حذف تحریمها هیچ مسئله ای را برای مردم ایران حل نمیکند - شیرین طبیب زاده
به نتیجه نرسیدن مذاکرات ژنو لااقل تا این تاریخ، نه تنها جمهوری اسلامی را که تصورمیکرد بازهم میتواند با ترفند های همیشگی جهان را سر در گم کرده و فورا امضا بگیرد سخت خشمگین و هراسان کرد بلکه تعدادی از هموطنان را نیز به غایت پریشان و دلسرد نمود. در بین این هموطنان کسانی هستند که حقیقتا از روی دلسوزی و بتصور اینکه اگر مسئلۀ هسته ای رژیم ملایان حل شود و جدال آنان با جامعه جهانی به پایان برسد با حذف تحریمها وضع مردم در داخل ایران نیز بهتر میشود، نگران شده اند . اما دستۀ دومی نیز هستند – بالاخص درخارج از ایران - که هر یک بدلیلی از طرفداران رژیم هستند و بقای آن بجانشان بسته است. این گروه وضعشان معلوم است و اگرچه بظاهر بعنوان دلسوزی برای مردم ایران سنگ بسینه میکوبند اما با آشنائی بیشتر از سوابقشان دم خروسهای بسیاری از هر طرف، این عدم صداقتشان را فریاد میزنند.
روی سخن من امابا آن دسته ایست که غم وطن و هموطن دارند ویا اگر در ایران زندگی میکنند، بامید گشایشی در زندگیشان، در تب و تاب بسر می برند. از این هموطنان بایستی پرسید که مگر در همۀ این سالها تحریمی وجود داشته است که مردم ما در فلاکت مطلق بسر میبردند و آیا اینهمه نکبت و سیاهروزی که این رژیم برایشان بارمغان آورده است تازگی دارد؟ آیا این دردها و مصیبت ها در اینمدت همه اش منشاء مادی داشته اند؟ مگر این هدر رفتن هزاران جان بیگناهی که ملایان سیه کار و سپاه و بسیج و قوۀ قضائی قرون وسطائی آن باعث و بانی آن بوده اند کمترین ربطی به کم و زیادبودن بودجۀ دولتی داشته است؟ تازه مگر از نظر مادی در این سالها تا به همین اواخر این غاصبان وطنمان در پول فراوان غوطه ور نبودند، مگر چیزی در حدود هزار میلیارد دلار از در آمد نفت به جیب های بی سر و ته اینان سرازیر نشد ه است، چه تغییرمثبتی در وضع مردم عادی پدید آمد؟
طبعا شما هموطنان داخل کشورخوب میدانید چگونه از ابتدای پیدایش این حکومت ایران ستیز میلیاردها دلار از ثروت شما به سوریه و لبنان و غزه وووو سرازیر شد ه است، قطعا شما نیز شنید ه اید که تنها یکی از نهادهای متعلق به خامنه ای تبهکار 95 میلیارد دلار از ثروت شما را در اختیار دارد که تحریم ها نیز ظاهرا چندان اثری بر آن نداشته است و نیز حتما خوانده اید و شنید ه اید که بر طبق مجاسباتی دقیق تاکنون چیزی در حدود 170 میلیارد دلار از ثروت شما را در راه غنی سازی اتمی در این سالها بهد ر داد ه اند. از همۀ این حاتم بخشیهای خودسرانه و حیف و میلهای این رژیم به شما چه رسیده است که لغو تحریمها بتواند به شما باز گرداند؟ اطمینان داشته باشید که اگر پولی برسد بازهم در درجۀ اول خرج مسائل اتمی و ساخت یا مونتاژانواع موشک و ماجراجوئیهای رژیم در منطقه میشود و مابقی نیز بازهم بحساب بانکی آنانی فرومیرود که کشورمان را بگروگان گرفته اند، تازه بدوران رسید ه هائی که روز بروز فربه تر میشوند.
در عین حال،این کاملا قابل درک است که امیدتان را از جهانیان نیز بریده باشید و تنها فریاد رس را آن کسانی بدانید که خود شما را باین منجلاب فرو برده اند. . همه کم و بیش میدانیم اینکه این کشورها دلواپس وضع دردناک مردم ما باشند ویا برای هزار و یک مصیبت ما دل بسوزانند حقیقتا ساده انگاریست. روسیه و چین که وضعشان معلوم است، چنان در این سالها کشور مان را غارت کرده اند که خود نیز در خواب نمی دیدند. چینی ها بنوعی و روس ها که همیشه آرزوی استیلای بایران را داشته اند دیگر از این صاحب اختیار تر نمی توانند باشند و این رژیم دروغگو دائم فریاد " ما مستقلیم " نیز سر میدهد.
امریکا نیز که از همان ابتدا بقول معروف آب پاکی را روی دست مردم ایران ریخت. آقای اباما دو سه روز پس از شروع انقلاب اخیر مصر علنا از حسنی مبارک، متحد سی و چند سالۀ امریکا خواست که فورا کناره گیری کند اما در رویا روئی اخیر با جمهوری اسلامی در مورد مسئلِۀ اتمی اولین جمله ای که گفت این بود که " ما خیال تغییر رژیم رانداریم! " خیالتان راحت. اقای اباما در پی نام است. میخواهد در این مدتی که از ریاست جمهوری او باقی مانده است هم مسئلۀ هسته ای ایران را حل کند و هم مسئلۀ بین اسرائیل و فلسطین را تا نام خوشی از خود در تاریخ امریکا باقی بگذارد، بهر قیمتی و آنهم در موقعیتی که جمهوری اسلامی عملا در آستانۀ فرو پاشی است. اروپا نیز دست کمی از دیگران ندارد.
ماحصل اینکه پس از تجربه های تلح متعدد در این سی و اندی سال، همه امان بحق باین نتیچه رسید ه ایم که شرق و غرب می خواهد که حکومت ملایان بماند. تمام شواهد ظاهرا اینرا گواهی میدهد که برای کشورهای قدرتمند جهان لااقل در حال حاضر تنها حل مسئلۀ اتمی جمهوری اسلامی حائز اهمیت است. آنها در هزار و یک غم ما شریک نیستند و انحطاط کشورمان از همه نظر، اصلا برایشان مطرح نیست.
اما همۀ اینها شاید باین دلیل باشد که ما از این انقلاب واز دخالت های خارجیان بقدر کافی نگفتیم و در انگیزه های آنان کنجکاوی نکردیم وبا بازیچۀ این و آن شدن هرگز نتوانستیم احترام دیگران را بعنوان ملتی که روحا و قلبا آزادی خواه و اسبقلال طلب است جلب کنیم و چنین است که جهانیان اصلا مارا و خواسته های ما را بحساب نمی آورند. در فکر آنان ما ملتی هستیم صغیر و همیشه محتاج قیم که به خرده ریزهای پرتاب شده از طرف حکومت ها خو گرفته ایم.
****
در یکی دوهفتۀ گذشته، سالروز تولد محمد رضا شاه فقید یکبار دیگر فرصتی شد برای اظها ر نظر در مورد عملکرد و شخصیت آخرین پادشاه ایران. اظهار نظرهای مثبت و منفی که اگر چنین میکرد چنان میشد و اگر چنان نمیکرد چنین نمیشد. بگمان من این ساده انگاریست اگر تصور کنیم که این انقلاب مصیبت بار بی جا ریشه های اصلیش صرفا بدلیل عملکردها و یا کوتاهی های شاه و دولتمردان اوبالید و رشد کرد و بثمر رسید. بی اهمیت جلوه دادن توطئه های جهانی برای از پای در آوردن رژیم گذشته ( اگرچه که عملا توسط خود ایرانیان پیاده شد) تحریف تاریخ و تنها گفتن قسمتی از یک حقیقت تلخ و در د ناک است و سخن از توطئۀ جهانی را بی اهمیت دانستن و بعنوان ترسهای واهی از نوع توهمات دائی جان ناپلئونی آقای پزشکزاد قلمداد کردن، کم لطفی صرف.
این ساده انگاری سهوی و یا عمدی و روز بروز سنگین تر کردن کفۀ ترازوی اشتباهات رژیم گذشته و کم رنگ نشان دادن آنچه که دیگران برای رساندن کشورمان باین روزی که امروز بآن مبتلا است - ببهانۀ اینکه کشورهای دیگر بدنبال منافع خود هستند - خدمت بایران نیست و تنها تاریخی است نیمه کاره و مخدوش. تنها میتوان گفت که - باد در نظر گرفتن وضعیت ایران در پیش از انقلاب - اگر این گونه کمبودها انقلاب ساز هستند در اینصورت در 80% ار کشورهای جهان هم اکنون بایستی انقلاب اتفاق بیفتد، منجمله درخو د ایران اسلامی.
تکرار و نوشتن و گفتن از این توطئه های جهانی مصیبت باربر علیه رژیم گذشته اگرچه که ممکنست بار گناهان شاه و رژیم او را کمی سبک تر کند! اما ندانستن آن بدون شک موجب تکرارآن در آینده خواهد بود. نتیجه این پر هیز از حقیقت گوئی، آنجا که دوست نمی داریم، آنی است که امروز شاهدش هستیم، ادامۀ حیات یکی از کثیف ترین وشیطانی ترین و بی عرضه ترین رژیمهای جهان که کمترین اطلاعی از ادارۀ یک مملکت را ندارد بمدد همین کشورهای باصطلاح متمدن جهانی که در هر جائی که جمهوری اسلامی کم آورد فورا بکمک آن شتافتند و درست در لبۀ پرتگاه بنجاتش همت گماشتند. ما بدون شک مقصریم اما سهم دیگران حتی همین امروز در اصرار به پایندگی این رژیم واپسگرا بازهم غیر قابل انکار است. بیاد دارید که چگونه در انقلاب واقعی سال 88، جوانان نازنین ما را تنها گذاشتند؟ و امروز ببینید چگونه همۀ کشورهای باصطلاح مهد دموکراسی برای کنار آمدن با این رژیم سراپا گناه در مورد مسائل اتمی سرو دست می شکنند ؟ ببینید چگونه از کنار نقض آشکار همۀ موازین حقوق بشردر ایران بسادگی می گذرند. آقای جان کری دیگر حقیقتا از نفس افتاد! برای متقاعد کردن کشورهای عربی منطقه و اسرائیل و کنگرۀ امریکا در مورد این آشتی جهانی با رژیمی که نظیرش شاید در تاریخ جهان بسیار نادر است. بهمین ترتیب نمایندگان سایر کشورها که ذوق زده و سراسیمه به معنی واقعی به ژنو پرواز کردند.
****
با همۀ اینها اما، کلید رهائی در دستان شما ملت شریف ایران است، بالاخص شما هموطنانی که در داخل ایران زندگی میکنید، نه در دست روحانی بی عرضه که حتی بقدر احمدی نژاد شهامت ایستادگی در برابر هیچکس را ندارد و نه در دست خامنه ای فاسدی که کوس رسوائیش بر سر در هر کوی و برزنی بصدا در آمده ونه امریکا و روسیه و انگلیس و چین.
امروز با سالهای 57 و حتی 88 فرقهای عمده ای دارد. تمام منطقۀ خاورمیانه در التهاب است و اکثر همسایگان جمهوری اسلامی که روزگاری بر ای شاهکارهای خمینی هورا میکشیدند، امروز بصورت دشمنان آشتی ناپذیر رژیم در هر جائی که بتوانند این دشمنی را بروز میدهند واز همه بدتر اینکه دیگر به نفت ایران مانند گذشته احتیاج نیست و فعلا فقدان آن چندان محسوس نیست. حتی نگاه جهان بر رژیم تهران - با همۀ تلاشهائی که بناچار و یا بدلیل منافع آنی و یا دراز مدت خود برای لگام زدن بر حکومت ملایان میکند - باشک و تردید همراه است، گوئی جهان در عین حال منتظر است که هر آن شما بپا خیزید و خود جمهوری اسلامی را بآنجائی که لایقش است پرتاب کنید. تنها شما با آگاهی امروزتان قادرید تمام رشته های جمهوری اسلامی و توطئه گران بین المللی را پنبه کنید، بلاخص اینکه دیگر همه میدانند که جمهوری اسلامی ذلیل است و درمانده و مضطرب و سر درگم، حکومتی است بیمارکه حتی یک حرف راست از بلند گوهای متعددش به بیرون پرتاب نمیشود.
تنها رستاخیز شما مردمی که صدای شکستن استخوانهایتان در زیر بار ظلم و فساد و شقاوت و جنایات رژیم ملایان بگوش فلک میرسد میتواند حریف شرق و غرب و شمال و جنوب و بدترین مستبدین باشد، تنها عملکرد شما مردمی که اینهمه درد و مصیبت را در همۀ این سالها از نزدیک تجربه کرده اید میتواند لرزه بر اندامشان بیاندازد و همۀ معادلات آنان را بهم بزند، شما مردمی که عزیزانتان را از دست داده و هنوز هم از دست می دهید و خود بخاک سیاه نشسته اید. بایستی از انقلاب 57 درس بگیریم و این بار با شجاعت و شهامت، خود سرنوشت خود را در دست بگیریم. شما میتوانید جهان را غافلگیر و متحیر کنید، تنها شما میتوانید. رژیم ملایان را در این سراشیبی سقوط تنها بگذاریم، ، به وعد ه ها و دروغهایش دل نبندیم که از این فرصتها ممکنست دیگرهرگز نصیب ما نشود.