صفحه نخست
سیاست
لندن- هدهد نیوز- در حالیکه شمار قربانیان فلسطینی در جنگ غزه از مرز 1700 نفر کشته و بیش از 9هزار زخمی گذشته و اسرائیل می رود تا مواضع راکت پرانی و تونلهای زیر زمینی حماس را به طور کامل ازبین ببرد، خامنه ای و نصرالله هم چنان به شعار دادن و حمله های لفظی به اسرائیل اکتفا می کنند.
سربازان جان بر کف ولی فقیه و در کنار آنان حزب الله لبنان همچنان در میدانهای جنگ سوریه وعراق حضور دارند و به کشتار مردمان این دو کشور مشغولند وهردو تاکنون فقط به حملات لفظی علیه اسرائیل اکتفا کردند. تهران همواره تلاش کرده است که خود را یکی از مهم‌ترین طرف‌های درگیری اسرائیل وفلسطین جلوه دهد وحسن نصرالله نیز خود را رهبر مقاومت در برابر صهیونیستها می نامد.
مقامات جمهوری اسلامی که جنگ وخونریزی را همیشه "یک نعمت الهی" می دانند،حتی بدون برداشتن یک گام عملی وبدون حضور در جنگ غزه سعی کردند از رنج ومحنت مردم غزه به نحو احسن بهره ببرند.
عدم اقدام حزب الله بازوی نظامی جمهوری اسلامی ایران در جنوب لبنان وهم مرز با اسرائیل برای کم کردن فشار نتنیاهو به غزه فرصت طلبی مقامات ایرانی و دادن شعارهای پوچ و تو خالی و خالی بندی های حسن نصرالله را بیشتر عیان کرد.
سکوت و بی تحرکی ایران وحزب الله واکنش رهبران حماس را بر انگیخت،طوری که موسی ابو مرزوق، معاون رئیس دفتر سیاسی حماس، در مصاحبه با خبرگزاری ریا نووستی، از سکوت ایران وحزب الله بطور تلویحی انتقاد کرد وگفت:"انتظار داریم که حزب الله لبنان جبهه شمالی را علیه اسرائیل باز کند تا به فلسطینی ها در نوار غزه کمک شود". اما صدای انتقادی موسی ابو مرزوق نه تنها در تهران گوش شنوائی نداشت بلکه به جنوب لبنان نیز نرسید.
غزاویها از واکنش غیر عملی ایران و حزب الله در برابر حملات بی رحمانه اسرائیل وهجوم به غزه فراتر از انتقاد تلویحی ابو مرزوق نیز رفتند.
در این راستا روزنامه السفیر لبنان به نقل از رهبری حماس نوشت: « حملات لفظی و شعار دادن به تنهایی کافی نیست....حماس احترام خامنه ای و نصرالله را دارد، اما از آنها می خواهد تا گام عملی خود را نشان دهند.....آیا آنها منتظر سقوط غزه هستند؟.«
به نظر می رسد که غزاویها کم کم این حقیقت را درک کردند که سربازان جان بر کف خامنه ای و نصرالله هیچ وقت برای کمک به سراغ مردم غزه وفلسطین نخواهند رفت،آنها هم اکنون مشغول کشتن هم تباران و هم کیشان فلسطینیها در عراق وسوریه هستند.
هم اکنون حماس به خوبی درک کرده که با تحریک دیگران قدم در راهی گذاشته است که قبل از او ایران و حزب الله نیز در آن مسیر قدم گذاشتند. حماس بیم آن را دارد که به سرنوشتی مشابه سرنوشت حزب الله وایران دچار شود.
حمله حزب الله لبنان به بهانه ربوده شدن یک چوپان لبنانی در سال 2006 به اسرائیل زمینه صدور قطعنامه 1701 شورای امنیت شد. قطعنامه ای که حزب الله لبنان را به یک مرزبان خوب ونمونه برای اسرائیل بدل کرد.
و ایران نیز در نتیجه بلند پروازیهای هسته ای خامنه ای گرفتار تحریمهای بین المللی فلج کننده ای شده و ماجراجوئی های برادران قاچاقچی به سرکردگی ژنرال قاسم سلیمانی این کشور را در باتلاق سوریه و عراق نیز فرو کرد.
قطعنامه 1701 همه راکت‌ها و سلاح‌های موجود در جنوب لبنان را برچید و ارتش لبنان را به عنوان تنها نیروی نظامی قانونی در منطقه معرفی کرد و مأموریت‌های نیروهای حافظ صلح سازمان ملل به نام یونیفیل را به طور گسترده افزایش داد.
گفته می شود که اسرائیل هم اکنون در پی نسخه برداری از قطعنامه 1701 سال 2006 برای توقف حملات خود به غزه است.
رهبران حماس هم اینک نگران آینده خود هستند و به خوبی درک کرده اند که چرا سربازان جان بر کف خامنه ای ونصرالله بجای غزه در سوریه وعراق کشته می شوند.
سربازان جان بر کف ولی فقیه و در کنار آنان حزب الله لبنان همچنان در میدانهای جنگ سوریه وعراق حضور دارند و به کشتار مردمان این دو کشور مشغولند وهردو تاکنون فقط به حملات لفظی علیه اسرائیل اکتفا کردند. تهران همواره تلاش کرده است که خود را یکی از مهم‌ترین طرف‌های درگیری اسرائیل وفلسطین جلوه دهد وحسن نصرالله نیز خود را رهبر مقاومت در برابر صهیونیستها می نامد.
مقامات جمهوری اسلامی که جنگ وخونریزی را همیشه "یک نعمت الهی" می دانند،حتی بدون برداشتن یک گام عملی وبدون حضور در جنگ غزه سعی کردند از رنج ومحنت مردم غزه به نحو احسن بهره ببرند.
عدم اقدام حزب الله بازوی نظامی جمهوری اسلامی ایران در جنوب لبنان وهم مرز با اسرائیل برای کم کردن فشار نتنیاهو به غزه فرصت طلبی مقامات ایرانی و دادن شعارهای پوچ و تو خالی و خالی بندی های حسن نصرالله را بیشتر عیان کرد.
سکوت و بی تحرکی ایران وحزب الله واکنش رهبران حماس را بر انگیخت،طوری که موسی ابو مرزوق، معاون رئیس دفتر سیاسی حماس، در مصاحبه با خبرگزاری ریا نووستی، از سکوت ایران وحزب الله بطور تلویحی انتقاد کرد وگفت:"انتظار داریم که حزب الله لبنان جبهه شمالی را علیه اسرائیل باز کند تا به فلسطینی ها در نوار غزه کمک شود". اما صدای انتقادی موسی ابو مرزوق نه تنها در تهران گوش شنوائی نداشت بلکه به جنوب لبنان نیز نرسید.
غزاویها از واکنش غیر عملی ایران و حزب الله در برابر حملات بی رحمانه اسرائیل وهجوم به غزه فراتر از انتقاد تلویحی ابو مرزوق نیز رفتند.
در این راستا روزنامه السفیر لبنان به نقل از رهبری حماس نوشت: « حملات لفظی و شعار دادن به تنهایی کافی نیست....حماس احترام خامنه ای و نصرالله را دارد، اما از آنها می خواهد تا گام عملی خود را نشان دهند.....آیا آنها منتظر سقوط غزه هستند؟.«
به نظر می رسد که غزاویها کم کم این حقیقت را درک کردند که سربازان جان بر کف خامنه ای و نصرالله هیچ وقت برای کمک به سراغ مردم غزه وفلسطین نخواهند رفت،آنها هم اکنون مشغول کشتن هم تباران و هم کیشان فلسطینیها در عراق وسوریه هستند.
هم اکنون حماس به خوبی درک کرده که با تحریک دیگران قدم در راهی گذاشته است که قبل از او ایران و حزب الله نیز در آن مسیر قدم گذاشتند. حماس بیم آن را دارد که به سرنوشتی مشابه سرنوشت حزب الله وایران دچار شود.
حمله حزب الله لبنان به بهانه ربوده شدن یک چوپان لبنانی در سال 2006 به اسرائیل زمینه صدور قطعنامه 1701 شورای امنیت شد. قطعنامه ای که حزب الله لبنان را به یک مرزبان خوب ونمونه برای اسرائیل بدل کرد.
و ایران نیز در نتیجه بلند پروازیهای هسته ای خامنه ای گرفتار تحریمهای بین المللی فلج کننده ای شده و ماجراجوئی های برادران قاچاقچی به سرکردگی ژنرال قاسم سلیمانی این کشور را در باتلاق سوریه و عراق نیز فرو کرد.
قطعنامه 1701 همه راکت‌ها و سلاح‌های موجود در جنوب لبنان را برچید و ارتش لبنان را به عنوان تنها نیروی نظامی قانونی در منطقه معرفی کرد و مأموریت‌های نیروهای حافظ صلح سازمان ملل به نام یونیفیل را به طور گسترده افزایش داد.
گفته می شود که اسرائیل هم اکنون در پی نسخه برداری از قطعنامه 1701 سال 2006 برای توقف حملات خود به غزه است.
رهبران حماس هم اینک نگران آینده خود هستند و به خوبی درک کرده اند که چرا سربازان جان بر کف خامنه ای ونصرالله بجای غزه در سوریه وعراق کشته می شوند.
