آشفتگی در سیاست خارجی افغانستان/ حفیظ الله زکی

افغانستان- سیاست خارجی- حفیظ الله زکی

روزنامه افغانستان- سیاست خارجی در دنیای امروز برای همه کشورها مهم و سرنوشت ساز می باشد؛ اما برای افغانستان که در همه عرصه ها به کمک ها و حمایت های خارجی نیاز دارد، به یک ضرورت حیاتی تبدیل می شود. زندگی مردم افغانستان، امنیت و آسایش آنها در گرو راهکارها و رویکردهای معقول و منطقی در اتخاذ سیاست های راهبردی در عرصه روابط بین الملل می باشد.

افغانستان که در گذشته همواره تلاش می کرد تا سیاست انزوا گرایی در سیاست بین المللی را دنبال کند، اما اتخاذ این سیاست همواره با چالش ها و ناگواری های همراه بوده است و این کشور را ناگزیر کرده که در شرایط نامناسب روابط خود را با یک و یاچند کشور خارجی مستحکم سازد. حکومت افغانستان در عرصه دیپلماتیک بسیار ضعیف ظاهر شده و هیچ آجندا و برنامه ای مشخصی را برای بهره برداری درست از سیاست خارجی خود نداشته است.

همین سیاست های خام و ناکام بوده است که این کشور در تعامل با اعضای دیگر جامعه بین المللی اغلب راه افراط و تفریط را پیموده است. افغانستان هیچگاه نتوانسته بر اساس احترام متقابل و در چارچوب منافع مشترک با سایر کشورها راهی را برای افزایش توانایی های نظامی، تسلیحاتی، صنعتی و اقتصادی خود پیدا کند. بنابراین یا روابطش با کشورهای دیگر با بدبینی و بی اعتمادی همراه بوده و یا به وابستگی کامل انجامیده است که در هردو صورت منفعتی برای افغانستان نداشته است.

در دوازده سال گذشته که اساس نظام جدید سیاسی به کمک و حمایت جامعه بین المللی گذاشته شد و افغانستان وسیع ترین روابط را با کشورهای جهان داشت، باز همان تفاله های بجا مانده از رویکردهای سنتی، سیاست خارجی کشور را گاه و بیگاه تحت تأثیر قرار می دهد.

اگرچه برخی از موانع موجود در مسیر سیاست خارجی کشور، ممکن است به سیاست ها و رویکردهای کشورهای خارجی مربوط گردد؛ اما حجم عظیم از این موانع به ناکارایی های ارتباط می گیرد که در دستگاه دیپلماسی ما همواره وجود داشته است. افغانستان در دوازده سال گذشته نتوانست سیاست خارجی خود را بر اساس منافع دراز مدت کشور تنظیم نماید و منافع پراکنده و گاه متضاد کشورها را در افغانستان حول محور مشترک جمع نماید.

سیاست خارجی ما بیش از هر زمان دیگر به اعتماد سازی ضرورت دارد. بی اعتمادی در روابط خارجی ما با کشورهای دیگر بیشتر به منافع خود ما ضرر خواهد زد. سیاست خارجی در افغانستان که بسیاری از ابزار قدرت را از دست داده، باید بر احترام متقابل و اعتماد متقابل استوار باشد. تهدیدها، هشدارها و اتهامات لفظی نمی تواند راهگشایی برای بیرون رفت از بن بست در سیاست خارجی به شمار آید.

نبود راهبردهای مشخص در سیاست خارجی سبب شده بود که در سال های گذشته روابط ما با کشورهای دیگر از فراز و فرود زیاد برخوردار گردد. این فراز و فرود ها توانسته به امنیت، اقتصاد و بازسازی افغانستان زیان های جبران ناپذیری را وارد نماید. سیاست ما در قبال ایالت متحده آمریکا و پاکستان نمونه های روشنی از چرخش های صدو هشتاد درجه ای را برملا می سازد. تا دیروز آمریکا شریک استراتژیک افغانستان بود که در امنیت، بازسازی، اقتصاد و حکومتداری بهتر در این کشور نقش مثبت و سازنده ایفا می کرد؛ اما امروز همین کشور متهم به سیاست های دوگانه در افغانستان می شود که تنها منافع خاص خود را تعقیب می کند و کمترین اهمیتی به منافع افغانستان نمی دهد. تا سال گذشته ما تلاش داشتیم که پیمان امنیتی با آمریکا را امضا کنیم؛ اما امروز امضای این پیمان را به ضرر مردم افغانستان ارزیابی می کنیم.

 تا هنوز از بابت تأخیر سند امنیتی متحمل خسارات فراوانی شدیم و این خسارات بدون شک تا سال آینده تا چندین برابر افزایش پیدا خواهد کرد، اما مسأله اینجاست که اگر سند امنیتی امضا نشود، حکومت افغانستان کدام راهکار و گزینه دیگری را انتخاب می کند که در سایه آن امنیت در افغانستان تأمین شود و روند جدید سیاسی ادامه پیدا کند؟



Comments (0)