اشتفان هایم، زندگی پرفراز و نشیبی داشت: آتشسوزی رایشستاگ را در دورهی نازیها به چشم دید، به عنوان یهودی ناگزیر به ترک آلمان شد، در جنگ جهانی دوم در لباس سربازی آمریکایی به زادگاه خود بازگشت و علیه نازیها جنگید.
اشتفان هایم، شاعر و نویسندهی پرآوازهی آلمانی، مانند نویسندگان همنسل خود، در زمانهی پرتلاطم و سرشار از دگرگونیهای سیاسی ـ اجتماعی قرن بیستم میزیست. در این دوره ابراز نظر و بیان عقیده، در اغلب کشورهای جهان مطلوب زمامداران وقت نبود و اغلب با تعقیب، محاکمه و مجازات همراه بود.
با وجود این خطرات و تضییقات، تنها ویژگیای که اشتفان هایم در عمر ۸۸ سالهی خود حفظ کرد، جسارت ابراز نظر و باور بود. یک سال پیش از مرگش، خود دربارهی این ویژگی گفت: «من همیشه عقیدهام را واضح و روشن همه جا بیان کردم.» هایم اگر زنده میماند، روز ۱۰ آوریل ۱۰۰ سالگی خود را جشن میگرفت.
در نقش سرباز آمریکایی، علیه آلمان
اشتفان هایم، در زندگی پرماجرای خود، از جمله به دلیل جسارت و صراحت در بیان و قلم، با دشواریهای بسیاری روبرو شد: او بهخاطر باورهای ضد هیتلری خود و گریز از چنگ گشتاپو (پلیس مخفی آلمان نازی) ناگزیر شد همزمان با روی كار آمدن حزب ناسیونال سوسیالیست، زادگاهش كمنیتس را ترک کند و از راه چكسلواكی به آمریكا بگریزد.
او در این کشور که به "مهد آزادی" شهرت داشت به ارتش آن پیوست، برای نبرد با واحدهای هیتلری به اروپا بازگشت و در جبههی ترمال (فرانسه) به سختی علیه نازیها جنگید. پس از آن در مقام افسر ارتش آمریكا به برلین فرستاده شد و در عملیات تسخیر این شهر شركت کرد. ولی از آنجا که با رفتار خشونتبار ارتشیان آمریكا با مردم آلمان موافق نبود، به عنوان نوعی "توبیخ" و به اتهام "تبلیغ عقاید کمونیستی" به آمریكا بازگردانده شد.
درآن دوران، در "مهد آزادی" هم ابراز باور آزاد محدود شده بود: دورهی "تفتیش عقاید" مككارتیسم آغاز شده بود و روشنفکران دگراندیش چپ و کمونیست به محاکمه و اخراج از کار و فعالیت تهدید میشدند. از آن گذشته، آمریکا در سال ۱۹۵۲ وارد جنگ علیه کره شده بود. هایم که در این دوران با نگارش آثاری چون "نازیها در آمریکا" به زبان انگلیسی دیگر فردی گمنام نبود، تابعیت آمریكایی و "مدالهای افتخار" خود را پس داد و به برلین شرقی بازگشت.
از آن پس کتابهای هایم ابتدا در آلمان غربی منتشر میشدند و احتمالا پس از چندی، با سانسور بخشهایی از آن در آلمان شرقی نیز به چاپ میرسیدند. رمان "۵ روز در ژوئن" که اعتراضات و تظاهرات مردم در ۱۷ ژوئن سال ۱۹۵۳ را دستمایه دارد، از جملهی این آثار است. این رمان ابتدا در سال ۱۹۷۴ در غرب آلمان به بازار آمد و تا چندی پیش از فروپاشی دیوار در سال ۱۹۸۹ نیز در آلمان شرقی به چاپ نرسیده بود. آثار دیگر هایم، مانند، "از چشمان خرد"، "پادشاه دیوید برشت"، "داستان برای كودكان عاقل"، "دخالت كردن"، "كوه سیاه"، "ساخته شده از شن" و ... نیز به همین سرنوشت دچار شدند.
سوسیالیست دو آتشه
با اینحال اشتفان هایم باور راسخی به درستی موازین و اصول سوسیالیسم داشت. تا جایی که با وحدت دو آلمان مخالفت کرد. به نظر او در این وحدت داستان مار (آلمان غربی) و جوجه تیغی (آلمان شرقی) تکرار میشد: «بله، مار جوجه تيغی را خورد، ولی مشكل هضمش هنوز باقی است و باقی خواهد ماند.»
او پس از فروپاشی دیوار برلین، در گفتوگویی با تلویزیون ZDF آلمان گفت: «وحدت دو آلمان، آری. ولی مسئله اینجاست كه ادارهی این كشور واحد به دست چه كسانی بیفتد؟: به دست تراستهای "دایملر بنز" و "بانك آلمان" یا مردم آلمان متحد؟»
با اینحال اشتفان هایم، هنگام گشایش نخستین نشست "پارلمان آلمان متحد" در سال ۱۹۹۴ به ریاست سنی آن انتخاب شد. او از انجام این "وظیفه" در میانهی دورهی دوم سرباز زد و گفت: «من یك نویسندهام و نه سیاستمدار، در یك برههی تاریخی احساس كردم وظیفهای بر عهدهی من است كه آن را انجام دادم.»
اشتفان هایم در یکی از آخرین رمانهای خود به جامعهی رفاه آلمان و جوامع مدرن غربی و مسائل آن میپردازد و آنها را در قالب طنزی گزنده برمیشمرد: "همیشه مردان مقصرند"، عنوان این کتاب است و بازتابندهی نظرات و دیدگاههای هایم در بارهی روابط بین زن و مرد، غریزهی زنانه که به باور او "میتواند منطق عملیات پیادهروسازی سرمایهداری را بهتر از ماشینهای راهیاب خودرو درک کند".
آثار هایم در ایران
اشتفان هایم و آثار او که بیش از ۳۰ عنوان (به زبانهای آلمانی و انگلیسی) است، در ایران چندان شناخته شده نیست. تنها چند شعر از وی در این و آن مجموعه یا در اینترنت به چاپ رسیده است. از جمله شعر "غریبه" از مجموعهی "من اما از مرز گذشتم" که در ماه مارس ۲۰۱۳ در انتشاراتی برتلزمن منتشر شده است. این اشعار که بین سالهای ۱۹۳۱ و ۱۹۳۶ سروده شده، به کوشش همسر هایم، اینگه، گردآوری شده است. شعر "غریبه" را کامران صادقی به فارسی برگردانده است:
اشتفان هایم سرانجام در ۱۶ دسامبر سال ۲۰۰۱ در ۸۸ سالگی در شهر انبوکک اسراییل چشم از جهان فرو بست.
برگرفته از دویچه وله