سازی برای خود هستند. اگر آن پایگاه اجتماعی ۲۵ میلیونی ادعایی سال ۸۸ وجود داشت- که به گفته احمدی‌نژاد به ۳۵ میلیون افزایش یافته بود- به غارت اموال دولتی، آن هم به این شیوه‌های مفتضح، نیازی نمی‌افتاد.
 
سوم- پاک‌ترین دولت تاریخ ایران: احمدی‌نژاد همیشه دولت خود را «پاک‌ترین دولت تاریخ ایران» قلمداد کرده است. آیت‌الله خامنه‌ای و مجتبی خامنه‌ای حامیان تمام عیار این دولت پاک بودند. آنان بودند که با حمایت تمام عیارشان، نه تنها بستر ویران‌سازی کشور توسط احمدی‌نژاد را فراهم کردند، بلکه فسادهای محفل احمدی‌نژاد را هم مصونیت بخشیدند. همه از نزاع‌های احمدی‌نژاد با علی لاریجانی و صادق لاریجانی به خوبی آگاهند. در زمان ریاست جمهوری احمدی‌نژاد شاید می‌شد تحت عنوان مصلحت‌سنجی، مصونیت‌بخشی علی و مجتبی خامنه‌ای به این محفل را توجیه کرد، اما اینک احمدی‌نژاد و محفلش کاره‌ای نیستند، چرا علی و صادق لاریجانی- به عنوان حداقل مخالفان جدی امروزین احمدی‌نژاد- کاری نمی‌کنند؟ آیا دستور علی و مجتبی خامنه‌ای همچنان برقرار نیست؟ چرا دولت حسن روحانی این موارد را لغو نمی‌کند و به عنوان فساد آنها را به دستگاه قضایی ارجاع نمی‌دهد تا همدست به شمار نرود؟ اگر چنین نکنند، معلوم است که پای علی و مجتبی خامنه‌ای در میان است.
 
چهارم- اصول‌گرایان فاسد: در تمامی سخنانی که از آیت‌الله خامنه‌ای نقل کردیم، او دولت احمدی‌نژاد را، «دولت اصول‌گرا» نامیده است. اصول‌گرایان نیز حامی بی‌دریغ او بودند و حتی افرادی چون احمد توکلی، میان مهندس موسوی و احمدی‌نژاد، احمدی‌نژاد را انتخاب کردند. دولت احمدی‌نژاد کثیف‌تر از تمامی زمامداران قبلی در زمینه فساد عمل کرده است. اصول‌گرایان نمی‌توانند این لکه ننگ را از دامن خود پاک سازند. 
منبع:رادیو فردا
 
 



Comments (0)