تالابها كه ميخشكند؛ ريزگردها جولان ميدهند
متداولترين تعريفي که از تالابها وجود دارد مربوط است به كنوانسيون جهاني حفاظت از تالابها که اولین نشست آن در سال ۱۹۷۱ در رامسر برگزار شد در آن کنوانسیون به: "مناطقي پوشيده از مرداب، باتلاق، لجن زار يا آبگيرهاي طبيعي و مصنوعي اعم از دائمي يا موقت كه در آن آبهاي شور يا شيرين به صورت راكد يا جاري يافت ميشود، از جمله شامل آبگيرهاي دريايي که عمق آنها در پائين ترين حد جزر از شش متر تجاوز نكند." تالاب ميگویند.
علاوه بر اين در ماده ۲-۱ همين كنوانسيون ذكر شده كه تالابها:
"... ممكن است شامل مناطق ساحلي يا كرانههاي مجاور دریاها و جزيرهها و يا بخشهائي از آب دريا باشند كه عمق آنها در پائين ترين حد جزر بيشتر از شش متر نباشد."
با این تعاریف تالابهاي زیادی در استان خوزستان وجود دارند و از دریاچه پشت سدها نیز ميتوان به عنوان تالاب های مصنوعی ساخت بشر نیز ميتوان نام برد. تالابهاي طبیعی اصلی خوزستان عبارتند از: هور العظیم واقع در غرب و شمال دشت آزادگان، تالاب شادگان، تالاب میانگران ایذه، تالاب بامدژ واقع در شمال اهواز، تالاب شیمبار که در این میان هورالعظیم و شادگان با توجه به وسعت زیادشان از اهمیت بین المللی برخوردارند.
با توجه به روند توسعه کشاورزی و شهر نشینی هر یک از تالابهاي خوزستان با معضلات خاص خود دست به گریبان است که باعث شده روند قهقرایی داشته و رو به نابودی روند. در صورتی که با توجه به اهمیت اقتصادی تالابها و نقش آنها در شرایط زیست محیطی، بسیاری از کشورها در حال برگرداندن وضعیت اراضی تالابها به شرایط طبیعی خود هستند مثلاً در استرالیا در طرحی که از سال ۱۹۹۷ در حال اجرا است و با دادن مشاوره رایگان از طریق انجمنهاي عام المنفعه و دادن وام و کمکهاي فنی به متقاضیانی که حاضر باشند اراضی کشاورزی ایجاد شده در تالابها را به وضعیت اولیه و طبیعی خود برگردانند نسبت به احیای تالابها اقدام نموده اند.
در حالی که در ایران ميبینیم که هر یک از تالابها با معضل خاصی روبرو بوده و اخبار خشک شدن انها را ميشنویم که در تغییرات آب و هوایی و بروز بیماریها و سایر تغییرات اکولوژیکی تاثیر مستقیم داشته و از کیفیت زندگی در آن مناطق ميکاهد. بیش از دوسوم تالاب هور العظیم که بخش عمده آن در خاک عراق است دراثر کاهش ورودی آب در اثر سدسازیهاي بالا دست دجله و فرات خشک شده و کاهش ورودی آب از کرخه در بخش ایرانی آن و فعالیتهاي اکتشاف نفت بدون رعایت شرایط زیست محیطی در این تالاب نیز مزید بر علت است که بر همین اساس این تالاب با توجه به نوع بافت خاک تالابهاي کانون تولید ریزگرد شده و عرصه را بر مردم مناطق بسیاری از کشور تنگ نموده است.
طبق گزارشات استخراج شده بروز موارد متعدد آلودگی هوا در اثر ریز گردها باعث کاهش تولید محصولات باغی و زراعی و به تبع آن خسارتهاي اقتصادی فراوانی شده است. همچنین ریزگردهای تولید شده از مناطق خشک تالابها عامل بروز بیماری های بسیاری شده که گزارشی از میزان خسارتهاي اقتصادی حوزه سلامت و هزینههاي درمان ناشی از این بیماریها به بیرون درز نکرده است ولی کاملاً در جامعه مورد تاثیر قابل مشاهده است که از این طریق نیز ميتوان به اهمیت راهبردی وجود تالابها در حوزه سلامت پی برد.
هر چند تالاب شادگان نیز کاهش مساحت داشته است ولیکن آنچه این تالاب را رنج ميدهد تغییر در کیفیت آب ورودی آن است.با توجه به سد سازیهاي متعدد در بالادست رودخانه کارون وجراحی از منابع اصلی تامین کنند آب شیرین این تالاب تقریباً دیگر هیچ ورودی آب شیرین به به تالاب وجود نداشته و به جای آن پسابهاي کشاورزی، صنعتی و شهری به سوی آن سرازیر است و محیط طبیعی آن را به شدت تخریب کرده و باعث آلودگی شده است و با توجه به اینکه محل ارتزاق تعداد بسیاری از اهالی بومی منطقه است شرایط زندگی و بهداشت آنان را نیز به خطر انداخته است.این تالاب در لیست بین المللی تالابهاي در خطر نابودی قرار گفته است.
تنها منبع آب تالاب میانگران نیز که در حاشیه شهرستان ایذه واقع است، از نزولات و سیلابهاي فصلی محدود به حوضه آبریز خود است که در این میان و با گسترش شهر نشینی و ورود مستقیم فاصلابهاي شهری بوی تعفن گرفته و زیبایی آن دستخوش تغییر و دچار مشکلات زیست محیطی فراوانی شده است. سایر تالابهاي کوچکتر خوزستان نیز کم و بیش با این مشکلات روبرو هستند و توجه جدی به ارزش اکولوژیکی و زیست محیطی و حتا اقتصادی آنها نشده است.
هرچند که به صورت مقطعی و منطقه ای راهکاری برای انتقال آب به برخی از تالابها ازجمله انتقال آب کارون به تالاب شادگان اندیشیده ميشود و لیکن در قوانین سهمی از آبهای جاری برای تالابها اختصاص نیافته و تامین آب از این طریق ضمانت اجرایی ندارد و ضمناً سهم آب تامین شده نميتواندبرای ادامه حیات طبیعی مکفی باشد و همچنین برخورد جدی با آلوده کنندگان تالابها نميشود. تالابها از جمله مولدترين محيطهاي جهان هستند. براي مثال، برنج يكي از محصولات رايج تالابي، غذاي نيمي از جمعيت جهان را تأمين ميكند.
این اکوسیستمها نگهدارنده گوناگونی زيستي دنيا هستند كه با فراهم ساختن آب و قابليت زادآوري نقش مهمي در حفظ گونههاي بيشماري از گياهان و جانوران وابسته به خود را ايفا ميکنند. تالابها اجتماعات گونههاي پرندگان، پستانداران، خزندگان، دوزيستان، ماهيان و بي مهرگان در خود جای ميدهند. از بين ۲۰ هزار گونه مختلف ماهي در سطح جهان، بيش از ۴۰ % آنها در آبهاي شيرين (تالاب ها) زندگي ميكنند. تالابها ذخيره گاههاي ژنتيكي (وراثتي) گياهي نيز محسوب ميشوند.
ارزش اقتصادی تالابها هیچگونه جای تردیدی ندارد در برخی از گزارشات ارزش اقتصادی تالاب هارا ۱۰ برابر جنگلها و ۲۰۰ برابر اراضی کشاورزی بر شمرده اند. برخي از مطالعات نشان ميدهد که این سامانههاي طبیعی ساليانه حداقل ۳۳ تريليون دلار ارزش خدماتي بوجود ميآورند كه ۹/۴ تريليون دلار آن از طريق تالابها تأمين ميشود.
تأثير و تأثر متقابل اجزاي فيزيكي، بيولوژيكي و شيميايي يك تالاب مثل خاك، آب و گياهان و جانوران، عملكردهاي حياتي متعددي براي تالاب ايجاد ميكند. از جمله: ذخيره سازي آب، حفاظت در مقابل طوفان و كاهش تخريب سيل، تثبيت خطوط ساحلي و مهار فرسايش، تزريق مجدد آبهاي زيرزميني (جابجائي آب از تالاب به درون سفرههاي زيرزميني)، تخليه آبهاي زيرزميني (جابجائي آب به سوي بالا و تبديل آن به آبهاي سطحي)، پالايش آب از طریق تثبیت عناصر محلول، رسوبات و دیگر آلودگيها و تعدیل آب و هواي محلي.
از میان ارزشهای اقتصادي متعدد تالاب ها، ميتوان به حفظ ذخاير ژني گياهي و جانوري،تأمين آب، آبزی پروری (بيش از دوسوم از برداشت محصول ماهي جهان به سلامت مناطق تالابي بستگي دارد)، تولید محصولات کشاورزی(از طريق تأمین آب و عناصر غذايي)، توليد چوب، تأمین انرژي، تولید مواد لجني و گياهي، حمل و نقل و کاربردهای تفريحي و گردشگري (توريستي) اشاره کرد. علاوه بر اين تالابها به عنوان بخشي از ميراث فرهنگي بشر اهمیت ويژه اي دارند. با باورهاي جهان شناسي و مذهبي رابطه داشته، منشاء تعالي زيبايي شناختي ميشوند، پناهگاههايي براي حيات وحش ايجاد نموده و شالوده سنن مهم بومي را شكل ميدهند.
اما نه تنها از این مواهب طبیعی وخدادادی هیچگونه استفاده نشده بلکه کمر همت به نابودی آنها بسته و بالعکس روند نابودی تالابها باعث ایجاد هزینه و خسارتهاي فراوانی به اقتصاد و محیط طبیعی گردیده است. به طوری کلی ميتوان گفت تالابها، ارزش محاسبه نشدنی دارند و لازم نیست برای حفاظت آنها متوسل به محاسبات ظاهراً دقیق شویم. با اطمینان ميتوان گفت که این گونه منطقهها، بزرگ ترین ثروت بشری در آینده خواهند بود."
حمیدرضا خدابخشی
منبع:بروال الاهواز
منبع:بروال الاهواز