استحلال خون، اما به چه جرمی؟/ علی کعبی
درماه سپتامبر در بریطانیا کمپینی اینترنتی با شعار با اینده سخن بگویید که مردم را به یادگیری ۱۰۰۰ لغت از زبان دیگری به غیر از انگلیسی دعوت میکرد برگذار شد و برگذار کنندگان ان هدف از این دعوت همگانی را ترس از عقب افتادن این کشور در رقابتهای تجاری در سطح جهان به دلیل عدم یادگیری زبانی دیگر از جانب مردم دانستند.
یکی از برگذارکنندگان این کمپین گفت: توانایی سخن گفتن به یک زبان بهترین راه در جهت درک و فهم فرهنگ سخنگویان به ان زبان است و نیز از اهداف این کمپین القای این واقعیت به جهانیان است که ما ( بریطانیها ) امادگی بنیادینی در جهت ارتباط با جهانی با زبانها و فرهنگهای مختلف داریم. انچه ماجرا را جالب تر و جدی تر و قابل تامل تر میکند حمایت کنندگان تبلیغاتی و مالی این کمپین است که عبارتند از شورای فرهنگ کشور بریطانیا، کنفدرانسیون صنایع انگلیس و اکادمی بریطانیا و چند سفارت و سازمانهای حوزه اموزش زبان است که نشاندهنده اهمیت این کمپین است.
تقریبا همزمان با کمپین انگلیسی ها مقاله ای مستند در بعضی وب سایتهای فارسی به قلم استاد غیاث ابادی منتشر شد با عنوان: تلاش پانایرانیستها برای نسلکشی مردم عرب منتشر شد و طبق معمول بایستی شاهد واکنش های منفی و دروغ و جعلی خواندن این مقاله از جانب برادران وطنی!! قوم حاکم و بخصوص پان ایرانیسم های خیالباف باشیم اما انچه مصداقیت این مقاله را ثابت میکند نه شخص نویسنده ان و نه انکار احتمالی ان بلکه ظلم و ستم و تاریخ سراپا اغشته به خون ملتهای غیر فارس ایران در تاریخ معاصر بوسیله نظامهای حاکم ىر طی قریب ۱۰۰ سال و سکوت و توجیه این خونها از جانب باصطلاح روشنفکران قوم مسلط است که مثال ان اعدام جوانان غیر فارس به جرم فعالیتهای فرهنگی در جهت حفظ فرهنگ و زبان خود و سکوت اکثر برادران وطنی!! است.
ماجرا زمانی مضحک تر جلوه میدهد که همین برادران وطنی!! فارس دم از ایرانی به اینده دمکراتیک و ازاد میزنند درحالیکه در جایجای مقاله ها و مصاحبه های خود از کوروش نام میبرند و از اسم خلیج فارس دفاع میکنند اما به اصول ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی کوچکترین اشاره ای نمیکنند گویی که با کل نظام حاکم مشکل دارند بجز زمانی که پای حقوق تضییع شده ملی و فرهنگی و زبانی ملتها به میان می اید حال انکه خود در کشورهای دیگر فرزندان خود را به مدارس فارسی زبان میفرستند چرا که از دید انها انچه برای انها مباح ومجاز است بر دیگر ملتها حرام و ممنوع .
البته این امر عجیب و غیر قابل تصوری نیست چرا که میتوان در جایجای وب سایتهای فارسی برادران وطنی فارس!! از جنایات نظامی دینی ایران از بدو تشکیل ان نوشته ها و مقاله ها خواند و یا در مصاحبه های خود به ان اشاره میکنند و گاهی حتی بزرگنمایی میکنند اما به جنایات بی حد و حساب همین نظام در حق ملتهای دیگر در حد ایماء و چشمک به خود زحمت اشاره نمیدهند و به نحوی سعی میکنند که ملتهای غیر فارس این جنایات قوم حاکم را به بوته فراموشی سپرده و یا از اهمیت ان تا حد امکان بکاهند وذهن ملتهای دیگر را با عناوین سرکاری چون ایران و کوروش و خلیج فارس و … مشغول کنند مفاهیمی که از لحاظ منطقی و تاریخی در فرهنگ اصیل همین اقوام جایی ندارد و طی این چند دهه به اشکال مختلف اما هدفهمند وارد این فرهنگ ها شده اند.
اما براستی چگونه میتوان جنایاتی چون کشتار قانا در حق کردها، چهارشنبه سیاه در حق عربها، کشتار مردم بلوچ و ترکمن و .. در دوره حکومت نظام دینی، قتل عام آزریها و قشقاییها و زنده سوزی عربها ( بخصوص در زمان محمد رضا شاه ) کشتار کردها و و زنده بگور کردن عربها و نسل کشی لرها و بختیاریها از طریق گرسنه نگه داشتن انها ( بنا بر برخی تحقیقات دومین نسل کشی بزرگ قومی قرن درخاورمیانه پس از نسل کشی ارامنه بدست عثمانیها ) در زمان رضا پهلوی را فراموش کرد و چه توجیهی میتوان برای این جنایات خلق کرد، چگونه میتوان مفاهیم وارداتی و تحمیلی ملی قومی که اتفاقا اکثرا جعلی و من دراوردی است را به صرف در دست داشتن قدرت را جایگزین ظلم و ستم و جنایات ۱۰۰ ساله طبقه حاکم و سکوت وگاه توجیه این رفتار از جانب حتی منتقدان و معارضان هم رگ و ریشه طبقه حاکم کرد؟
بردران وطنی!! قوم مسلط که بی هیچ پروایی همه گونه توهین براعتقادات دینی و ملی دیگر ملتها را برای خود جایز میشمارند بدون داشتن احساس شرم نسبت به انچه بر ملتهای غیر فارس در طی ۱۰۰ سال گذشت و بدون توجه به احساسات ملتهای قربانی شده، از بعضی عاملان همین جنایات بت میسازند و از انها قدسیتی دروغین برای خود ساخته و حتی تحمل شنیدن انتقادی کوچک در قبال این افراد را ندارند و یا با وقاحت تمام از اصطلاح عرب زبان و یا ترک زبان و یا آزری زبان و … به جای عرب و ترک و آزری استفاده میکنند که اتفاقا این اصطلاحات ضمن انکه توهین امیز هستند در مقایسه با بسیاری اصطلاحات مورد استفاده انها مودبانه تر است.
شاید بهترین مثال را خود اقای غیاث ابادی در یکی از نوشته های خود اورده اند انجا که نوشتند: اصرار بر پاکسازی و تصفیه زبانی درنهایت به پاکسازی و تصفیه قومی می انجامد چراکه محرک چنین کسانی نه دلبستگی زبانی که نفرتهای قومیتی است و یا انجا که مینویسند: کسانی که به رنجهای دیرین انسانها بی اعتنا هستند و بر ظلمهای تاریخی حاکمان و مذاهب سرپوش می نهند هرگز نمیتوانند نوید دهنده روزگار بهتری برای مردم و نسل های اینده باشند.
نویدی که برادران وطنی!! ضمن علم مطلق به اینکه همگان میدانند که دروغی بیش نیست اما از ابراز ان ابایی ندارند.