وزیر بهداشت جمهوری اسلامی خوشبینانه ۱۲ درصد ایرانیها را افسرده دانست اما پیش از این، آمار ۲۵ درصدی اعلام شده بود. حاکمیت ایدئولوژیک، فقدان نشاط اجتماعی و کاهش امید به زندگی از علل این اختلالات روانی دانسته شدهاند.
حسن هاشمی، وزیر بهداشت و درمان ایران صبح یکشنبه ۱۹ اردیبهشت (۸ مه) در نشست بررسی پیشگیری از اقدامات پرخطر در رفتارهای اجتماعی گفته است که طبق مطالعات مکرر و آمارهایی که وجود دارد، ابتلا به بیماریهای اعصاب و روان در کشور جدی و در برخی از استانها جدیتر است.
به گزارش خبرآنلاین، وزیر بهداشت افزود که از نظر فرهنگی «مردم اختلالات روانی را انکار میکنند و برداشت آنها از این اختلالات روانی، افراد زنجیری و دارای رفتارهای غیرقابل کنترل است در حالی که اضطراب، افسردگی، بدخوابی و بی خوابی جزء اختلالات روانی است».
از نظر وزیر بهداشت، یکی از راههای پیشگیری گسترش این اختلالات روانی، صحبت کردن بدون پرده با مردم با هدف زندگی بهتر برای آنهاست.
آمار افسردگی به احتمال بیش از اینهاست
وزیر بهداشت در نشست روز یکشنبه با اشاره به بالا بودن آمار افسردگی در کشور گفت که حداقل ۱۲ درصد از مردم ایران افسرده هستند که نیاز به درمان دارند.
آماربیماران روانی درایران به ۲۵ درصد رسیده است
از نظر هاشمی: «تفاوتی ندارد که برای ایجاد نشاط چه تعریفی داشته باشیم اما ایجاد فضای امید و نشاط در کشور بسیار ضروری است... و متاسفانه کشور ما به قدری سیاستزده است که از مسائل اصلی غافل و بیشتر گرفتار حاشیهها هستیم.»
در حالی که وزیر بهداشت فقط ۱۲ درصد مردم ایران را افسرده میداند، کارشناسان دیگر در ایران مدتهاست دو برابر این رقم را اعلام کردهاند.
پرویز مظاهری، دبیر انجمن روانپزشکان ایران، در سال ۹۱ به "خبرآنلاین" گفته بود که آمار وزارت بهداشت حاکی از ابتلای نزدیک به ۲۲ تا ۲۵ درصد افراد جامعه ایران به اختلالات روانی است.
پرویز مظاهری در گفتگو با سایت "خبرآنلاین" با اشاره به این آمار تصریح کرده بود: «از هر ۴ ایرانی یک نفر مبتلا به اختلال روانی است.»
وی در ادامه ضمن آنکه مشکلات روانپزشکی در جامعه را به کوه یخی تشبیه کرد که تنها نوک آن پیداست افزود: «مردم چون از انگ خوردن میترسند، به پزشک مراجعه نمیکنند. بنابراین این آمار وزارت بهداشت خوشبینانه است.»
حاکمیت ایدئولوژیک، فقدان "نشاط اجتماعی"، کاهش امید به زندگی
وزیر بهداشت یکی از علل این اختلالات روانی را نبود "نشاط اجتماعی" دانست. او گفت: «زمانی که از نشاط اجتماعی سخن گفته میشود، برخی از افراد میگویند که برای ایجاد نشاط اجتماعی کنسرت برگزار شود و پس از آن در دستهبندیهای سیاسی قرار میگیرد که برخی طرفدار و یا برخی مخالف برگزاری کنسرت هستند.»
این تنها وزیر بهداشت نیست که به فقدان نشاط در جامعه اشاره میکند و برای اولین بار نیز نیست که از این معضل به عنوان یکی از عاملهای اساسی در جامعه دینزده و ایدئولوژیک ایران نام برده میشود.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که در جامعهی بستهای مانند جمهوری اسلامی برای جوانان و بهویژه زنان، محدودهای بسیار اجتماعی و "اخلاقی" وجود دارد که فضایی برای شادی و نشاط باقی نمیگذارند. وضعیت اقتصادی و اجتماعی افراد نیز در بروز بیماریهای روانی بسیار موثرند.
دکتر فرامرز قرهباغی، جامعهشناس و استاد دانشگاه پیش از این به دویچهوله گفته بود که اجبارهای اجتماعی و اقتصادی برای قراردادن افراد در چارچوبی ایدئولوژیک و از پیش تعیینشده، یکی از مهمترین دلایل به هم خوردن تعادل روحی افراد هستند.
بیش از ۳۷ سال از حاکمیت یک نظام دینی در ایران میگذرد و مردم و نسل جوان در این مدت، تحت لوای "رعایت شئونات و شرع اسلام" و "امنیت نظام" و "شریعت اسلام"، "تهاجم فرهنگی"، "ضدانقلاب" و غیره، بدون وقفه با فشارهای اجتماعی، فرهنگی، روانی و سیاسی از سوی یک حاکمیت ایدئولوژیک روبرو بودهاند. و این در حالی است که همین مردم همزمان از زبان مسئولان حکومت دینی میشنوند و با این تناقض روبرو هستند که این نظام دچار "فساد سیستماتیک" و "عوامفریبی ساختاری" است.
مطالعات دانشگاه علوم پزشکی تهران در سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۷ نشان میدهد که میزان شیوع اختلالهای روانی در میان ایرانیان در فاصلهی زمانی ۹ سال، ۶۰ درصد افزایش پیدا کرده و به اندکی بیش از ۳۴ درصد رسیده است.
بحران اقتصادی، تغییر و تحولات سریع اجتماعی، استرس یا فشار روانی پیوسته و نداشتن امید به آینده از جمله عواملی هستند که به افزایش آمار اختلالهای روانی در یک جامعه دامن میزنند.
در این پژوهش دانشگاهی از جمله نشانههای نبود امید به آینده در یک جامعه نیز با توجه به معیارهای زیر تعریف میشود:
اگر بخواهیم "امید به زندگی" را بر اساس میزان متوسط عمر یک فرد در یک کشور بسنجیم، با توجه به آمار سازمان بهداشت جهانی، کشور ایران در رتبه ۱۳۳ در میان ۱۹۲ کشور جهان قرار دارد. هر اندازه "امید به زندگی" در یک جامعه کاهش یابد، به همان اندازه میزان اختلالهای روانی در آن جامعه افزایش مییابد.
نگرانی از اپیدمی خودکشی
وزیر بهداشت در این رابطه از رسانهها تقاضا کرد تا کمک کنند که اختلالات روانی و به ویژه خودکشی در کشور، به اپیدمی تبدیل نشود و به گونهای نباشد که مردم از چنین رفتارهایی تقلید کنند.
او گفت که در سال گذشته سامانه تلفنی ۱۲۳ اورژانس اجتماعی مربوط به سازمان بهزیستی توانسته است مانع از خودکشی ۴ هزار و ۵۰۰ نفر شود. اما افسردگی در کشور پدیده تازهای نیست.
بهمن ماه سال ۹۱ نتیجه یک پژوهش در ایران منتشر شد، که نشان میداد بیشترین اختلال روانی در میان جوانان در کشور ابتلا به افسردگی است. از ۲۵۰۶ جوانی که ۶۰۶ نفر از آنها در مقطع پیشدانشگاهی و بقیه دانشجو بودند، در مورد ترس از بیماری، افسردگی، وسواس اجباری، اضطراب، خصومت و پرخاشگری، شکایت جسمی، روانپریشی و حساسیت در روابط متقابل سوال شده بود.
محمدتقی حسنزاده، رییس مرکز مطالعات وزارت ورزش و جوانان به خبرگزاری مهر گفته بود که نتیجه این تحقیق نشان داده که شایعترین اختلال روانی میان نسل جوان، افسردگی است.
او گفت سایر اختلالات به ترتیب شامل خصومت و پرخاشگری ۹ / ۲ درصد، تفکر پارانوئیک (کجخیالی و وهم ) ۷ / ۲ درصد، وسواس ۴ / ۲ درصد، حساسیت در روابط متقابل ۹ / ۱ درصد، روانپریشی ۱ / ۲ درصد و ترس ۹ دهم درصد بودهاند.
کمبود امکانات درمانی
کمبود امکانات درمانی اختلالهای روانی از جمله چالشهای عمده پیشروی افرادی است که از اختلال روانی رنج میبرد و با بیماری خود آشنا هستند. به نقل از وزارت بهداشت و درمان، در کل سیستم پزشکی ایران تنها دو هزار و ۳۰۰ متخصص روانپزشکی فعالیت میکنند.
به این تعداد ۲۰۰ پزشک عمومی هم افزوده میشوند که دوره روانپزشکی گذراندهاند. البته بنا بر آمار گروه سلامت و روان دانشگاه علوم پزشکی تهران کمتر روانپزشكی حاضر است به صورت تمام وقت در شهرهای كوچك طبابت كنند.
نکته مهم دیگر اینجاست که بیمههای خدمات درمانی هزینههای درمان اختلالهای روانی را نمیپردازند. حتی در مواردی که فرد نیازمند بستری شدن در بیمارستان است هم مراکز درمانی ظرفیت پذیرش بیمار را ندارد. بنا بر آمار وزارت بهداشت و درمان در کل ایران تنها هزار تخت روانپزشکی وجود دارد که ۴۱ درصد آنها نیز در تهران قرار دارند.
منبع:دویچه وله