خوزستان چگونه از سرزمینی پرآب و حاصلخیز به سرزمینی خشک و لم یزرع تبدیل شد

تالاب الاحواز اهواز اهوار خشکسالی سد کارون بهشت أباد شط العرب ریز گرد ألودگی کارون کرخه اصفهان

 گاردین در گزارشی مفصل نگاهی دارد به وضعیت زیست محیطی خوزستان. این گزارش که تحت عنوان «خوزستان چگونه از سرزمینی پرآب و حاصلخیز به سرزمینی خشک و لم یزرع تبدیل شد» منتشر شده است با تصاویری از زوج جوانی ایستاده در هوای غبارآلود کنار شط العرب(اروندرود)، روخانه در حال خشک شدن دزفول، فلاحیه(شادگان) و نخل های خشکیده و چراگاه های آن و مردم اهواز همراه شده است. برگردان این گزارش را می خوانیم.
 

جنوب غربی ترین استان ایران با طوفان های گردوغبار، رودخانه های خشک شده و آلودگی های فزاینده دست و پنجه نرم می کند.
بیرون در افق، آسمان آبی، رنگ تیره به خود می گیرد، به رنگ زرد طلایی غبارالود در می آید و به سرعت جای خود را به سبز روشن شبیه به مرداب می دهد. برای لحظه ای کسی نمی داند که آیا می خواهد باران بیاید یا نه چرا که دمای هوا پایین می آید و باد در شهر می پیچد. اما طوفان های غبار نزدیک است که شروع شود. بزودی تاریکی خاکستری رنگی همه جا را فراخواهد گرفت و آسمان یا خورشید دیده نخواهد شد.
مردم در ادارات، خانه ها و مدارس درها، پنجره ها و هر درز و شکافی را می بندند. کسی نمی ترسد. مردم از زمان جنگ به وضعیت های اضطراری عادت کرده اند چرا که استان خوزستان واقع در جنوب غرب ایران یکی از خطوط مقدم جبهه در جنگ ۸ ساله ایران و عراق بود.
طوفان های غباری که اخیرا شهرهای اهواز، سوسنگرد و دزفول را درمی نوردد پدیده تازه ای نیست. این طوفانها در طول سالها در مقیاسی کوچکتر رخ داده اند.
این طوفانها به مسایل و علل بهم پیوسته و در هم تنیده ای مربوط می شودکه تعدادی از آنها از مزرهای ایران فراتر می رود و بعضی از این مشکلات ریشه در تغییرات آب و هوایی و گرم شدن جهانی کره زمین دارد. آلودگی هوا و آب به تغییرات بلند مدت در آب و هوا نسبت داده می شود. تالاب های هورالعظیم و شادگان و رودخانه های کارون، کرخه و جراحی که حیاتی ترین منابع آب استان هستند با کم آبی مواجه شده و در آنها به طرز بی سابقه ای مقدار زیادی مواد زائد سمی وجود دارد.
نبود رطوبت در جلگه های در حال خشک شدن قبل از آن که بادها آنها را به مناطق دوردست ببرند به بلند شدن گردوغبار می انجامد. خوزستان علاوه بر اینکه به استان نفت خیز کشور معروف است روی «هلال حاصل خیز» قرار گرفته و روی کره زمین از بهترین آب و خاک برخوردار است. بیش از یک میلیون هکتار از زمین های آن کشاورزی بوده و در فصول سرد سال محصولات حیاتی کشور را تامین می کند. اما با خشک شدن رودخانه ها این روند در حال تغییر است.
زمانی کشتی ها بر روی رودخانه کارون تا شوشتر و اهواز می رفتند. کشتی هایی که در اوایل قرن بیستم نفت شرکت نفتی ایران-انگلیس را تامین و زائران ایرانی را سوار و به مکان های مقدس شیعیان در عراق می بردند. حالا وقتی از بالای پل نادری در اهواز به کارون نگاه می کنی تمام آن چه می بینی باریکه ای سبزرنگ است. فاضلاب و زباله های صنعتی شهرهای در حال رشدی مانند اهواز، ملاثانی، شوشتر و گتوند تاثیرات مخربی بر آن گذاشته است.
آب خوزستان به استان های دیگری منحرف و هدایت شده و کارون بیش از پیش کم آب شده است. اولین تونل احداث شده در دوران شاه جریان آب را به رودخانه در حال خشک زاینده رود انتقال می داد. از آن زمان لوله ها و مسیرهای انتقال آب که شامل آبراه هایی به قم، یزد، کرمان و مسیر هایی جدید به اصفهان را شامل می شود چند برابر شده است.
دو تالاب کشور که در خوزستان واقع شده اند در وضعیت بحرانی قرار دارند. احمد سواری استاد دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر در بهمن ۹۳ به روزنامه کارون گفت: «تا دهه ۱۹۹۰ عمق آب در تالاب هور العظیم به ۱۰ متر و ارتفاع نیزارهای آن تا ۱۳ متر می رسید. اما به خاطر استخراج نفت هکتار هکتار از این تالاب نابود شد. تخریب این مناطق بدون هیچ شک و شبهه ای ارتباط تنگاتنگی با ریزگردها و طوفان های غبار دارد.»
در طول دهه گذشته دولت ایران بر این نکته تاکید داشته که منشا گردوغبارها در خارج از کشور قرار دارد. اما امسال سازمان حفاظت محیط زیست کشور اعلام کرد که بیشتر غبارات از داخل کشور است. دلاور نجفی معاون اسبق سازمان محیط زیست به رسانه های محلی گفت که یکی از علل گردوغبار خشک شدن تالاب هورالعظیم است. خشک شدن تالاب به از دست رفتن آب آن به علت استخراج نفت در اطرافش برمی گردد که درست بعد از جنگ ایران با عراق شروع شده است.
خشک شدن رودخانه ها و تالابها در خوزستان دورنما و چهره منطقه را چنان عوض کرده است که جنگ هرگز چنین نکرد. اگر به طرف تالاب شادگان در ۱۰۰ کیلومتری اهواز حرکت کنیم می توانیم تغییرات خوزستان را از زمین های کشاورزی و باغات گرفته تا صحرای بایر و ناگهان یک باتلاق به عینه مشاهده کنیم. شادگان یکی از اولین تالاب های ثبت شده در کنوانسیون رامسر در بهمن ۱۳۴۹ می باشد که ۳۰۰۰۰۰ هکتار وسعت دارد.
در همه جای شادگان نخل های سرسبزی که شیرین ترین خرما را بار می آورند یافت می شود. گوسفندان، گاوها و گاومیش ها جلگه را پر کرده است. پرندگان به وفور در در افق پرواز می کنند و شاید بتوان پشت یکی از گاومیش ها که با خیال راحت در آب لم داده اند نشست.
ساکنان عمدتا عرب هستند که از راه کشاورزی، پرورش باغات خرما و دامداری امرار معاش می کنند. آنها ثروت چندانی ندارند مخصوصا آنهایی که شغل و حرفه دیگری ندارند. این وضعیت در سالهای اخیر بیشتر معمول شده است. هنوز هم تحت تاثیر شادابی و سرزندگی آنها قرار می گیریم. بچه های کوچک در مرداب با گاومیش ها بازی می کنند. کودکان با پای برهنه با توله سگ ها در اطراف می دوند. زنان با خالکوبی های سنتی روی دست هایشان و شال های سیاه نازک توری دور سر شان نان پخت می کنند.
اما مردم تغییرات ناگواری را در اکوسیستمشان تجربه می کنند. روستاییان این تغییرات گسترده را به نیشکر و تجارت آن نسبت می دهند. در سال ۱۳۴۱ هفت تپه، منطقه ای در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر باستانی شوش، به یک شرکت تولید نیشکر به وسعت ۱۰۰۰۰ هکتار تبدیل شد. این نشانی از نفوذ امریکا بعد از تحریم شکر کوبا و نمونه ای از دخالت امریکا در خوزستان بود که به برنامه اصل چهار ترومن در دهه ۱۹۵۰ یعنی زمانی که کشاورزان در مناطق حاصل خیزتر شمالی می زیستند بر می گشت.
بعد از جنگ ایران و عراق شرکت دیگری با وسعت ۷۰۰۰۰ هکتار در جنوب اهواز در دهه ۱۹۹۰ تاسیس شد. در کنار آن صنایع جانبی شامل تولید فیبر، الکل صنعتی و خوراک دام بوجود آمده است. رضا سعیدی کارشناس کشاورزی که به مدت ۲۰ سال در این منطقه کار کرده است می گوید: «نیشکر محصول بومی این منطقه نیست و پیامدهای زیست محیطی آن فاجعه انگیز است.»
سازمان آب و برق خوزستان، نهادی دولتی که زیر نظر وزارت نیرو فعالیت می کند مکررا اعلام کرده است که آفت کش ها و الودگی های ناشی از تولید نیشکر منبع اصلی آلودگی آب است.
مهم ترین بخش طرح در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی بین سال های ۱۳۶۸ و ۱۳۷۶ به مرحله اجرا در آمد. سعیدی می گوید: «ساخت و سازهای مدام و رشد و توسعه بدون در نظر گرفتن عواقب و پیامدها وجه مشخصه دولت رفسنجانی بود به طوری که چهره این منطقه از سرزمینی پرآب و علف به مخروبه ای متروک تبدیل شد.»
در سال های قبل از آغاز صنعت نیشکر، بیش از ۱۰ نفر از استادان گروه کشاورزی دانشگاه اهواز در نامه هایی عواقب فاجعه بار آن را پیش بینی کرده و بسیاری از آنها گزینه های جایگزین پیشنهاد کرده بودند. بیشتر این استادان آخر سر کشور را ترک و برای کار به خارج از کشور مهاجرت کردند و یکی از آنها به بازنشستگی اجباری تن در داد. آنها به خاطر دو علت عمده به طرح معترض بودند: اینکه آلودگی وارد جریان های آب خوزستان می شد و دیگر اینکه پروژه نیاز به مصرف بیش از حد آب داشت.
نیشکر محصولی است معروف به مصرف زیاد آب که این منجر به از بین رفتن زیستگاه و فرسایش خاک می شود. یک مساله دیگر هم در بین بود: شوری خاک که مقدارش در مناطقی که برای پروژه در نظر گرفته شده بود بالا بود، بنابراین برای تخلیه آن نیاز به آب اضافی بود.
وقتی در مزارع نیشکر قدم می زنید متوجه تکه زمین هایی خالی می شوید که پودر سفید یعنی نمک خاک قهوه ای آنها را پوشانده است. این زمین ها کاملا تضعیف شده و دیگر قابل استفاده نیستند.
رسانایی آب نشان دهنده شوری آن است. این، مقدار مواد جامد محلول در آب را از طریق قدرت رسانایی جریان برق در آن تخمین می زند. درجه و سطحی که نیشکر می تواند تحمل کند ۷/۱ (یک و هفت دهم) میلی زیمنس است در حالیکه در بعضی مناطق اطراف شادگان سطح آن بالای ۴ میلی زیمنس در سانتی متر و نزدیک منابع آب شرکت های نیشکر ۱۷ می باشد.
نمک وارد شده در مرداب ها و باتلاق ها اثرات خود را روی زندگی روستاییان به جا گذاشته است: گاومیش ها باید در اطراف آب های عاری از نمک زیست کنند و شادگان روز به روز به محلی نامناسب برای این حیوانات تبدیل می شود.
آنهایی که محصولاتی مانند گندم و جو، گوجه فرنگی و بامیه می کارند هم متوجه این تغییر و تفاوت شده اند. کریم که ۲۷ سال دارد می گوید: «پدرم ده ها سال است که گندم و جو می کارد اما در سال های اخیر این محصولات روز به روز کمتر رشد کرده سپس کاملا خشک و از بین می روند.» سعیدی که از کشاورزان جنوب خوزستان هم همین حرف ها را شنیده است می گوید: «مشکل از نمکی بودن خاک است که این بلا را سر محصول می آورد.»
این تغییرات سریع تاثیرات ماندگاری روی حیات وحش گذاشته است. در تحقیقی که در سال ۱۳۵۰ به انجام رسید محققان گزارش دادند که تالاب ها اکوسیستمی موثر و سودمند برای تقریبا ۶۰۰۰۰ اردک و ۴۰۰۰ غاز استان را فراهم آورده اند. تحقیق دیگری در سال ۱۳۵۷ این رقم را ۸۰۰۰۰۰ قطعه از اردکیان ثبت کرده است. اردکیان خانواده ای از پرندگان هستند که اردک ها، غازها و قوها را شامل می شود.
وجود مرداب ها و باتلاق ها برای مهاجرت زمستانی مرغابی های در معرض تهدید در باتلاق های بین النهرین حیاتی است. بیش از ۱۷۰ گونه پرنده از ۳۲ خانواده ها متفاوت توسط سازمان حفاظت محیط زیست و محققان و زیست شناسان متعدد ثبت شده است: ۱۲۰ گونه از پرندگان مهاجر و ۱۳ گونه در سطح جهان در معرض تهدید هستند. زباله های سمی که وارد آب می شود هزاران هزار از پرندگان را کشته است. خبرگزاری دانشجویان ایران گزارش داد که شکار پرندگان که سهم زیادی از اقتصاد بومی را تشکیل می دهد به علت انتقال و شیوع بیماریها توسط پرندگان در منطقه غیرقانونی اعلام شد.
تالاب ها همچنین زمانی پر از ماهی بود و روستاییان از راه ماهیگیری در شادگان درآمد کسب می کردند. بیش از ۳۰ گونه ماهی تالاب و ۴۰ گونه ماهی دریا در آن ثبت شده است. «استخرهای پرورش ماهی در این اطراف ماهی تیلاپیا پرورش می دهند. این نوع ماهی به تالاب راه یافته و به طریقی ماهی های دیگر را از بین می برد.» این را یکی از ماهیگیران که قدی بلند و چشمانی به رنگ قهوه ای روشن با انگشتانی بلند و ظریف و زخم و کبودی هایی از زندگی در آب بر روی پاهایش دارد می گوید. مرد ماهیگیر نمی تواند فارسی صحبت کند، حرف هایش را به عربی می گوید و برادرزاده اش آنها را ترجمه می کند. او می گوید: «مسئولین سازمان حفاظت محیط زیست کارشناسی را به اینجا فرستادند اما او هم مثل ما تعجب کرد و چیزی سردرنیاورد. تیلاپیا می تواند در اعماق زیر آب مخفی شود، هیچ کاری نمیشود انجام داد. هفته به هفته ماهی ها را از دست می دهیم.»
ماه پیش عبدالله تمیمی نماینده مردم شادگان در مجلس شورای اسلامی شور شدن آب این تالاب را عامل بوجود آمدن و افرایش ماهی تیلاپیا دانست. طوفان های غبار نیز حیات باغات خرما را می گیرد. این باغات بخش اساسی محیط زیست این منطقه را تشکیل می دهد و ارتباط مستقیم با معاش روستاییان دارد. جلیل، یک کشاورز محلی، در باغش قدم می زند و برگ هایی را پایین می آورد که روی آنها لکه های بزرگ دیده می شود که تغییر رنگ داده اند. این قارچی است که فوساریوم نامیده می شود و از گردوغبار ناشی می شود.
«حتی نمی توانیم به درخت ها دست بزنیم، اگر بخواهیم از درختان بالا برویم خاکستر می شوند.» این را جلیل می گوید که با حسرت سالهای گذشته را به خاطر می آورد، زمانی که کشاورزی موفق بود و غله و بامیه کشت می کرد. جلیل می گوید که حتی در دوران جنگ آب شیرین و صاف و زلال بود. یکی دیگر از اشکالات عمده صنعت نیشکر این بود که روستاییان را مجبور کردند که زمین هایشان را بفروشند. جلیل می گوید: «یک روز پشت در خانه ام پیدایشان شد و گفتند که پول زیادی برای زمینم می دهند. گفتم نمی فروشم، گفتند چاره دیگری ندارم و باید بفروشم.»
پسران جلیل حالا راننده شرکت کشت و صنعت نیشکر هستند و جزو ۱۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ نفری هستند که مستقیما توسط این شرکت استخدام شده اند. همچنین هزاران نفر دیگر در خدمات و صنایع مرتبط مشغول کار هستند.
فرماندار شهرستان شادگان اعلام کرده است که شوری خاک و آب که مستقیما به سمی بودن زباله های صنعتی و فاضلاب مربوط می شود هر روز در حال نابودی نخلستان های خرماست. بیش از ۱۳۰۰۰ هکتار نخلستان خرما در شادگان وجود دارد اما فرماندار نتوانست ارقامی ارائه دهد و گفت که تا الان روی این ارقام اتفاق نظر وجود ندارد.
توسعه فاجعه بار دیگر برای تالاب ها سدهایی هستند که در دهه های اخیر ساخته شده اند که این باعث خشک شدن بستر آب و تشدید شوری آب و خاک شده است. سد گتوند که سه سال پیش برای تامین آب مزارع نیشکر افتتاح شد روی بسترهای نمک قرار دارد. مهندسی که سه سال روی سد کارون که در سال ۱۳۵۵ تکمیل شد کار کرده است اظهار می دارد: «ما بررسی و تحقیقاتی را روی مناطق پیرامون سد گتوند در دهه ۱۳۵۰ انجام داده بودیم، به همین علت است که سد در آن زمان ساخته نشد، ما می دانستیم که ساخت این سد مستقیما روی غلظت نمک آب تاثیر می گذاشت. آمار و ارقام و تحقیقات انجام گرفته موجود و در دسترس بود اما به هر حال آنها سد را احداث کردند.»
این مهندس به شدت از سیاست های آبی بعد از جنگ در خوزستان انتقاد می کند: «در آن زمان که من کار می کردم فقط یک سد در این استان وجود داشت، حالا بیش از ۱۴ سد وجود دارد.» او با حیرت سرش را تکان می دهد و توضیح می دهد که عواقب ساخت سدها چیزی کاملا بدیهی بود. این مهندس می گوید: «پیش بینی های ما واقعا با آن چه که اتفاق افتاد تقریبا تطابق کامل داشت. اما کسی نرفت تا به آن محاسبات و مطالعات نگاهی بیاندازد. بدتر از همه اینکه احتمالا آنها آن تحقیقات انجام شده را دیدند و اهمیتی ندادند.»
سعیدی اعتقاد دارد که شرکت های نفت چینی که در زمان دولت احمدی نژاد به کشور آمدند مشکل آب را دوچندان کرده اند. او می گوید: «تکنولوژی آنها ار تکنولوژی اروپاییها عقب تر است و فرسنگ ها با آن فاصله دارد، کار آنها تنها ویران کردن زمین ها بود.» او توضیح می دهد که برای یافتن نفت هکتار هکتار از گونه های گیاهی تالاب هورالعظیم و اطراف آن سوزانده یا با بلدوزر نابود شدند.
نبود آب در خوزستان تنها به سیاست های کشور در داخل مرزهایش مرتبط نمی شود. سدهای ترکیه که بر روی رودخانه های دجله و فرات ساخته شده اند جریان آبی را که به عراق و سوریه سرازیر می شود کاهش می دهد. این سدها جریان آب به شط العرب را هم کم می کند. شط العرب رودخانه ای به طول ۲۰۰ کیلومتر است که در مرز ایران و عراق قرار دارد. همچنین جابجایی مقدار عظیمی از دود ناشی از آتش زدن چاه های نفت کویت توسط نیروهای صدام در سال ۱۳۷۰ به هنگام عقب نشینی به شدت به تالاب شادگان آسیب زده است.
اما سیاست های اتخاذ شده در طول دهه های گذشته در داخل کشور عواقب عوامل خارجی را بدتر کرده است. این سیاست ها بافت و پوشش طبیعی خورستان را تخریب کرده است. سعیدی با آوردن دلایلی روشن اظهار می کند که استان خوزستان فاقد یک قدرت و اقتدار سیاسی است. او می گوید: «خوزستان هیچ وقت حضوری پرقدرت در هرم و سطوح قدرت نداشته است، ما وزیر یا معاون پرنفوذ مخصوصا کسی را که مساله برایش مهم باشد و یا کسی که از نفوذ سیاسی برخوردار باشد و در برابر آن چه در اینجا اتفاق می افتد موضع گیری کند نداریم.»
ساکنان خوزستان با آوردن دلایلی تاکید می کنند که آنها قربانی تبعیض هستند. آنها به شش وزیر کابینه دولت حسن روحانی اشاره می کنند که اصفهانی هستند یا اصلیت اصفهانی دارند در حالیکه هیچ وزیری از خوزستان در کابینه حضور ندارد.
سعیدی می گوید که استان هایی مانند اصفهان، کرمان و یزد افراد پرقدرتی دارند که منابع آب را به استان های خود هدایت می کنند و به این ترتیب منافع کوتاه مدت را به منافع بلند مدت آینده کشور ترجیح می دهند. او اضافه می کند: «مساله مهم تر این است که آیا سیاست گذاران ما وضعیت کلی را در نظر می گیرند، آیا وزیر یا نماینده ای از اصفهان اهمیتی به آنچه که در درازمدت در اینجا به وقوع خواهد پیوست می دهد.» سعیدی خم می شود تا محلی بایر از مزارع نیشکر را نشان دهد که در آن به وضوح می توان نمک را دید: «شک دارم کسی به بلایی که بر سر این محل می آید اهمیتی بدهد و برایش مهم باشد.»

منبع

http://www.theguardian.com/world/iran-blog/2015/apr/16/iran-khuzestan-environment-wetlands-dust-pollution

 

 



Comments (0)