رفتارهای عجیب جانوران که هیچ توضیح علمی و منطقی برای آن ها وجود ندارد




امروزه بیش از گذشته بحث تحقیق در مورد حیات وحش و تلاش برای نجات آن ها به یک موضوع مهم و حیاتی تبدیل شده است زیرا گونه های جانوری متعددی منقرض شده و گونه های دیگری نیز در معرض انقراض قرار دارند. بدون شک جانوران زیبایی های خاص خود را داشته و انسان از تماشا کردن زندگی و حرکات آن ها لذت می برد. همچنین انسان در بسیاری از اختراعات پیشرفته ی خود از جانوران و رفتارهای خاص آنان الهام گرفته است.
 
بدین ترتیب در طول تاریخ و به ویژه در دهه های گذشته، انسان ها مطالعات گسترده و مبسوطی را در مورد زندگی جانوران انجام داده و پرده از رازهای مهمی در مورد جانوران برداشته اند. با این وجود هنوز هم برخی از گونه های جانوری رفتارها و عادات بسیار عجیبی دارند که دلیل آن ها همچنان ناشناخته باقی مانده است. در قسمت اول این مطلب شما را با تعدادی از این رفتارهای ناشناخته و رازآلود آشنا کردیم و اکنون قصد داریم تعدادی دیگر از این رفتارها که هیچ توضیح قابل قبولی برای آن ها وجود ندارد را برای شما بازگو کنیم. با ما همراه باشید.
 
چرا کلاغ ها کینه ای هستند؟
 
کلاغ ها موجودات بسیار باهوش و البته ترسناکی هستند و مطالعات محققان دانشگاه سیاتل نشان داده که این پرندگان نه تنها صورت انسان هایی که آن ها را به بند کشیده بودند به یاد می آورند بلکه چنان کینه ای از این انسان ها به دل می گیرند که حتی سال ها بعد نیز به این افراد حمله کرده، آن ها را نوک زده و فضولات خود را روی سر آن ها می ریزند. بنابراین کلاغ ها به شدت موجودات انتقام جویی هستند. البته این که چرا آن ها چنین کاری را انجام می دهند اصلاَ روشن نیست.
 
رفتار عجیب جانوران که توضیح علمی و منطقی ندارند
 
کلاغ ها هم مانند دیگر پرندگان می توانند همه چیز را فراموش کرده و انسان هایی که با آن ها به هر نحوی بدرفتاری داشته اند را ببخشند اما در واقع از این کار سر باز می زنند. نظریات زیادی نیز در مورد این رفتار عجیب کلاغ ها وجود ندارد و ما واقعاً نمی دانیم که چرا کلاغ ها دست به چنین رفتارهای کینه توزانه ای می زنند. ما می دانیم که کلاغ ها حافظه ی بسیار قوی و فوق العاده ای دارند.اما چه دلیلی وجود دارد که بعد از گذشت سال ها نیز به کسانی که دوست ندارند حمله می کنند؟ هنوز جوابی برای این سوال ارائه نشده است.
 
 
چرا مورچه های تنها خیلی زود می میرند؟
 
مورچه ها جانوران بسیار اجتماعی هستند، اگر یک مورچه را در اطرافتان ببینید بدون شک میلیون ها مورچه ی دیگر نیز در همان حوالی پرسه خواهند زد که در برخی از موارد تعداد آن ها به ۱۵ میلیون مورچه نیز خواهد رسید. اما مطالعات نشان داده که دلیل اجتماعی بودن مورچه ها و زندگی کردنشان در اجتماعات بزرگ تنها به این دلیل نیست که تعداد بیشتر به معنی قدرت بیشتر است. به نظر می رسد دلیل دیگر این باشد که این مورچه ها در صورت تنها ماندن خیلی سریع خواهند مرد. بر اساس مطالعاتی که توسط محققان دانشگاه لوزان سوییس انجا گرفته، گونه از مورچه های نجار با نام علمی «Camponotus fellah» در صورتی که از دیگر مورچه های هم خانواده ی خود جدا شوند به شدت رنج خواهند کشید.
 
 
در حالی که مورچه ها در اجتماعات خود بیش از ۲ ماه زنده خواهند ماند (عمر متوسط مورچه ها ۶ تا ۱۲ هفته است) اما مورچه های تنها خیلی زود و در عرض کمتر از ۶ روز جان خود را از دست می دهند و در این برهه ی کوتاه نیز می توان غم و اندوه را در رفتارهای آنان به وضوح مشاهده کرد. این مورچه ها در تنهایی بسیار بیشتر راهپیمایی کرده و غذا خوردن آن ها نیز بی ملاحظه و بسیار بد بود. در واقع آن ها به همان اندازه ی قبل غذا می خوردند اما بخش زیادی از این غذا هیچ گاه قسمت چینه دان (جایی در معده ی مورچه که غذا فرآوری شده و برای تغذیه نوزادان بازگردانده می شود) را ترک نمی کرد.
 
آن ها بی هدف راه می رفتند و غذایی که می خوردند به ندرت هضم می شد در نتیجه این مورچه ها پس از مدت کوتاهی از گرسنگی می مردند. علت این موضوع هنوز برای محققان مشخص نشده هرچند شبیه حالت افسرده شدن در انسان است، اما چرا عادت ها هضم غذایی آن ها در تنهایی تا این حد تغییر پیدا می کند؟ چرا غذا تا این حد بلااستفاده در چینه دان آن ها باقی می ماند؟ چرا مورچه های تنها تا این حد راه می روند؟ آیا آن ها به دنبال خانواده یا همنوعان خود می گردند؟ در حال حاضر محققان هیچ جوابی برای این سوالات ندارند.
 
 
چرا مهاجرت کوسه سفید بزرگ تا این حد عجیب و نامنظم است؟
 
در مقایسه با کوسه های معمولی، چیزهای بسیار کمتری را در مورد کوسه های سفید بزرگ می دانیم زیرا هرگاه محققان سعی کرده اند که در اسارت روی این گونه ی خارق العاده تحقیق کنند کوسه ی سفید خیلی زود مرده است. یکی از رازهای بزرگ در مورد رفتارهای کوسه های سفید در مورد مقصد آن ها و شیوه ی رسیدنشان به این مقصد است. بر اساس مطالعات جانورشناسان، کوسه های سفید عجیب ترین الگوی مهاجرتی را در میان دیگر کوسه ها دارند. در حالی که کوسه های دیگر در یک مسیر مشخص خود را به مقصدشان می رسانند، کوسه ی سفید به صورت زیگزاگ و شانسی مهاجرت می کند و به نظر می رسد که هیچ الگو و برنامه ی مدونی برای این کار ندارد.
 
 
برخی در طول مسیر نزدیک ساحل می مانند و برخی دیگر در عمق اقیانوس به پیش می روند. برخی از انواع کوسه های سفید در فصل تابستان به سمت شمال می روند و در فصل زمستان نیز راه جنوب را در پی می گیرند، درست مانند همان کاری که پرندگان انجام می دهند اما این روش در مورد همه ی نهنگ های سفید صدق نمی کند. کوسه های سفید نر، ماده و حتی کوسه های کوچک و جوان نیز مسیرهای متفاوتی را برای رسیدن به مقصد طی می کنند. محققان با نشانه گذاری توانسته اند مقصد بسیاری از این کوسه ها را مشخص نمایند. در واقع کوسه های سفید آب های سواحل کالیفرنیا و مکزیک خود را به نقطه ای در مرکز اقیانوس آرام می رسانند اما نمی دانیم که چرا این کوسه ها مسیرهای متفاوتی را برای رسیدن به این نقطه طی می کنند یا اینکه هدف آن ها از رفتن به این نقطه چیست و در آن جا چکار می کنند.
 
شاید برای جفت گیری باشد هرچند نمی توان این موضوع را تایید کرد زیرا این محدوده ی تجمع بسیار وسیع و در عمق بسیار زیاد بوده که استفاده از روش نشانه گذاری را غیرممکن می سازد. همچنین به نظر می رسد که کوسه های سفید نر و ماده مدت زیادی در کنار هم باقی نمی مانند پس بعید است که تنها دلیل آن ها برای گرد هم آمدن در این نقطه ی وسیعی جفت گیری باشد یا دستکم این که اگر برای جفت گیری باشد هم این پروسه را با سرعت بسیار زیاد انجام خواهند داد. روش مهاجرت کوسه های سفید در دیگر نقاط جهان نیز به صورت نامنظم و شانسی بوده و همین موضوع بر عجیب بودن ماجرا می افزاید. برای مثال کوسه های سفید استرالیایی، معمولاً به ساحل می آیند اما هیچ نقطه ی تجمعی در نزدیکی ساحل ندارند.
 
 
فاخته های جوان از کجا می دانند که دقیقاً باید به کجا مهاجرت کنند؟
 
معمولاً مهاجرت پرندگان موضوع بسیار پیچیده ای نیست: نوزادان مادرانشان را هر جا که بروند تعقیب خواهند کرد اما این موضوع در مورد نوزاد فاخته ها متفاوت است زیرا در واقع این جوجه ها مادر ندارند. موضوع از این قرار است که فاخته ی مادر تخم های خود را در لانه ی پرنده ی دیگری می گذارد و دیگر کاری با آن ها نخواهد داشت. در واقع پس از باز شدن تخم، جوجه ی فاخته توسط پرنده ی دیگری تغذیه شده و بزرگ خواهد شد. نکته ی گیج کننده این است که این جوجه پس از پرواز کردن و با توجه به این که توسط هیچ فاخته ای بزرگ نشده و آموزش ندیده، با هیچ فاخته ای سر و کار نداشته است چطور می تواند مسیر مهاجرت خود را بیابد.
 
 
جالب این که نمی توان پای تقلید را به میان کشید زیرا فاخته ها به صورت انفرادی مهاجرت می کنند. این فاخته ها بدون وجود خانواده یا دسته ای در فصل زمستان خود را به آفریقا می رسانند و هیچ کس نمی داند این فاخته ها چطور موفق به انجام این کار می شوند. حتی اگر آن ها را از محل زندگی خود جدا کرده و در مکان بسیار دوری نیز رها کرد آن ها در نهایت راه آفریقا را پیدا کرده و در پیش می گیرند. بدین ترتیب اگر چه می دانیم فاخته های جوان در نهایت مسیر خود را به سرعت پیدا می کنند اما نمی دانیم دقیقاً چطور بدون کمک از دیگر همنوعان خود به این مهم دست می یابند.
 
برخی بر این باورند که از آن جایی که فاخته ها در آفریقا تکامل یافته اند، مکان جغرافیایی آفریقا در دی ان ای این گونه ی خاص نهادینه شده است. اگر چه این تئوری در ظاهر منطقی به نظر می رسد اما هیچ تحقیق صحت آن  را به اثبات نرسانده است. تنها چیزی که می دانیم این است که آن ها ناگهان احساس سرما کرده، سپس در مسیر عکس حرکت کرده تا هوایی خوب و گرم را در اطراف خود حس نمایند. اما پیچیدگی دیگر این است که چرا آن ها به نقاط گرم دیگری مانند استرالیا یا آمریکای جنوبی نمی روند؟ چرا همیشه آفریقا؟ هنوز چیزی نمی دانیم.

منبع: وبسایت روزیانو  

الاثنين 4 سبتمبر 2017
           

هدهد نیوز | سیاست | مسائل ملي | جامعه وحقوق | دانش و فن آورى | زنان ومردان | ورزش | ديدكاه | گفتگو | فرهنگ و هنر | تروريسم | محيط زيست | گوناگون | ميراث | ويدئو | سلامت | سرگرمى